Wednesday, March 30, 2011

وضعیت وخیم جسمی دانشجوی زندانی آرش صادقی


بنابر گزارشات دریافتی: آرش صادقی، دانشجوی زندانی زندان اوین که در اعتراض به اعمال شکنجه‌های وحشیانه و انتقال به سلول انفرادی از۲۴اسفند اقدام به اعتصاب غذا کرده است در وضعیت وخیم جسمی به‌سر می‌برد.

آرش صادقی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در جریان شکنجه‌ها با کتف و دنده‌های شکسته دژخیمان از رسیدگی به وضعیت این دانشجو و انتقال مناسب وی به بهداری زندان ممانعت به‌عمل می‌آورند. از سوی دیگر، ماههاست که وی از هرگونه ملاقات با خانواده و وابستگان خویش محروم شده است. همچین با یورش وحشیانه مأموران بدنام اطلاعات به منزل وی مادرش بر اثر فشارهای وارده جان خود را از دست داد.

یک وزیر فلسطینی و ۸نماینده پارلمان این کشور شکنجه روانی مجاهدان اشرف را محکوم کردند


وزیر امور اسیران دولت فلسطین و 8تن از نمایندگان پارلمان فلسطین، طی بیانیه‌یی تشدید فشارها علیه اشرف به درخواست رژیم ایران از نخست وزیر عراق و شکنجه روانی مجاهدان اشرف با ۲۴۰بلندگو را محکوم کردند و خواستار حفاظت مجاهدان اشرف از سوی ملل‌متحد و دولت آمریکا شدند. بیانیه وزیر امور اسیران فلسطین و ۸نماینده پارلمان فلسطین:

محکومیت شکنجه روانی مجاهدان اشرف با ۲۴۰بلندگو
تاکید بر مسئولیت ملل‌متحد و آمریکا در حفاظت از اشرف طبق کنوانسیون چهارم ژنو


در این بیانیه که از سوی، وزیر عیسی قراقع، وزیر امور اسیران و آزادشدگان در دولت فلسطین و نمایندگان پارلمان فلسطین، دکتر نجات احمد الاسطل، دکتر سها عادل ثابت، فایز السقا، جمال محمد ابوالرب، نعیمه الشیخ علی، دکتر نجات ابوبکر، احمد هزاع و علا یاغی، امضا شده، آمده است:
- روز ۵ژانویه ۲۰۱۱ (۱۵دیماه ۸۹) وزیر خارجه رژیم ایران از نخست وزیر عراق خواست اقدامات عملی علیه اشرف را تشدید کند.
- روز ۷ژانویه ۲۰۱۱ (۱۷دی ۸۹) حمله به اشرف، با همکاری نیروهای عراقی صورت گرفت که ۱۷۶مجروح در میان ساکنان شامل ۹۱زن به جای گذاشت. نیروهای عراقی با خودداری از مداوای مجروحان، آنها را از بیمارستان اخراج کردند.
- از این پیشتر، حمله ۲۸ و ۲۹ژوییه ۲۰۰۹ (۶ و ۷مرداد ۸۹) به اشرف ۱۱کشته و ۵۰۰زخمی به جای گذاشته است.
این اقدامات نقض جدی کنوانسیون چهارم ژنو که مجاهدان اشرف مشمول آن هستند، بوده و طبق حکم دادگاه اسپانیا و اساسنامه دادگاه بین‌المللی جنایی، ”جنایات جنگی“ و ” جنایت علیه جامعه جهانی“ محسوب می‌شود.
وزیر عیسی قراقع و 8نماینده پارلمان فلسطین سپس تاکید می‌کنند: طبق قوانین بین‌المللی سازمان ملل‌متحد و ایالات متحده باید حفاظت اشرف را تضمین کنند. ما از آقای اد ملکرت نماینده دبیرکل ملل‌متحد در عراق و خانم ناوی پیلای کمیسیر عالی حقوق‌بشر ملل‌متحد می‌خواهیم دولت عراق را به اقدامات زیر وادار کند:
۱. منحل کردن کمیته بستن اشرف و این‌که اشرف تحت نظارت پارلمان عراق قرار بگیرد.
۲. خاتمه دادن فوری به شکنجه روانی ساکنان اشرف توسط مأموران اطلاعات رژیم ایران با استفاده از (۲۴۰) بلندگو

افشاگري مجاهد اشرفي اشرف تقوايي

به ياد محسن دكمه چي شهيد قهرمان

به ياد مجاهدشهيد قهرمان محسن دكمه چي زلف آشفته

Tuesday, March 29, 2011

پیام خانم مریم رجوی به‌مناسبت شهادت مجاهد والامقام محسن دکمه‌چی


مجاهد قهرمان محسن دکمه چی، زندانی سیاسی مقاوم، با ۹سال سابقه زندان و پدر یک مجاهد اشرفی، بر اثر محرومیت عمدی از مداوا و درمان پزشکی، در زندان گوهردشت به‌شهادت رسید و به همرزمان و هم‌بندان شهیدش، علی صارمی، جعفر کاظمی و محمد‌علی حاج آقایی پیوست.
سلام بر این مجاهد والامقام که در اوج پایداری و مقاومت در برابر شکنجه‌های دژخیمان و دردهای جانکاه بیماری، حسرت تسلیم را بر دل خامنه‌ای و دژخیمانش گذاشت. و هم‌چون بیماران قهرمان اشرفی که در برابر همان محرومیتهای پزشکی مقاومت می‌کنند، به سمبلی از اراده خلل‌ناپذیر مردم ایران برای آزادی و سرنگونی فاشیسم مذهبی تبدیل شد. مجاهد شهید محسن دکمه چی، از بازاریان خوشنام تهران، از سال ۶۰تا۶۷به مدت هفت سال در اسارت و تحت شکنجه بود و مجدداً در شهریورماه ۸۸ به‌خاطر کمک به خانواده‌های زندانیان سیاسی و حضور دخترش در اشرف، دستگیر و به ۱۰سال زندان و تبعید محکوم شد.



او که از ماهها قبل در زندان، با ابتلاء به بیماری سرطان در وضعیت وخیمی قرار داشت، با ممانعت دژخیمان از معالجات ضروری که آن روی سکه محاصره دردناک پزشکی مجاهدان اشرف و نمونه بارز خشم و انتقام جویی جنون آمیز ولی‌فقیه درمانده ارتجاع است، روبه‌رو بود.
شهادت مجاهد خلق محسن دکمه‌چی را به مردم ایران، به مجاهدان اشرف، به خانواده بزرگ مقاومت، به زندانیان سیاسی، به خانواده دکمه‌چی، به ویژه دخترش، مجاهد اشرفی نرگس دکمه‌چی، تسلیت می‌گویم.
از دبیرکل ملل‌متحد و کمیسر عالی شورای حقوق‌بشر و تمامی مدافعان حقوق‌بشر می‌خواهم به قوی‌ترین صورت ممکن، زجرکش کردن این زندانی سیاسی مقاوم با محرومیتهای عمدی پزشکی در شکنجه‌گاههای خامنه‌ای را که مصد‌اق روشن “ جنایت علیه بشریت» است، محکوم کنند و برای نجات زندانیان سیاسی ایران از چنگال دژخیمان، دست به اقدام عاجل بزنند. ارجاع پرونده نقض حقوق‌بشر توسط رژیم آخوندی، به شورای امنیت ملل متحد، یک اقدام ضروری است.

زندانی سیاسی مجاهد خلق محسن دگمه‌چی، بر اثر محدودیت عمدی از مداوا به‌شهادت رسید


زندانی سیاسی مجاهد خلق محسن دگمه‌چی شب گذشته به‌دلیل محدودیت عمدی از مداوا توسط دژخیمان رژیم آخوندی در اسارت به‌شهادت رسید.
مجاهد خلق محسن دگمه‌چی به اتهام کمک به خانواده‌های زندانیان سیاسی و حضور فزرندش در اشرف دستگیر شده بود.
دژخیمان رژیم آخوندی به‌رغم این‌که این مجاهد خلق مبتلا به بیماری سرطان بود و نیاز به رسیدگیهای فوری و مداوم پزشکی داشت مانع این رسیدگیها می‌شدند. حتی هنگام انتقال وی به بیمارستان چهار تن ازمأموران اطلاعات او را تحت کنترل داشتند تا مانع از تماس خانواده و بستگانش شوند.
به این ترتیب پس از ماهها درد جان‌کاه، مجاهد خلق مجاهد خلق محسن دگمه‌چی شب گذشته در اسارت دژخیمان به‌شهادت رسید.

کشته شدن یک فعال عرب اهوازی در زندان‌های اهواز در زیر شکنجه



بنابر گزارشات دریافتی: یک فعال عرب اهوازی به نام ”رضا مغامسی“ از ساکنان شهر دزفول در یکی از زندان‌های مخفی شهر اهواز، زیر شکنجه به‌شهادت رسیده است. گویا وی روز چهارشنبه سوم فروردین هزارو سیصد و نود بر اثر ضربه‌های شدید بر روی لگن خاصره و خونریزی داخلی به دست نیروهای امنیتی کشته می‌شود.
بر اساس گزارش اهواز نیوز هم‌چنین حال هادی راشدی که طی روزهای اخیر دستگیر شده بر اثر شکنجه‌های پیاپی، وخیم است و زیر اکسیژن قرار دارد و هم‌اکنون بیهوش است.
شایان ذکر است که سالانه دهها تن از زندانیان در ایران زیر شکنجه‌های جسمی و روحی بازجویان دچار مصدومیتهای شدید شده که بعضاً به فوت ایشان منجر می‌شود.

رودی جولیانی: مهمترین کار، تغییر رژیم ایران است



رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک اظهارات باراک اوباما در مورد لیبی را متناقض خواند و گفت: مهمترین تغییر رژیم در این میان، باید تغییر رهبران ارشد در ایران باشد، این واقعاً جایی است که منافع ملی‌ما در آن قرار دارد. وی افزود: من هنوز نمی‌فهمم که چرا آمریکا به‌روشنی نمی‌گوید که ما خواستار تغییر در ایران هستیم، تمام منطقه آلوده به آخوندها و احمدی‌نژاد بوده و هسته اصلی اکثر مشکلات ما قرار دارند، این جایی است که تغییر رژیم اساساً ضروریست.

پدر شهید قیام بهنود رمضانی: به من گفتند حادثه‌ بر اثر انفجار نارنجک و سوختگی بوده است



شهید بهنود رمضانی که در چهارشنبه سوری به دست مزدوران رژیم آخوندی به شهادت رسید

پدر شهید قیام بهنود رمضانی دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که روز چهارشنبه‌سوری توسط مزدوران بسیجی به‌شهادت رسید، گفت: در بیمارستان به من گفتند حادثه‌ای که رخ داده است، بر اثر انفجار نارنجک و سوختگی بوده است. من به آنها گفتم کسی که دچار سانحه سوختگی شود، دچار چنین وضعیتی نمی‌شود. آثار کوفتگی و شکستگی دست و پا روی بدنش را دیدم. سرش را که دیدم خیلی ناراحت شدم، همانجا با پزشکان گفتم این چه وضعی است.

Sunday, March 27, 2011

دوشنبه شب اول فروردین ماه وضعیت جسمی زندانی سیاسی زهرا جباری به وخامت گرایید و به کما فرورفته است.


بنابه گفتۀ شاهدان هنگام انتقال به یکی از بیمارستانهای تهران به نظر می‌رسید که مغز او از کار افتاده بود و فقط قلبش می‌زد. بعضی از گزارشات تایید نشده حاکی از مرگ مغزی این زندانی سیاسی است. زندانی سیاسی زهرا جباری ماه‌ها است که از ناراحتی حاد قلبی و رماتیسم شدید رنج می‌برد ولی به دستور بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی مانع درمان وی هستند. مدتی پیش وضعیت وی به حدی وخیم گردید که به بیمارستان منتقل شد ولی بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی از ادامۀ درمان او در بیمارستان ممانعت کردند و او را به زندان بازگرداندند.
یکی از شیوه‌های ضدبشری که به دستور صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضاییه ولی‌فقیه و وزارت اطلاعات علیه زندانیان سیاسی بکار برده می‌شود عدم درمان زندانیان سیاسی و زجر کش کردن تدریجی آنها است. در حال حاضر تعدادی از زندانیان سیاسی در شرایط قرون‌وسطایی و زجر کش قرار دارند که اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می‌باشد، بازاری زندانی محسن دکمه‌چی که در آستانۀ مرگ قرار دارد، حسن رونقی ملکی، فرح واضحان، کبری بنازاده امیرخیزی، منصور اسانلو، ماشالله حائری، شیرمحمد رضایی، علی عجمی و مهدی محمودیان می‌باشند.
تصمیم‌گیری در مورد سرکوب خونین مردم ایران، اعدام زندانیان سیاسی، اعدامهای گروهی، اعدام کودکان، عدم درمان زندانیان سیاسی و زجر کش کردن آنها و ایجاد شرایط قرون‌وسطایی و طاقت‌فرسا علیه آنها بوسیلۀ ولی‌فقیه علی خامنه‌ای گرفته می‌شود و توسط صادق لاریجانی منصوب ولی‌فقیه در قوۀ قضاییه، وزارت اطلاعات، عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران و سازمان زندانها به اجرا گذاشته می‌شود.

بیانیه دکتر خوان گارسه در مورد حکم دادگاه بین‌المللی اسپانیا



دکتر خوان گارسه، طی بیانیه مطبوعاتی به تاریخ ۴فروردین، در مورد حکم دادگاه بین‌المللی اسپانیا برای ۴مقام عراقی که به‌خاطر ارتکاب جرایم علیه جامعه بین‌المللی در کمپ اشرف به دادگاه فراخوانده شده‌اند، می‌نویسد، دادگاه مرکزی ملی تحقیقات مادرید، شماره ۴، در یک حکمی که در ۱۷ مارس صادر شده و در ۲۳ مارس تأیید شد، ۲ مقام عراقی و ۲ افسر نظامی را به‌خاطر ارتکاب جرایم علیه جامعه بین‌المللی در کمپ اشرف فراخواند. بیانیه مطبوعاتی ذیلا آمده است:
بیانیه مطبوعاتی
مقامات عراقی به دادگاه به‌خاطر ارتکاب جرایم علیه ساکنان کمپ اشرف (عراق) فراخوانده شدند

دادگاه مرکزی ملی تحقیقات مادرید، شماره ۴، در یک حکمی که در ۱۷ مارس صادر شده و در ۲۳ مارس تأیید شد، ۲ مقام عراقی و ۲ افسر نظامی را به‌خاطر ارتکاب جرایم علیه جامعه بین‌المللی در کمپ اشرف فراخواند.
۴ نفر، علی یاسری یک مقام ارشد در دفتر نخست وزیر نوری المالکی و رئیس کمیته بستن کمپ اشرف، صادق محمد کاظم، مدیر کمیته بستن کمپ اشرف، سرهنگ دوم نزار، یکی از افسران مسئول حفاظت اشرف و ستوان حیدر عذاب ماشی، متهم به نقض جدی کنوانسیون ۴ ژنو در رابطه با اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران، که در حال حاضر در کمپ اشرف مستقر هستند می‌باشند.
دادگاه اعلام کرد که «به مشتکا علیه فوق‌الذکر آگهی تکمیلی شکایت و احضار در مقابل دادگاه برای ارائه شواهد درتاریخ ۳۱می ساعت ۱۰صبح ابلاغ می‌شود و هم‌چنین به آنها ابلاغ می‌شود که آنها باید با وکیل حقوقی خود حاضر شوند و اگر این کار را نکنند یک وکیل تسخیری برای آنها منسوب خواهد شد».

دادگاه هم‌چنین درخواست را برای گسترش اقدامات قابل‌قبول دانست، ”در مورد ادامه و تشدید نقض کنوانسیون چهارم ژنو که در این پرونده مورد تحقیق می‌باشد، ثبت نموده است مبنی بر افرایش مستمر شکنجه روانی ساکنان اشرف از تاریخ فوریه ۲۰۱۰ بنحویکه کلیه ساکنان درطول روز و عمده شب در معرض صداهای ناشی از بلندگوهای قوی، تهدید به بدرفتاری و قتل در طول روز و عمده شب، محدودیتهای شدید در مورد دارو، لوازم درمانی و بهداشت، مراقبتهای درمانی، غذا، انرژی و سوخت و امکانات آموزشی و نفی کامل آزادیهای فردی رفت‌وآمد، قرار دارند“.

نیروهای عراقی در ماه جولای ۲۰۰۹ به کمپ اشرف تهاجم کردند که در آن ۱۱ نفر کشته و ۵۰۰ نفر مجروح شدند. مقامات عراقی هم‌چنین محدودیتهای جدی را در مورد اشرف اعمال کرده‌اند از جمله جلوگیری از دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی که نتیجه آن ضایعات دائمی بر روی چندین نفر از بیماران بوده است. علاوه بر این، با کمک نیروهای عراقی عوامل کشور همسایه با استفاده از ۲۴۰ بلندگوی قوی در طی ۲۴ ساعت ساکنان را تهدید به کشتار جمعی و نابودی کمپ می‌کنند.

دکتر خوان ای. گارسه

برگزاری میزکتاب هواداران مقاومت درمرکز شهر وین در حمایت از اشرف و قیام مردم ایران


هواداران مقاومت ایران و اعضای خانواده‌های مجاهدین در شهر اشرف، روز شنبه با برگزاری میزکتاب درمرکز شهر وین، حمایت خود از ساکنان شهر اشرف و قیام مردم ایران را اعلام داشته و از شهروندان اتریشی نیز دعوت کردند که این حمایت را با امضای طوماری ابراز کردند.

این میزکتاب در هوای سرد و ابری برگزار شد

استقبال از قطعنامه شورای حقوق‌بشر ملل ‌متحد برای تعیین گزارشگر ویژه برای ایران



مارک تونر، سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا، با استقبال از قطعنامه شورای حقوق‌بشر ملل متحد، تعیین یک گزارشگر ویژه برای بررسی نقض حقوق‌بشر در ایران را به این شورا تبریک گفت. به گزارش سایت وزارت‌خارجه آمریکا ۴ فروردین، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تاکید کرد: این تصمیم برای مردم ایران و برای شورای حقوق‌بشر، گام بسیار پراهمیتی به‌شمار میرود، زیرا به‌رغم تلاشهای رژیم ایران در خاموش کردن صدای اپوزیسیون و ناراضیان، صدای مردم ایران در امور حقوق‌بشر، از این به بعد در جامعه جهانی طنین خواهد داشت.

مراسم چهلم شهید قیام سراسری محمد مختاری بر سر مزار وی


مراسم چهلمین روز شهادت محمد مختاری شهید قیام سراسری در 25بهمن با حضور خانواده و انبوهی از مردم بر سر مزار وی برگزار شد.
عصر روز جمعه 5فروردین درحالی‌که مزدوران اطلاعاتی و امنیتی رژیم فضای امنیتی شدیدی ایجاد کرده بودند، مراسم چهلمین روز شهادت محمد مختاری با حضور خانواده و دوستان او و جمعی از مردم در قطعه 249 بهشت‌زهرا برگزار شد.
در این مراسم، مردم ضمن همدردی مجدد با خانواده‌ این شهید قیام، بر مزار او فاتحه خواندند و ادای احترام کردند.
مزدوران وزارت اطلاعات دیکتاتوری آخوندی که از قبل در اطراف مزار شهید مستقر شده بودند، تلاش کردند با ایجاد فضای امنیتی مانع از حضور گسترده مردم شوند.
در جریان این مراسم، 2نفر نیز توسط مزدوران وزارت اطلاعات دستگیر شدند.

کنفرانس برلین - شورای ملی مقاومت سیاست در قبال ایران را به چالش می‌طلبد



روزنامه اشتوتگارتر ناخریشتن مورخ دوشنبه ۲۱ مارس ۲۰۱۱ طی مقاله‌ای به قلم نوربرت والت، از تحریریه‌ی برلین در مورد برگزاری کنفرانسی در برلین در حمایت از قیام ایران و اشرف، این چنین گزارش می‌دهد: شورای ملی مقاومت سیاست در قبال ایران را به چالش می‌طلبد
برلین. طی یک اعلام موضع دولت آلمان در مجلس فدرال، گوئیدو وستروله وزیر امور خارجه از حزب لیبرال آلمان با تاکید به موضوع ایران پرداخته و همبستگی خود را با اپوزیسیون ابراز نمود. در وزارت‌خارجه نگرانی در مورد تاثیرات فزاینده‌ی ایران روی ناآرامیهای کشورهای عربی رو به افزایش است.

در روزهای آخر هفته اپوزیسیون حضورش را در برلین عرضه نمود. طی یک کنفرانس بزرگ در روز شنبه هزاران ایرانی تبعیدی در برلین تجمع کردند. در بین سخنرانان هاروارد دین که تا سال ۲۰۰۹ رئیس حزب دموکرات آمریکا بود، و دادستان کل پیشین آمریکا مایکل موکیزی، و تعدادی از نمایندگان مجلس فدرال آلمان حضور داشتند.

مریم رجوی رئیس‌جمهور شورای ملی مقاومت ایران در اظهارنظر به روزنامه ما سیاست و نقش غرب در برابر رژیم ایران را مورد انتقاد قرار داده و گفت: سیاست کوتاه آمدن غرب یک ”سیاست غلط و کهنه“ بوده و ”علیه تغییر در ایران عمل کرده است“.

رجوی دولت آلمان را مستقیما مورد خطاب قرار داد. رجوی گفت که ”اتحادیه اروپا و به‌خصوص دولت آلمان بایستی معاملاتشان را با شرکتهایی که در ارتباط با سپاه پاسداران ایران قرار دارند، متوقف سازند“. این اصلی‌ترین ارگان سرکوب در ایران می‌باشد. هم‌چنین مقامات بالای رژیم، ”که مستقیما در نقض حقوق‌بشر شراکت دارند“، باید در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا قرار داده شوند. شورای ملی مقاومت ایران ارائه لیستی از شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران را به دولت آلمان وعده داد.

Friday, March 25, 2011

طنز نمازجمعه

گفتگوی خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران با المجله در مورد تحولات ایران، منطقه و مواضع مقاومت



سایت المجله، هفته‌نامه انگلیسی زبان چاپ لندن، روز۱۴ مارس ۲۰۱۱، مصاحبه خبرنگار خود با خانم مریم رجوی را منتشرکرده است:
مریم رجوی: «به قیام کنندگان درمصر و تونس و دیگر کشورها... از رژیمی که بدترین دشمن اسلام و مسلمین است برحذر باشید»

مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران (در تبعید) خاطرنشان ساخت که رژیم ایران دشمن همه آحاد ملت ایران چه فارس و چه کرد و عرب هست و همگی از نظر سرکوب یکسان هستند.

رجوی در یک گفتگوی طولانی با المجله گفت رژیم حاکم بر تهران با تمام قوا تلاش می‌کند شرایط ناشی از موج قیامها و تغییراتی که خاورمیانه و شمال آفریقا شاهدش هست را بنفع خودش برای صدور بنیادگرایی و تروریسم با دست بازتر مصادره کند.
رجوی گفت: وقایع سرنگونی دولت ائتلافی در لبنان (به رهبری سعد الحریری) طرحی بود که به‌دستور خامنه‌ای اجرا شد، و همین رژیم بخشی از فلسطین را از طریق جلوگیری از تحقق صلح عادلانه و دائمی تحت نفوذ خود درآورده، و این وضع منجر به افزایش بنیادگرایی گردیده است. او خاطرنشان ساخت که رژیم ایران اصلی‌ترین خطری است که موجودیت کشورهای منطقه را تهدید می‌کند زیرا که این رژیم نمی‌تواند جز با سرکوب در داخل کشور و صدور تروریسم به خارج در ایران بر سر قدرت باقی بماند.

المجله: آیا فکر می‌کنید تغییری که به سمت دموکراسی در تونس و مصر رخ داده و در برخی کشورهای عربی رخ می‌دهد به‌واقع در ایران تأثیر خواهد گذاشت و از خواسته‌های رفرم و تغییر حمایت می‌کند؟
بله، موج تغییر در خاورمیانه، به‌مثابه یک شرط خارجی، بر حرکت مردم ایران تأثیر می‌گذارد و انگیزش بیشتری برای قیام و اعتراض ایجاد می‌کند. همان‌گونه که در ۱۴ فوریه شکل گرفت. روشن است که تغییرات در خاورمیانه به این دلیل توانست بر جامعه ایران اثر بگذارد که اولاً یک نارضایتی انفجاری درون این جامعه و یک مقاومت ریشه‌دار با خواست سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی و دموکراسی در آن وجود دارد، ثانیاً ، رژیم حاکم به کلی نامشروع و منفور است و در سطح رهبری کننده خود دچار یک شکاف لاینحل شده است.

المجله: موضع شورای ملی مقاومت ایران در رابطه با خیزشهای اخیر ایران چیست؟
ـ آن‌چه در ۱۴ و ۲۰ فوریه و اول وهشتم مارس رخ داد، خواست قدرتمند جامعه ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را نشان داد. در این روزها مردم در سراسر ایران با شعارهای مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر اصل ولایت فقیه به خیابانها رفتند درحالی‌که قوای سرکوبگر با تمام قوا و خشونت و سبعیتی بی‌سابقه درصدد جلوگیری از آن بودند.
تنها در تهران شمار پاسداران و بسیجی‌ها و سایر یگان‌های ضدشورش به ۶۰ هزار نفر میرسید. از جمله ده‌هزار نفر از یگان ضربت سپاه موسوم به ثارالله و ۳۰۰۰ نفر از یگان ضربت موتوری این سپاه، همراه با ۱۰۵ دستگاه تانک و نفربر و شماری از مزدوران غیرایرانی رژیم درصحنه حضور داشتند.
به این ترتیب، بله مردم ما در این قیامها بسیج سیاسی و امنیتی و نظامی و کارزار جنگ روانی خامنه‌ای را نقش برآب کرد. بسیجی که از یک سال پیش با اعدام پی‌درپی زندانیان سیاسی به‌ویژه اعضای سازمان مجاهدین و دیگر تدابیر سرکوبگرانه شروع کرده بود تا به گفته خودش «فتنه» را مهار کند.
این قیامها نشان داد که ملاها در فاز پایانی خود به‌سر می‌برند.
تازه‌ترین گواه این واقعیت حذف رفسنجانی از ریاست خبرگان است که به دستور خامنه‌ای صورت گرفت. این یک جراحی اجتناب‌ناپذیر در درون رژیم بود که محصول قیامهای مردم ایران است. تحولی که ولایت خامنه‌ای را در درون نظامش به کلی بی‌اعتبار می‌کند و سرنگونی تمامیت رژیم را سرعت می‌بخشد.

المجله: آیا همکاری یا هماهنگی بین مقاومت ایران در خارج و آن‌چه شخصیتهای اصلاح‌طلب نامیده می‌شوند وجود دارد؟
تا آن‌جایی که به دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران بر می‌گردد، دیر زمانی است که هیچ شانس و امکانی برای اصلاح ندارد، هیچ چیزی کمتر از سرنگونی خامنه‌ای و تمامیت رژیمش برای مردم ایران قابل‌قبول نیست. همه مردم دنیا در تلویزیونهای خود دیدند که مردم ایران شعار می‌دهند، مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر اصل ولایت فقیه. بنابراین اگر کسی بخواهد این رژیم یا قانون اساسی آن یعنی نظام ولایت فقیه را حفظ کند، هیچ جایی و مشروعیتی ندارد و از طرف مردم نیز پذیرفته نخواهد شد. به عکس هم‌چنانکه ما از آغاز، اعلام کردیم از هر قدمی که علیه رژیم ولایت فقیه برداشته شود حمایت می‌کنیم و همواره به این سیاست پایبند بودیم.

المجله: یک پس‌رفت در رابطه با نقش اپوزیسیون در خارج در مقابل بالا گرفتن صدا و جایگاه مخالفین اصلاح‌طلب در داخل ایران و حتی از داخل خود رژیم مانند موسوی و کروبی ملاحظه می‌کنیم؟
من با شما کاملاً موافق هستم که مقاومت در داخل کشور اهمیت بیشتری نسبت به اپوزیسیون در خارج دارد. نگرانی فزاینده رژیم ایران از سازمان مجاهدین خلق ایران هم دقیقا به‌خاطر استقبال عمومی از مجاهدین در داخل کشور و نقش تعیین کننده خط دهنده و شبکه‌های زیر زمینی آن در خیزش عمومی است. رژیم احساس می‌کند آن‌چه از ۲۰۰۹ به این سو در جامعه ایران جریان دارد خط سیاسی و استراتژیک مجاهدین است. جامعه ایران هر چه بیشتر به سمت سرنگونی رژیم با همه باندها و دسته‌بندیهای آن و حذف قانون اساسی آن پیش رفته است.
مردم در قیام‌ عاشورا (۲۷ دسامبر۲۰۰۹) تا تسخیر برخی خیابان‌های مرکزی تهران پیش رفتند و قیام‌کنندگان آشکارا قصد براندازی خامنه‌ای و رژیم او را داشتند. نمود مهم دیگر قیام ۱۴ فوریه۲۰۱۱ است که هم‌جنسی با یک باصطلاح حرکت اصلاح‌طلبانه در چارچوب حفظ نظام ندارد.
امروز شاهد این هستیم که تحلیل گران خارجی می‌گویند، مردم ایران اهداف فراتری از آن‌چه اهداف این دو شخصی که نامشان را ذکر کردید مد نظر دارند بنحوی که مردم ایران به کمتر از سرنگونی کامل رژیم با مبانی و قانون اساسی و ارگانهایش راضی نمی‌شوند درصورتی‌که این دو نفر تاکید می‌کنند که خواستار اجرای قانون اساسی رژیم، همان قانون اساسی که محورش ولایت فقیه و دیکتاتوری مذهبی شوم آن می‌باشند، هستند.
سازمان مجاهدین در اکثر قریب به اتفاق دانشگاههای کشور، در کارگران در بین زنان و معلمان و دیگر اقشار جامعه ایران شبکه‌های بسیار قدرتمندی دارد که در شکل دادن تظاهرات نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند.
مقاومت هم‌چنین یک شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته دارد که اهرم اصلی تبلیغات و پیام رسانی مقاومت در داخل ایران است.
در اینجا توجه شما را به برخی از اظهارات سردمداران رژیم جلب می‌کنم:
- مرتضوی دادستان وقت تهران در گزارش به مجلس ملایان تأکید کرد که در قیام‌ها مجاهدین خلق «به‌صورت سازمان‌یافته و حساب شده وارد شده بودند». یک عضو کمیته ویژه مجلس در این باره به خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) گفت «در این جلسه مشترک دادستان تهران گزارشی از دستگیری منافقینی که به‌صورت سازمان‌یافته وارد عمل شده بودند، ارائه کرد» [خبرگزاری جمهوری اسلامی۴ اوت ۲۰۰۹]
- در تظاهرات دولتی، سه روز پس از قیام بزرگ ۲۷ دسامبر، سخنران اصلی تظاهرات، آخوند علم‌الهدی، عضو مجلس خبرگان و امام جمعه پرنفوذ مشهد تصریح کرد: «حرکت انجام شده در روز عاشورا [۲۷ دسامبر] دقیقا محاربه بود، شاید بگویند شرط محاربه مسلح بودن است، توجه داشته باشید که فرمانده حرکت روز عاشورا منافقین بودند و آشوبگران عاشورا همان شعارهایی را سر می‌دادند که منافقین آنها را در روی سایتهای خود منتشر کرده بودند. …» [خبرگزاری جمهوری اسلامی ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹]
- در ارتباط با قیام ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ کمیته ویژه مجلس ملایان گزارشی در روز دوم مارس به مجلس ارائه کرد که در آن بر نقش مجاهدین تأکید شده است. در این گزارش رئیس کمیسیون اصل نود مجلس از «حمایت منافقین» از «راهپیمایی غیرقانونی ۲۵ بهمن» خبر داد [رسانه‌های حکومتی ۲ مارس۲۰۱۱]
همزمان، یک شعبه وزارت اطلاعات با انتشار بیانیه‌یی در ۶ بند مستندات و دلائلی ارائه کرد که موضوع آن «حضور فعال منافقین و تیمهای ترور این فرقه در ماجرای فتنه ۲۵بهمن» است. [خبرگزاری فارس ۱۹ فوریه ۲۰۱۱]
اعدام اعضای مجاهدین در ماه‌های اخیر در واکنش به نقش مجاهدین در قیام‌ها بود. علی صارمی برجسته‌ترین زندانی سیاسی ایران درست در سالروز قیام عاشورا اعدام شد.
جنبه فریبنده
المجله: آیا خط دمکراتیک شما بر ضد نظام ولایت فقیه که در مسائل سیاسی و دینی حرف اول و آخر را می‌زند و تدین مردم ایران که مراجع را «مقدس» می‌شمارد، باعث محدود شدن نقش شما در داخل ایران نمی‌شود؟
ـ درست بر عکس، ولایت فقیه تنها در دایره تنگی از حکومت حرف اول و آخر را می‌زند. اما در امور دینی و اعتقادی و فرهنگی جامعه ایران، حتی اکثر مراجع دینی از آن تنفر دارند.
در سال ۱۹۷۹ خمینی با سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی، آن‌چه خود آن را سلطنت مطلقه فقیه توصیف کرد بر قرار نمود. اما این یک دیکتاتوری سیاه دینی با مقاومت بزرگی از سوی مردم که توسط مجاهدین خلق رهبری می‌شد، مواجه گردید. این مقاومت نقاب فریبکارانه اسلام از چهره این رژیم ضداسلامی و ضدایرانی را بر افکند. همه دیدند که رژیمی که مدعی اسلام است، ۱۲۰ هزار اعضا و هوادران مجاهدین که اکثریت قریب به اتفاق آنها جوانان مسلمان بودند را اعدام کرده است تنها در تابستان ۱۹۸۸ حدود ۳۰ هزار زندانی سیاسی را که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند، در عرض فقط چند ماه قتل‌عام کرد.
رژیمی است که به‌طور سیستماتیک به زندانیان زن و مرد تجاوز می‌کند و سردمدارانش آن قدر دروغ می‌گویند که در رقابتهای انتخابات ۲۰۰۹ مقامهای رژیم می‌گفتند نظام ما یک امپراطوری دروغ است.
رژیم ولایت فقیه در دعاوی اسلامی‌اش نزد جامعه ایران شکست خورده است. در مقابل ولایت فقیه، مجاهدین معتقدند حق حاکمیت، بالاترین حقی است که اسلام برای مردم به‌ رسمیت شناخته و به حقوقی که منبعث از آن است، عمیقا احترام می‌گذارد. آزادی انسان، مرزبندی اصلی بین اسلام دموکراتیک با برداشت بنیادگرایانه از اسلام است. اسلام انسان را موجودی آگاه و آزاد یعنی صاحب اختیار می‌شناسد. از نظر اسلام، همه انسان‌ها، از هر جنس، نژاد و ملیت برابرند. پایه‌یی‌ترین ارزش، کیفیت انسانی و فعالیت پسندیده برآمده از آن است. قرآن در سوره حجرات تصریح می‌کند: هیچ‌یک از تفاوتهای جنسی و قومی و نژادی را ارزش نمی‌شناسد و آن‌چه ارزش ارزشهاست، همانا «تقوی» است.
اسلام، دین محترم شمردن انتخاب آزادانه همه آحاد جامعه انسانی است و انتخاب و رأی همه انسانها عمیقاً مورد احترام اسلام است.
قرآن با تأکید بر «وشاورهم فی‌الامر» مخاطبان را به یک ارزش رهنمون می‌کند.
پیامبر اسلام به‌رغم ارتباط با وحی، تصمیهمای مهم را بدون مشورت با دیگران انجام نمی‌داد. حتی در مواردی رأی دیگران را بر نظر خود مقدم می‌دانست.
انحصار تمامی قدرت و سرنخ‌های آن در دست یک آخوند و «ذوب شدن در ولایت فقیه»، سابقه‌یی در اسلام حقیقی ندارد و نمی‌تواند داشته باشد. اسلام مدافع آزادی اندیشه و مبلغ بردباری دینی و سیاسی است. در این زمینه رهنمود قرآنی این است که «لاإکراه فی الدین» و «فبشّر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه»
اضافه بر همه اینها نظریه ولایت فقیه مورد قبول علمای شیعه در طول تاریخ نبود و خمینی بود که این نظریه را تأسیس و یا ابداع کرد تا به‌وسیله آن یک رژیم دیکتاتور سلطه‌گرا بر دوش بندگان خدا را لاپوشانی کند.
قوانینی که ملایان تبعیت مطلق از آن را الزامی می‌دانند. این قوانین هیچ ربطی به اسلام ندارد. ما قوانین شرع آخوندی را از آغاز مردود شمرده‌ایم و نظرگاهها، قوانین و رفتار شنیع ملایان را که به بهانه حفظ اسلام و دفاع از عبادتها و شعائر آن، حاکمیت خود را به‌زور به مردم تحمیل می‌کنند، به کلی باطل می‌دانیم.
اعتقاد مجاهدین به یک اسلام دمکراتیک و بردبار محبوبیت زیادی برای مجاهدین در میان مردم ایجاد کرده است و برای خنثی کردن همین محبوبیت است که رژیم مذبوحانه تلاش می‌کند مجاهدین را منافق معرفی کند شمار شهیدان مجاهدین ۱۲۰ هزار نفرند. چهار برابر این تعداد هم زندانی سیاسی داشته‌ایم.
آنها و خانواده‌ها و فرزندان و دوستانشان یک لایه ناآرام، مصمم، و در عین حال هوشیار و سازمان‌یافته‌اند.
برای رژیم، مجاهدین و هوادارانشان در داخل ایران، صرفاً یک سازمان سیاسی مخالف نیست. یک قشر وسیع اجتماعی است.
یک شاخص مهم دیگر در این زمینه، تأمین مالی مقاومت توسط مردم ایران است که بهای آن‌گاه با به‌خطر افتادن جان هموطنان ما بوده است. در کتاب لیست شهدای مقاومت شما می‌توانید اسامی بسیاری ایرانیان را که به‌خاطر تنها کمک مالی به مقاومت اعدام شده‌اند را ببینید. در میان آنها تجار و بازرگانان هستند که مبالغ هنگفتی کمک کرده‌اند.

المجله: اپوزیسیون ایران با مراجع دینی در ایران چه رابطه‌ای دارند. آیا بین این مراجع کسانی هستند که از خط اپوزیسیون در رفرم و تغییر حمایت کنند؟
سازمان مجاهدین خلق ایران از بدو پیدایش، با مراجع و روحانیان ترقیخواه ایران رابطه داشته است. معروف‌ترین آنها مرحوم آیت‌الله طالقانی بود که به‌خاطر حمایت از مجاهدین توسط ساواک شاه زندانی شد. بعد از انقلاب ضدسلطنتی نیز او رودرروی خمینی، از مجاهدین حمایت کرد.
در مقاومت علیه ملاها، شمار زیادی از روحانیان که به مجاهدین پیوسته بودند، توسط این رژیم اعدام شدند. اسامی آنها در کتاب لیست شهیدان درج شده است.
هم‌اکنون نیز ما از حمایت شمار قابل توجهی از روحانیان برخورداریم.
در قیام‌های۲۰۰۹ نیز شماری از روحانیان ارشد در قم از این قیامها حمایت کردند. چند ماه قبل از درگذشت، آیت‌الله منتظری که بالاترین مرجع شیعیان بود، فتوای عزل خامنه‌ای را صادر کرد.

المجله: آیا مقاومت ایران در میان نیروهای مسلح و دیگر دستگاههای مهم رژیم کانالهای ارتباط محرمانه دارد؟
کثرت هواداران مقاومت در طیفهای مختلف اجتماعی و در بالاترین سطوح حکومتی دسترسی به اسرار اتمی ملایان را امکان پذیر کرده است. این هواداران در میان تکنوکراتها، نیروهای نظامی، و حتی دفاتر رهبری کننده حضور دارند و منبع لایزالی برای مقاومت فراهم کرده‌اند که قدرتهای بزرگ جهان هم از آن بی‌خبرند. حامیان مقاومت در داخل ایران برای به دست آوردن این گزارشها، بهای سنگینی پرداخته‌اند. چون اغلب خود را به خطر انداخته‌اند و این به قیمت دستگیری، شکنجه و اعدام و یا از دست دادن شغل و بعضاً ترک ایران بوده است.
بعد از افشای سایتهای نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲، ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم، کنترلهای خود حول مراکز اتمی را شدت بخشیدند. اما از آن موقع تا امروز، یعنی ظرف ۹ سال گذشته، دهها مرکز و پروژه اتمی دیگر رژیم توسط مقاومت برملا شده است.
پس از هرکدام از این افشاگریها، یک بحران امنیتی در درون رژیم ملایان شکل می‌گیرد. پس از افشای مرکز تولید کلاهک اتمی در فوریه ۲۰۰۸ ملایان دست به‌نقل و انتقال بزرگی زدند و مرکز وزارت دفاع را به جای دیگری بردند.
هم‌چنین باید به افشاگری بی‌نظیر این مقاومت درباره نفوذ نیروی تروریستی قدس در عراق اشاره کنم که اسامی و مشخصات ۳۲ هزار تن از حقوق‌بگیران سپاه قدس در عراق را فاش کرد.

رأی مردم
اگر روزی بتوانید در ایران حکم برانید و شما که به دموکراسی و حقوق‌بشر دعوت می‌کنید آیا با دشمنان سابق خودتان تعامل خواهید کرد یا سیاست حذف و ریشه‌کنی اجرا خواهید نمود؟
ـایرانی که مقاومت ما آرزو دارد و برای آن تا به‌حال ۱۲۰ هزار نفر از اعضای این مقاومت جان خود را فدا کرده‌ ، یک جمهوری پلورالیست مبتنی بر آراء مردم است که آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی بیان و مذهب و ممنوعیت سانسور و تفتیش عقاید در آن تضمین داشته باشد و بیانیه جهانی حقوق‌بشر در آن به‌اجرا در بیاید. در این ایران پیروان هیچ دینی در برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی بر پیروان دین دیگر برتری نخواهند داشت و هیچکس به‌خاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین امتیاز یا محرومیتی نخواهد داشت.
باید یادآوری کنم که مقاومت ایران حتی نسبت به عوامل رژیم که در نبردهای ارتش آزادی‌بخش ملی ایران به اسارت در می‌آمدند، رفتاری داشت به‌غایت انسانی و بر اساس پیام عفو و رحمت حضرت محمد (ص). به‌طوری که همه آنها را پس از رسیدگی‌های بسیار آزاد کرد و به ایران فرستاد. در حالی که درست در همان ایام خمینی به قتل‌عام زندانیان ما مشغول بود.
آن‌چه مهم است گسترش برادری و دوستی بین آحاد مردم در ایران است زیرا ملاها طی ۳۲ سال گذشته بجز مرگ و خشونت و غم و اندوه و تفرقه و دشمنی(چه چيز) به ارمغان آورده‌اند. بنابراین مشکل کسانی نیستند که با ما مخالفت یا دشمنی داشته‌اند، بلکه هر کس در جنایتهای بزرگ علیه مردم ایران دست داشته است می‌بایست در محاکم عادلانه و علنی با حضور ناظران بین‌المللی محاکمه شود.

المجله: موضع شما در قبال برنامه اتمی ایران چیست آیا شما با غنی‌سازی در داخل موافقید یا با پیشنهاد غنی‌سازی در خارج؟
فعالیت غنی‌سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آنها به تسلیحات کشتار جمعی کمک می‌کند.
می‌دانید که این رژیم به مدت هجده سال به‌طور پنهانی در حال تأسیس مراکز غنی‌سازی و تهیه مواد و تجهیزات مورد نیاز آن بود. جهان فقط هنگامی متوجه این فعالیتها شد که در سال ۲۰۰۲ مقاومت ایران سایتهای سری «نطنز» و «اراک» را فاش کرد.
ملاها برنامه اتمی را ـ چنان که رفسنجانی هنگام ریاست جمهوری‌اش بیان کرد ـ برای بقای نظام خود می‌خواهند. نظام ولایت فقیه تنها با سرکوب جامعه و تروریسم و برنامه اتمی می‌تواند سرپا بماند.
روشن است که ملاها سلاح اتمی را برای یک جنگ نابود کننده با آمریکا و اسراییل نمی‌خواهند. بلکه می‌خواهند از آن به‌عنوان یک ابزار ارعاب برای نفوذ و سلطه خود در کشورهای منطقه استفاده کنند.
فعالیت غنی‌سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آنها به تسلیحات کشتار جمعی کمک می‌کند.

در دهه نود یک نزدیکی با کشورهای خلیج عربی وجود داشت سپس با آمدن احمدی‌نژاد این روابط تیره شد. سیاست شما در رابطه با کشورهای عربی به‌ویژه خلیجی اگر زمام امور را به‌دست گیرید چیست؟
سیاست ما با کشورهای برادر و همسایه بر اساس حسن همجواری و برادری و صلح است. ما مصمم هستیم به دشمنی که رژیمهای شاه و خمینی در ۷۰ سال گذشته با کشورهای منطقه از جمله عراق و سعودی دامن می‌زنده‌اند برای همیشه پایان داده شود.
تا آن‌جا که به کشورهای همسایه و عربمان بر می‌گردد، روابط برادرانه و دوستانه با ملت ایران باید از همین حالا با دوری جستن از این رژیم که بدترین دشمن مردم ایران و همه مردم منطقه است، پایه‌گذاری شود.
رژیم ایران تهدید اصلی موجودیت تمام کشورهای منطقه است. زیرا جز با سرکوب داخلی و صدور تروریزم این رژیم قدرت خود در ایران را نمی‌تواند حفظ کند.
قانون اساسی ملایان بر تشکیل حکومت جهانی اسلامی یعنی استیلای بنیادگرایی و خشونت بر جهان اسلام تأکید کرده است.
آتش‌افروزی و عملیات تروریستی این رژیم در غزه، لبنان، مصر، یمن، عربستان و بیشتر از همه در عراق که در آن جان هزاران تن از برادران عرب ما را گرفته، پیرو همین سیاست است.
این در حالیست که یک نظام دمکراتیک در ایران قادر است همه اختلافات و مشکلات را با جهان عرب به بهترین و برادرانه‌ترین صورت حل کند بنحوی که مصالح و منافع همه طرفها را در بر داشته باشد. ما فکر می‌کنیم که نه تنها منافع ایران دمکراتیک در تعارض با منافع برادران عربمان نیست بلکه بعکس ما منافع مشترک و تهدیدهای مشترک داریم و می‌توانیم راههای پیشرفت و رشد مشترک را با هم و به کمک هم طی کنیم.
البته این موضوع فقط به بعد از سرنگونی رژیم ایران منحصر نمی‌شود، به همان اندازه اهمیت امروز یک جبهه واحد همبستگی در مقابل پدیده شوم بنیادگرایی و رژیم آخوندی به‌مثابه کانون اصلی آن ضرورت استقرار دموکراسی و صلح در منطقه است. مقاومت و مردم ایران یک جز اساسی این جبهه بوده و هستند. ما پیوسته و کماکان من به تشکیل این جبهه فراخوان داده و می‌دهم.

المجله: واکنشهای بین‌المللی را نسبت به فعالیتهایی که ایران برای تغییر شاهدش هست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
واکنش‌ دولتهای غرب که عمدتاً ملاها را از سرکوب اعتراضها برحذر داشته یا آن‌ را محکوم کرده‌اند، گام مثبتی است. اما بسیار ناکافی. دولتهای غربی تاکنون از راه مماشات با رژیم در بقاء آن و استمرار سرکوب کمک کرده‌اند. حالا اگر می‌خواهند این گذشته تلخ را پشت سر بگذارند باید گام‌های مادی و قاطعی بردارند. یکی از این گام‌ها تعلیق روابط با رژیم برای واداشتن آن به توقف اعدامها و دستگیریهاست. گام دیگر ممنوع کردن خرید نفت از این رژیم است.
من به آنها توصیه می‌کنم که بیم و نگرانی از واکنش‌های رژیم را کنار بگذارند و در کنار مردم ایران قرار بگیرند. این فقط به سود مردم ایران نیست، بلکه قویاً به سود کشورهای منطقه نیز هست.

المجله: راجع به غرب و مشخصاً آمریکا چی؟ آیا حمایت مالی از این کشورها دریافت می‌کنید؟ اگر آری آیا به حمایت مالی محدود می‌شود یا حمایت تبلیغاتی و لجستیکی و امنیتی را نیز شامل می‌شود؟
خیر، مقاومت ایران تماماً به مردم ایران متکی است و نیاز‌های خود را از کمکهای داوطلبانه ایرانیان تأمین می‌کند. کمکهایی که گاه به قیمت جان آنها تمام می‌شود.
من بارها اعلام کرده‌ام که ما از غرب نه پول می‌خواهیم نه سلاح، آن‌چه ما از روز اول خواستار آن بوده‌ایم این‌که بین ما و دشمن ما بی‌طرف باشید. با مماشات با تجارت، با اعمال فشار به اپوزیسیون با سکوت و بی‌عملی در مقابل جنایات این رژیم از جمله اعدام ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی به این رژیم کمک نکنید. این همه چیزی است که ما می‌خواهیم. در تاریخ دیپلوماسی مدرن در ۲۲۰ سال گذشته، هیچ حکومتی در ایران به‌اندازه رژیم آخوندی از حمایتهای عملی غرب برخوردار نبوده است. ما می‌خواهیم این حمایتها پایان یابد. اگر این حمایتها نبود این رژیم سالها پیش سقوط کرده بود.
المجله: نظرتان راجع به موضع علی خامنه‌ای رهبر عالی که علناً به انقلاب علیه رژیمهای کشورهای عربی تحریک کرده و امروز کسانی را که در ایران خواهان تغییر هستند به مزدوری و خیانت متهم می‌کند و ارگانهای معترضان و مخالفین را سرکوب می‌کنند، چیست؟
وقتی که خامنه‌ای در نماز جمعه تهران در چهارم فوریه ریاکارانه از قیام مردم مصر حمایت می‌کرد و سعی می‌کرد آن را پیرو الگوی ارتجاعی خمینی معرفی کند، قطعاً تصور نمی‌کرد که درست ده روز بعد مردم ایران با یک قیام بزرگ چه ضربه سنگینی به رژیمش وارد می‌کنند. او به تأثیر کشتارها و شکنجه‌ها و خونریزی‌های بسیار که در این یک ساله مرتکب شده بسیار مطمئن بود. نمی‌دانست که اراده مردم از این سرکوب‌ها پیشی می‌گیرد.
سیاستمداران در جهان و تحلیل گران این موضع خامنه‌ای را به نفاق توصیف کردند زیرا وی به‌طور علنی از قیام مردم مصر اعلام حمایت می‌کند درصورتی‌که قیام مردم ایران را سرکوب می‌کند
خامنه‌ای می‌خواست از قیامهای منطقه به‌عنوان فرصتی برای رژیمش استفاده کند. اما اعتراضهای پرقدرت درون جامعه ایران و خواست ریشه‌دار آن برای تغییر رژیم، این فرصت را به تهدیدی علیه خامنه‌ای تبدیل کرد.

المجله: اوضاع کنونی اپوزیسیون ایران در کمپ اشرف در عراق چگونه است؟
اشرف که ۳۴۰۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای می‌دهد، امروز سمبل مقاومت علیه ملاهاست. چه برای مردم ایران چه برای مردم منطقه.
بسیاری از ساکنان اشرف، فارغ‌التحصیلان دانشگاههای اروپا، کانادا، آمریکا و ایران‌اند یا زندانیان سیاسی در همین رژیم و حتی بسیاری از زندانیان سیاسی زمان شاه. در میان آنها هزار زن مجاهد و مسلمان هستند که هر یک سوابق مبارزاتی درخشانی دارند.
یکی از اولویتهای رژیم ایران در جریان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نابودی مجاهدین بود. در یک معامله سه جانبه بین آمریکا و انگلیس و رژیم ایران، که بعداً رسانه‌های آمریکایی آن را فاش کردند، آمریکا و انگلستان متعهد شدند در جریان جنگ اشرف و دیگر پایگاههای مجاهدین در عراق را بمباران کنند و متقابلاًًً رژیم ایران قول داد که در عراق مداخله نکند. البته طرف آمریکایی به قولش عمل کرد و رژیم به عکس دخالتهای خودش را تشدید کرد. در جریان این بمبارانها دهها تن از مجاهدان از جمله زنان کشته و مجروح شدند. این در حالی بود که مقاومت ایران قبل از شروع جنگ به آمریکا و انگلستان و سازمان ملل اطلاع داده بود که هیچ دخالتی در جنگ ندارد و حضورش در عراق صرفاً به‌خاطر مبارزه علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران است.
بعد از جنگ آمریکا و نیروی چندملیتی و سازمانهای بین‌المللی اذعان کردند که ساکنان اشرف شهروندانی تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و بر همین اساس و بر اساس توافق دو جانبه با ساکنان اشرف، نیروهای آمریکایی حفاظت ساکنان اشرف را برعهده گرفتند.
اما متاسفانه نیروهای آمریکایی در ابتدای سال ۲۰۰۹ در یک اقدام کاملاً غیرقانونی حفاظت اشرف را به نیروهای عراقی که تحت نفوذ کامل رژیم ایران هستند، تحویل دادند.
از آن زمان تا‌کنون دولت و نیروهای عراقی به درخواست رژیم ایران فشار و محاصره و اقدامات سرکوبگرانه ساکنان اشرف را شروع کردند که مستمرا و تا به همین امروز ادامه یافته و تشدید شده است.
قانون اساسی ملایان بر تشکیل حکومت جهانی اسلامی یعنی استیلای بنیادگرایی و خشونت بر جهان اسلام تأکید کرده است.
آتش‌افروزی و عملیات تروریستی این رژیم در غزه، لبنان، مصر، یمن، عربستان و بیشتر از همه در عراق که در آن جان هزاران تن از برادران عرب ما را گرفته، پیرو همین سیاست است.
المجله: پیشنهاد شما برای حل مسأله اشرف چیست؟
ما فکر می‌کنیم که آمریکا و سازمان ملل چه از نظر بین‌المللی و چه از نظر اخلاقی و سیاسی مسئولیت مشخصی در قبال حفاظت ساکنان اشرف دارند. ما خواهان استقرار تیم ناظر دائمی ملل‌متحد در اشرف و حفاظت این تیم توسط نیروهای آمریکایی هستیم. این موضوعی است که من بارها مقامات ملل‌متحد و مقامات آمریکایی را نسبت به چنین پیشنهادی مطلع کرده‌ام. علاوه بر این ما خواهان این هستیم که آمریکا و سازمان ملل و دیگران به وظیفه خود عمل نموده و از دولت عراق بخواهند که هر چه سریعتر و بلادرنگ بلندگوها را جمع کرده و به شکنجه روانی ساکنان پایان دهد و دسترسی آزادانه ساکنان به خدمات پزشکی را تامین کنند.
المجله: وضعیت اقلیتهای عرب و سنی در ایران احمدی‌نژاد و خامنه‌ای چگونه است. آیا ارتباطی با این گروهها از ملت ایران وجود دارد؟
رژیم آخوندی دشمن تمام مردم ایران اعم از فارس و کرد و ترکمن و عرب است و از نظر سرکوب همه در یک وضعیت هستند. هر چند بخشهایی از هموطنان ما از ستم مضاعف قومی و ملی و مذهبی هم رنج میبرند.
بسیاری از اعضا و مسئولان این مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران را اقوام غیرفارس تشکیل می‌دهند. به‌عنوان مثال بنیانگذار مجاهدین، محمد حنیف نژاد از فرزندان مردم تبریز بود که مهمترین شهر آذربایجان است. به علاوه دبیرکل مجاهدین در سالهای ۷۲ تا ۷۴ خانم فهمیه اروانی از آذربایجان ایران و در سالهای ۷۶ تا ۷۸ خانم نسرین سپهری از کردستان ایران بود. بخش گسترده‌ای از شهدای مقاومت ما را شهدای وابسته به اقلیتهای قومی و مذهبی تشکیل می‌دهند.
احقاق حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بخشی از برنامه شورای ملی مقاومت است. شورا در سال ۱۹۸۳ طرح جامعی برای خودمختاری کردستان ایران تصویب کرده است که چارچوب کار ما را در این زمینه مشخص می‌کند.
در این طرح از جمله آمده است: «تمامی حقوق و آزادیها مصرح در اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و منشورهای بین‌المللی مربوط به آن همانند آزادی اندیشه و بیان و آزادی مطبوعات، آزادی تشکیل احزاب و نهادهای سیاسی و اتحادیه‌ها، شوراهای کارگری و دهقانی و اصناف، و انجمنهای دمکراتیک، حق انتخاب شغل و محل سکونت، آزادی دین در منطقه خودمختار کردستان هم چون بقیه مناطق ایران تضمین می‌شود. تمام ساکنان کردستان از زن و مرد با دیگر ساکنان دیگر مناطق ایران و بدون هرگونه تبعیض جنسی، یا قومی یا نژادی و دینی در حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مساوی می‌باشند. مصوبه ۱۱ اوت ۱۹۸۲»

المجله: در پایان رئیس‌جمهور ایران در تبعید، به کشورهای عربی و جهان چه می‌خواهد بگوید؟
پیام من از جانب مقاومت ایران و از جانب مردم ایران است که در ماه‌های فوریه و مارس با شعار سرنگونی رژیم ولایت فقیه در سراسر ایران قیام کردند، این است که زمان همبستگی و حمایت از ملت ایران و فاصله گرفتن از رژیم ایران فرا رسیده است.
امروز مردم در سراسر ایران برای آزادی و دموکراسی بپا خواسته‌اند و خواهران و برادران شما، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف در مقابل این رژیم ضداسلامی و ضدانسانی و بنیاد گرایی صادراتی‌شان به عراق ایستاده‌اند.
ملاهای ایران تحت پرده دین می‌خواهند تروریسم و بنیاد گرایی را به جهان عرب صادر کنند و با دستیابی به بمب اتمی هژمونی خود را بر منطقه تحمیل نمایند.
آنها با تمام قوا تلاش می‌کنند شرایطی را که پس از قیام‌ها و موج تغییر در خاورمیانه و شمال آفریقا پیش آمده، به سود خود مصادره کنند و دست بازتری برای صدور بنیاد گرایی و تروریسم به آن‌جا صادر کنند.
این رژیم ولایت فقیه است که مانع از به ثمر رسیدن نتیجه طبیعی انتخابات عراق شده و تلاش می‌کند کماکان بر حاکمیت آن کشور تسلط داشته باشد. این ملاهای ایران‌اند که سرنوشت لبنان را گروگان تروریسم و سلطه‌طلبی خود کرده‌اند. ماجرای ساقط شدن دولت ائتلافی لبنان طرحی بود که به دستور خامنه‌ای اجرا شد. و همین رژیم است که بخشی از فلسطین را تحت نفوذ خود درآورده با ممانعت از صلح عادلانه و پایدار افراطی‌گری را دامن زده است.
پیام ما به خواهران و برادران‌مان در مصر و تونس، کما این‌که به قیام کنندگان در سایر کشورها، این است: از قاتلان جوانان و نوجوانان ایران بر حذر باشید. این رژیم، بدترین دشمن اسلام و مسلمانان است. گردباد سیاهی است که جز مصیبت و پریشانی برای مردم این منطقه چیزی نیاورده است. اما یقین کنید که به یاری ملت ایران آن را از اریکه قدرت به زیر خواهیم کشید.
مبارزه شما به یمن خونها و رنج‌هایتان به ثمر می‌رسد. به شرط این‌که آن را از این بلیه شوم در امان نگهدارید.
با استقرار دموکراسی در ایران، بساط تروریسم و بنیاد گرایی و افراطی گری از منطقه رخت بر می‌بندد و اسلام از اسارت دین فروشان رها می‌شود و برادری و اخوت بین شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان برقرار می‌شود.
پایان رژیم آخوندی در ایران بشارت پایان دشمنی، خصومت، تروریسم و قشری گری در این منطقه خواهد بود، و این روزی مبارک برای مردم ایران و ملتهای عربی و اسلامی است.
مریم رجوی: «به قیام کنندگان درمصر و تونس و دیگر کشورها... از رژیمی که بدترین دشمن اسلام و مسلمین است برحذر باشید» مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران (در تبعید) خاطرنشان ساخت که رژیم ایران دشمن همه آحاد ملت ایران چه فارس و چه کرد و عرب هست و همگی از نظر سرکوب یکسان هستند. رجوی در یک گفتگوی طولانی با المجله گفت رژیم حاکم بر تهران با تمام قوا تلاش می‌کند شرایط ناشی از موج قیامها و تغییراتی که خاورمیانه و شمال آفریقا شاهدش هست را بنفع خودش برای صدور بنیادگرایی و تروریسم با دست بازتر مصادره کند. رجوی گفت: وقایع سرنگونی دولت ائتلافی در لبنان (به رهبری سعد الحریری) طرحی بود که به‌دستور خامنه‌ای اجرا شد، و همین رژیم بخشی از فلسطین را از طریق جلوگیری از تحقق صلح عادلانه و دائمی تحت نفوذ خود درآورده، و این وضع منجر به افزایش بنیادگرایی گردیده است. او خاطرنشان ساخت که رژیم ایران اصلی‌ترین خطری است که موجودیت کشورهای منطقه را تهدید می‌کند زیرا که این رژیم نمی‌تواند جز با سرکوب در داخل کشور و صدور تروریسم به خارج در ایران بر سر قدرت باقی بماند. المجله: آیا فکر می‌کنید تغییری که به سمت دموکراسی در تونس و مصر رخ داده و در برخی کشورهای عربی رخ می‌دهد به‌واقع در ایران تأثیر خواهد گذاشت و از خواسته‌های رفرم و تغییر حمایت می‌کند؟ بله، موج تغییر در خاورمیانه، به‌مثابه یک شرط خارجی، بر حرکت مردم ایران تأثیر می‌گذارد و انگیزش بیشتری برای قیام و اعتراض ایجاد می‌کند. همان‌گونه که در ۱۴ فوریه شکل گرفت. روشن است که تغییرات در خاورمیانه به این دلیل توانست بر جامعه ایران اثر بگذارد که اولاً یک نارضایتی انفجاری درون این جامعه و یک مقاومت ریشه‌دار با خواست سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی و دموکراسی در آن وجود دارد، ثانیاً ، رژیم حاکم به کلی نامشروع و منفور است و در سطح رهبری کننده خود دچار یک شکاف لاینحل شده است. المجله: موضع شورای ملی مقاومت ایران در رابطه با خیزشهای اخیر ایران چیست؟ ـ آن‌چه در ۱۴ و ۲۰ فوریه و اول وهشتم مارس رخ داد، خواست قدرتمند جامعه ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را نشان داد. در این روزها مردم در سراسر ایران با شعارهای مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر اصل ولایت فقیه به خیابانها رفتند درحالی‌که قوای سرکوبگر با تمام قوا و خشونت و سبعیتی بی‌سابقه درصدد جلوگیری از آن بودند. تنها در تهران شمار پاسداران و بسیجی‌ها و سایر یگان‌های ضدشورش به ۶۰ هزار نفر میرسید. از جمله ده‌هزار نفر از یگان ضربت سپاه موسوم به ثارالله و ۳۰۰۰ نفر از یگان ضربت موتوری این سپاه، همراه با ۱۰۵ دستگاه تانک و نفربر و شماری از مزدوران غیرایرانی رژیم درصحنه حضور داشتند. به این ترتیب، بله مردم ما در این قیامها بسیج سیاسی و امنیتی و نظامی و کارزار جنگ روانی خامنه‌ای را نقش برآب کرد. بسیجی که از یک سال پیش با اعدام پی‌درپی زندانیان سیاسی به‌ویژه اعضای سازمان مجاهدین و دیگر تدابیر سرکوبگرانه شروع کرده بود تا به گفته خودش «فتنه» را مهار کند. این قیامها نشان داد که ملاها در فاز پایانی خود به‌سر می‌برند. تازه‌ترین گواه این واقعیت حذف رفسنجانی از ریاست خبرگان است که به دستور خامنه‌ای صورت گرفت. این یک جراحی اجتناب‌ناپذیر در درون رژیم بود که محصول قیامهای مردم ایران است. تحولی که ولایت خامنه‌ای را در درون نظامش به کلی بی‌اعتبار می‌کند و سرنگونی تمامیت رژیم را سرعت می‌بخشد. المجله: آیا همکاری یا هماهنگی بین مقاومت ایران در خارج و آن‌چه شخصیتهای اصلاح‌طلب نامیده می‌شوند وجود دارد؟ تا آن‌جایی که به دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران بر می‌گردد، دیر زمانی است که هیچ شانس و امکانی برای اصلاح ندارد، هیچ چیزی کمتر از سرنگونی خامنه‌ای و تمامیت رژیمش برای مردم ایران قابل‌قبول نیست. همه مردم دنیا در تلویزیونهای خود دیدند که مردم ایران شعار می‌دهند، مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر اصل ولایت فقیه. بنابراین اگر کسی بخواهد این رژیم یا قانون اساسی آن یعنی نظام ولایت فقیه را حفظ کند، هیچ جایی و مشروعیتی ندارد و از طرف مردم نیز پذیرفته نخواهد شد. به عکس هم‌چنانکه ما از آغاز، اعلام کردیم از هر قدمی که علیه رژیم ولایت فقیه برداشته شود حمایت می‌کنیم و همواره به این سیاست پایبند بودیم. المجله: یک پس‌رفت در رابطه با نقش اپوزیسیون در خارج در مقابل بالا گرفتن صدا و جایگاه مخالفین اصلاح‌طلب در داخل ایران و حتی از داخل خود رژیم مانند موسوی و کروبی ملاحظه می‌کنیم؟ من با شما کاملاً موافق هستم که مقاومت در داخل کشور اهمیت بیشتری نسبت به اپوزیسیون در خارج دارد. نگرانی فزاینده رژیم ایران از سازمان مجاهدین خلق ایران هم دقیقا به‌خاطر استقبال عمومی از مجاهدین در داخل کشور و نقش تعیین کننده خط دهنده و شبکه‌های زیر زمینی آن در خیزش عمومی است. رژیم احساس می‌کند آن‌چه از ۲۰۰۹ به این سو در جامعه ایران جریان دارد خط سیاسی و استراتژیک مجاهدین است. جامعه ایران هر چه بیشتر به سمت سرنگونی رژیم با همه باندها و دسته‌بندیهای آن و حذف قانون اساسی آن پیش رفته است. مردم در قیام‌ عاشورا (۲۷ دسامبر۲۰۰۹) تا تسخیر برخی خیابان‌های مرکزی تهران پیش رفتند و قیام‌کنندگان آشکارا قصد براندازی خامنه‌ای و رژیم او را داشتند. نمود مهم دیگر قیام ۱۴ فوریه۲۰۱۱ است که هم‌جنسی با یک باصطلاح حرکت اصلاح‌طلبانه در چارچوب حفظ نظام ندارد. امروز شاهد این هستیم که تحلیل گران خارجی می‌گویند، مردم ایران اهداف فراتری از آن‌چه اهداف این دو شخصی که نامشان را ذکر کردید مد نظر دارند بنحوی که مردم ایران به کمتر از سرنگونی کامل رژیم با مبانی و قانون اساسی و ارگانهایش راضی نمی‌شوند درصورتی‌که این دو نفر تاکید می‌کنند که خواستار اجرای قانون اساسی رژیم، همان قانون اساسی که محورش ولایت فقیه و دیکتاتوری مذهبی شوم آن می‌باشند، هستند. سازمان مجاهدین در اکثر قریب به اتفاق دانشگاههای کشور، در کارگران در بین زنان و معلمان و دیگر اقشار جامعه ایران شبکه‌های بسیار قدرتمندی دارد که در شکل دادن تظاهرات نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. مقاومت هم‌چنین یک شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته دارد که اهرم اصلی تبلیغات و پیام رسانی مقاومت در داخل ایران است. در اینجا توجه شما را به برخی از اظهارات سردمداران رژیم جلب می‌کنم: - مرتضوی دادستان وقت تهران در گزارش به مجلس ملایان تأکید کرد که در قیام‌ها مجاهدین خلق «به‌صورت سازمان‌یافته و حساب شده وارد شده بودند». یک عضو کمیته ویژه مجلس در این باره به خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) گفت «در این جلسه مشترک دادستان تهران گزارشی از دستگیری منافقینی که به‌صورت سازمان‌یافته وارد عمل شده بودند، ارائه کرد» [خبرگزاری جمهوری اسلامی۴ اوت ۲۰۰۹] - در تظاهرات دولتی، سه روز پس از قیام بزرگ ۲۷ دسامبر، سخنران اصلی تظاهرات، آخوند علم‌الهدی، عضو مجلس خبرگان و امام جمعه پرنفوذ مشهد تصریح کرد: «حرکت انجام شده در روز عاشورا [۲۷ دسامبر] دقیقا محاربه بود، شاید بگویند شرط محاربه مسلح بودن است، توجه داشته باشید که فرمانده حرکت روز عاشورا منافقین بودند و آشوبگران عاشورا همان شعارهایی را سر می‌دادند که منافقین آنها را در روی سایتهای خود منتشر کرده بودند. …» [خبرگزاری جمهوری اسلامی ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹] - در ارتباط با قیام ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ کمیته ویژه مجلس ملایان گزارشی در روز دوم مارس به مجلس ارائه کرد که در آن بر نقش مجاهدین تأکید شده است. در این گزارش رئیس کمیسیون اصل نود مجلس از «حمایت منافقین» از «راهپیمایی غیرقانونی ۲۵ بهمن» خبر داد [رسانه‌های حکومتی ۲ مارس۲۰۱۱] همزمان، یک شعبه وزارت اطلاعات با انتشار بیانیه‌یی در ۶ بند مستندات و دلائلی ارائه کرد که موضوع آن «حضور فعال منافقین و تیمهای ترور این فرقه در ماجرای فتنه ۲۵بهمن» است. [خبرگزاری فارس ۱۹ فوریه ۲۰۱۱] اعدام اعضای مجاهدین در ماه‌های اخیر در واکنش به نقش مجاهدین در قیام‌ها بود. علی صارمی برجسته‌ترین زندانی سیاسی ایران درست در سالروز قیام عاشورا اعدام شد. جنبه فریبنده المجله: آیا خط دمکراتیک شما بر ضد نظام ولایت فقیه که در مسائل سیاسی و دینی حرف اول و آخر را می‌زند و تدین مردم ایران که مراجع را «مقدس» می‌شمارد، باعث محدود شدن نقش شما در داخل ایران نمی‌شود؟ ـ درست بر عکس، ولایت فقیه تنها در دایره تنگی از حکومت حرف اول و آخر را می‌زند. اما در امور دینی و اعتقادی و فرهنگی جامعه ایران، حتی اکثر مراجع دینی از آن تنفر دارند. در سال ۱۹۷۹ خمینی با سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی، آن‌چه خود آن را سلطنت مطلقه فقیه توصیف کرد بر قرار نمود. اما این یک دیکتاتوری سیاه دینی با مقاومت بزرگی از سوی مردم که توسط مجاهدین خلق رهبری می‌شد، مواجه گردید. این مقاومت نقاب فریبکارانه اسلام از چهره این رژیم ضداسلامی و ضدایرانی را بر افکند. همه دیدند که رژیمی که مدعی اسلام است، ۱۲۰ هزار اعضا و هوادران مجاهدین که اکثریت قریب به اتفاق آنها جوانان مسلمان بودند را اعدام کرده است تنها در تابستان ۱۹۸۸ حدود ۳۰ هزار زندانی سیاسی را که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند، در عرض فقط چند ماه قتل‌عام کرد. رژیمی است که به‌طور سیستماتیک به زندانیان زن و مرد تجاوز می‌کند و سردمدارانش آن قدر دروغ می‌گویند که در رقابتهای انتخابات ۲۰۰۹ مقامهای رژیم می‌گفتند نظام ما یک امپراطوری دروغ است. رژیم ولایت فقیه در دعاوی اسلامی‌اش نزد جامعه ایران شکست خورده است. در مقابل ولایت فقیه، مجاهدین معتقدند حق حاکمیت، بالاترین حقی است که اسلام برای مردم به‌ رسمیت شناخته و به حقوقی که منبعث از آن است، عمیقا احترام می‌گذارد. آزادی انسان، مرزبندی اصلی بین اسلام دموکراتیک با برداشت بنیادگرایانه از اسلام است. اسلام انسان را موجودی آگاه و آزاد یعنی صاحب اختیار می‌شناسد. از نظر اسلام، همه انسان‌ها، از هر جنس، نژاد و ملیت برابرند. پایه‌یی‌ترین ارزش، کیفیت انسانی و فعالیت پسندیده برآمده از آن است. قرآن در سوره حجرات تصریح می‌کند: هیچ‌یک از تفاوتهای جنسی و قومی و نژادی را ارزش نمی‌شناسد و آن‌چه ارزش ارزشهاست، همانا «تقوی» است. اسلام، دین محترم شمردن انتخاب آزادانه همه آحاد جامعه انسانی است و انتخاب و رأی همه انسانها عمیقاً مورد احترام اسلام است. قرآن با تأکید بر «وشاورهم فی‌الامر» مخاطبان را به یک ارزش رهنمون می‌کند. پیامبر اسلام به‌رغم ارتباط با وحی، تصمیهمای مهم را بدون مشورت با دیگران انجام نمی‌داد. حتی در مواردی رأی دیگران را بر نظر خود مقدم می‌دانست. انحصار تمامی قدرت و سرنخ‌های آن در دست یک آخوند و «ذوب شدن در ولایت فقیه»، سابقه‌یی در اسلام حقیقی ندارد و نمی‌تواند داشته باشد. اسلام مدافع آزادی اندیشه و مبلغ بردباری دینی و سیاسی است. در این زمینه رهنمود قرآنی این است که «لاإکراه فی الدین» و «فبشّر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه» اضافه بر همه اینها نظریه ولایت فقیه مورد قبول علمای شیعه در طول تاریخ نبود و خمینی بود که این نظریه را تأسیس و یا ابداع کرد تا به‌وسیله آن یک رژیم دیکتاتور سلطه‌گرا بر دوش بندگان خدا را لاپوشانی کند. قوانینی که ملایان تبعیت مطلق از آن را الزامی می‌دانند. این قوانین هیچ ربطی به اسلام ندارد. ما قوانین شرع آخوندی را از آغاز مردود شمرده‌ایم و نظرگاهها، قوانین و رفتار شنیع ملایان را که به بهانه حفظ اسلام و دفاع از عبادتها و شعائر آن، حاکمیت خود را به‌زور به مردم تحمیل می‌کنند، به کلی باطل می‌دانیم. اعتقاد مجاهدین به یک اسلام دمکراتیک و بردبار محبوبیت زیادی برای مجاهدین در میان مردم ایجاد کرده است و برای خنثی کردن همین محبوبیت است که رژیم مذبوحانه تلاش می‌کند مجاهدین را منافق معرفی کند شمار شهیدان مجاهدین ۱۲۰ هزار نفرند. چهار برابر این تعداد هم زندانی سیاسی داشته‌ایم. آنها و خانواده‌ها و فرزندان و دوستانشان یک لایه ناآرام، مصمم، و در عین حال هوشیار و سازمان‌یافته‌اند. برای رژیم، مجاهدین و هوادارانشان در داخل ایران، صرفاً یک سازمان سیاسی مخالف نیست. یک قشر وسیع اجتماعی است. یک شاخص مهم دیگر در این زمینه، تأمین مالی مقاومت توسط مردم ایران است که بهای آن‌گاه با به‌خطر افتادن جان هموطنان ما بوده است. در کتاب لیست شهدای مقاومت شما می‌توانید اسامی بسیاری ایرانیان را که به‌خاطر تنها کمک مالی به مقاومت اعدام شده‌اند را ببینید. در میان آنها تجار و بازرگانان هستند که مبالغ هنگفتی کمک کرده‌اند. المجله: اپوزیسیون ایران با مراجع دینی در ایران چه رابطه‌ای دارند. آیا بین این مراجع کسانی هستند که از خط اپوزیسیون در رفرم و تغییر حمایت کنند؟ سازمان مجاهدین خلق ایران از بدو پیدایش، با مراجع و روحانیان ترقیخواه ایران رابطه داشته است. معروف‌ترین آنها مرحوم آیت‌الله طالقانی بود که به‌خاطر حمایت از مجاهدین توسط ساواک شاه زندانی شد. بعد از انقلاب ضدسلطنتی نیز او رودرروی خمینی، از مجاهدین حمایت کرد. در مقاومت علیه ملاها، شمار زیادی از روحانیان که به مجاهدین پیوسته بودند، توسط این رژیم اعدام شدند. اسامی آنها در کتاب لیست شهیدان درج شده است. هم‌اکنون نیز ما از حمایت شمار قابل توجهی از روحانیان برخورداریم. در قیام‌های۲۰۰۹ نیز شماری از روحانیان ارشد در قم از این قیامها حمایت کردند. چند ماه قبل از درگذشت، آیت‌الله منتظری که بالاترین مرجع شیعیان بود، فتوای عزل خامنه‌ای را صادر کرد. المجله: آیا مقاومت ایران در میان نیروهای مسلح و دیگر دستگاههای مهم رژیم کانالهای ارتباط محرمانه دارد؟ کثرت هواداران مقاومت در طیفهای مختلف اجتماعی و در بالاترین سطوح حکومتی دسترسی به اسرار اتمی ملایان را امکان پذیر کرده است. این هواداران در میان تکنوکراتها، نیروهای نظامی، و حتی دفاتر رهبری کننده حضور دارند و منبع لایزالی برای مقاومت فراهم کرده‌اند که قدرتهای بزرگ جهان هم از آن بی‌خبرند. حامیان مقاومت در داخل ایران برای به دست آوردن این گزارشها، بهای سنگینی پرداخته‌اند. چون اغلب خود را به خطر انداخته‌اند و این به قیمت دستگیری، شکنجه و اعدام و یا از دست دادن شغل و بعضاً ترک ایران بوده است. بعد از افشای سایتهای نطنز و اراک در تابستان ۲۰۰۲، ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم، کنترلهای خود حول مراکز اتمی را شدت بخشیدند. اما از آن موقع تا امروز، یعنی ظرف ۹ سال گذشته، دهها مرکز و پروژه اتمی دیگر رژیم توسط مقاومت برملا شده است. پس از هرکدام از این افشاگریها، یک بحران امنیتی در درون رژیم ملایان شکل می‌گیرد. پس از افشای مرکز تولید کلاهک اتمی در فوریه ۲۰۰۸ ملایان دست به‌نقل و انتقال بزرگی زدند و مرکز وزارت دفاع را به جای دیگری بردند. هم‌چنین باید به افشاگری بی‌نظیر این مقاومت درباره نفوذ نیروی تروریستی قدس در عراق اشاره کنم که اسامی و مشخصات ۳۲ هزار تن از حقوق‌بگیران سپاه قدس در عراق را فاش کرد. رأی مردم اگر روزی بتوانید در ایران حکم برانید و شما که به دموکراسی و حقوق‌بشر دعوت می‌کنید آیا با دشمنان سابق خودتان تعامل خواهید کرد یا سیاست حذف و ریشه‌کنی اجرا خواهید نمود؟ ـایرانی که مقاومت ما آرزو دارد و برای آن تا به‌حال ۱۲۰ هزار نفر از اعضای این مقاومت جان خود را فدا کرده‌ ، یک جمهوری پلورالیست مبتنی بر آراء مردم است که آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی بیان و مذهب و ممنوعیت سانسور و تفتیش عقاید در آن تضمین داشته باشد و بیانیه جهانی حقوق‌بشر در آن به‌اجرا در بیاید. در این ایران پیروان هیچ دینی در برخورداری از حقوق اقتصادی و اجتماعی بر پیروان دین دیگر برتری نخواهند داشت و هیچکس به‌خاطر اعتقاد یا عدم اعتقاد به یک دین امتیاز یا محرومیتی نخواهد داشت. باید یادآوری کنم که مقاومت ایران حتی نسبت به عوامل رژیم که در نبردهای ارتش آزادی‌بخش ملی ایران به اسارت در می‌آمدند، رفتاری داشت به‌غایت انسانی و بر اساس پیام عفو و رحمت حضرت محمد (ص). به‌طوری که همه آنها را پس از رسیدگی‌های بسیار آزاد کرد و به ایران فرستاد. در حالی که درست در همان ایام خمینی به قتل‌عام زندانیان ما مشغول بود. آن‌چه مهم است گسترش برادری و دوستی بین آحاد مردم در ایران است زیرا ملاها طی ۳۲ سال گذشته بجز مرگ و خشونت و غم و اندوه و تفرقه و دشمنی(چه چيز) به ارمغان آورده‌اند. بنابراین مشکل کسانی نیستند که با ما مخالفت یا دشمنی داشته‌اند، بلکه هر کس در جنایتهای بزرگ علیه مردم ایران دست داشته است می‌بایست در محاکم عادلانه و علنی با حضور ناظران بین‌المللی محاکمه شود. المجله: موضع شما در قبال برنامه اتمی ایران چیست آیا شما با غنی‌سازی در داخل موافقید یا با پیشنهاد غنی‌سازی در خارج؟ فعالیت غنی‌سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آنها به تسلیحات کشتار جمعی کمک می‌کند. می‌دانید که این رژیم به مدت هجده سال به‌طور پنهانی در حال تأسیس مراکز غنی‌سازی و تهیه مواد و تجهیزات مورد نیاز آن بود. جهان فقط هنگامی متوجه این فعالیتها شد که در سال ۲۰۰۲ مقاومت ایران سایتهای سری «نطنز» و «اراک» را فاش کرد. ملاها برنامه اتمی را ـ چنان که رفسنجانی هنگام ریاست جمهوری‌اش بیان کرد ـ برای بقای نظام خود می‌خواهند. نظام ولایت فقیه تنها با سرکوب جامعه و تروریسم و برنامه اتمی می‌تواند سرپا بماند. روشن است که ملاها سلاح اتمی را برای یک جنگ نابود کننده با آمریکا و اسراییل نمی‌خواهند. بلکه می‌خواهند از آن به‌عنوان یک ابزار ارعاب برای نفوذ و سلطه خود در کشورهای منطقه استفاده کنند. فعالیت غنی‌سازی اورانیوم از جانب ملایان چه در داخل ایران چه هر جای دیگری نباید ادامه پیدا کند زیرا به دستیابی آنها به تسلیحات کشتار جمعی کمک می‌کند. در دهه نود یک نزدیکی با کشورهای خلیج عربی وجود داشت سپس با آمدن احمدی‌نژاد این روابط تیره شد. سیاست شما در رابطه با کشورهای عربی به‌ویژه خلیجی اگر زمام امور را به‌دست گیرید چیست؟ سیاست ما با کشورهای برادر و همسایه بر اساس حسن همجواری و برادری و صلح است. ما مصمم هستیم به دشمنی که رژیمهای شاه و خمینی در ۷۰ سال گذشته با کشورهای منطقه از جمله عراق و سعودی دامن می‌زنده‌اند برای همیشه پایان داده شود. تا آن‌جا که به کشورهای همسایه و عربمان بر می‌گردد، روابط برادرانه و دوستانه با ملت ایران باید از همین حالا با دوری جستن از این رژیم که بدترین دشمن مردم ایران و همه مردم منطقه است، پایه‌گذاری شود. رژیم ایران تهدید اصلی موجودیت تمام کشورهای منطقه است. زیرا جز با سرکوب داخلی و صدور تروریزم این رژیم قدرت خود در ایران را نمی‌تواند حفظ کند. قانون اساسی ملایان بر تشکیل حکومت جهانی اسلامی یعنی استیلای بنیادگرایی و خشونت بر جهان اسلام تأکید کرده است. آتش‌افروزی و عملیات تروریستی این رژیم در غزه، لبنان، مصر، یمن، عربستان و بیشتر از همه در عراق که در آن جان هزاران تن از برادران عرب ما را گرفته، پیرو همین سیاست است. این در حالیست که یک نظام دمکراتیک در ایران قادر است همه اختلافات و مشکلات را با جهان عرب به بهترین و برادرانه‌ترین صورت حل کند بنحوی که مصالح و منافع همه طرفها را در بر داشته باشد. ما فکر می‌کنیم که نه تنها منافع ایران دمکراتیک در تعارض با منافع برادران عربمان نیست بلکه بعکس ما منافع مشترک و تهدیدهای مشترک داریم و می‌توانیم راههای پیشرفت و رشد مشترک را با هم و به کمک هم طی کنیم. البته این موضوع فقط به بعد از سرنگونی رژیم ایران منحصر نمی‌شود، به همان اندازه اهمیت امروز یک جبهه واحد همبستگی در مقابل پدیده شوم بنیادگرایی و رژیم آخوندی به‌مثابه کانون اصلی آن ضرورت استقرار دموکراسی و صلح در منطقه است. مقاومت و مردم ایران یک جز اساسی این جبهه بوده و هستند. ما پیوسته و کماکان من به تشکیل این جبهه فراخوان داده و می‌دهم. المجله: واکنشهای بین‌المللی را نسبت به فعالیتهایی که ایران برای تغییر شاهدش هست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ واکنش‌ دولتهای غرب که عمدتاً ملاها را از سرکوب اعتراضها برحذر داشته یا آن‌ را محکوم کرده‌اند، گام مثبتی است. اما بسیار ناکافی. دولتهای غربی تاکنون از راه مماشات با رژیم در بقاء آن و استمرار سرکوب کمک کرده‌اند. حالا اگر می‌خواهند این گذشته تلخ را پشت سر بگذارند باید گام‌های مادی و قاطعی بردارند. یکی از این گام‌ها تعلیق روابط با رژیم برای واداشتن آن به توقف اعدامها و دستگیریهاست. گام دیگر ممنوع کردن خرید نفت از این رژیم است. من به آنها توصیه می‌کنم که بیم و نگرانی از واکنش‌های رژیم را کنار بگذارند و در کنار مردم ایران قرار بگیرند. این فقط به سود مردم ایران نیست، بلکه قویاً به سود کشورهای منطقه نیز هست. المجله: راجع به غرب و مشخصاً آمریکا چی؟ آیا حمایت مالی از این کشورها دریافت می‌کنید؟ اگر آری آیا به حمایت مالی محدود می‌شود یا حمایت تبلیغاتی و لجستیکی و امنیتی را نیز شامل می‌شود؟ خیر، مقاومت ایران تماماً به مردم ایران متکی است و نیاز‌های خود را از کمکهای داوطلبانه ایرانیان تأمین می‌کند. کمکهایی که گاه به قیمت جان آنها تمام می‌شود. من بارها اعلام کرده‌ام که ما از غرب نه پول می‌خواهیم نه سلاح، آن‌چه ما از روز اول خواستار آن بوده‌ایم این‌که بین ما و دشمن ما بی‌طرف باشید. با مماشات با تجارت، با اعمال فشار به اپوزیسیون با سکوت و بی‌عملی در مقابل جنایات این رژیم از جمله اعدام ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی به این رژیم کمک نکنید. این همه چیزی است که ما می‌خواهیم. در تاریخ دیپلوماسی مدرن در ۲۲۰ سال گذشته، هیچ حکومتی در ایران به‌اندازه رژیم آخوندی از حمایتهای عملی غرب برخوردار نبوده است. ما می‌خواهیم این حمایتها پایان یابد. اگر این حمایتها نبود این رژیم سالها پیش سقوط کرده بود. المجله: نظرتان راجع به موضع علی خامنه‌ای رهبر عالی که علناً به انقلاب علیه رژیمهای کشورهای عربی تحریک کرده و امروز کسانی را که در ایران خواهان تغییر هستند به مزدوری و خیانت متهم می‌کند و ارگانهای معترضان و مخالفین را سرکوب می‌کنند، چیست؟ وقتی که خامنه‌ای در نماز جمعه تهران در چهارم فوریه ریاکارانه از قیام مردم مصر حمایت می‌کرد و سعی می‌کرد آن را پیرو الگوی ارتجاعی خمینی معرفی کند، قطعاً تصور نمی‌کرد که درست ده روز بعد مردم ایران با یک قیام بزرگ چه ضربه سنگینی به رژیمش وارد می‌کنند. او به تأثیر کشتارها و شکنجه‌ها و خونریزی‌های بسیار که در این یک ساله مرتکب شده بسیار مطمئن بود. نمی‌دانست که اراده مردم از این سرکوب‌ها پیشی می‌گیرد. سیاستمداران در جهان و تحلیل گران این موضع خامنه‌ای را به نفاق توصیف کردند زیرا وی به‌طور علنی از قیام مردم مصر اعلام حمایت می‌کند درصورتی‌که قیام مردم ایران را سرکوب می‌کند خامنه‌ای می‌خواست از قیامهای منطقه به‌عنوان فرصتی برای رژیمش استفاده کند. اما اعتراضهای پرقدرت درون جامعه ایران و خواست ریشه‌دار آن برای تغییر رژیم، این فرصت را به تهدیدی علیه خامنه‌ای تبدیل کرد. المجله: اوضاع کنونی اپوزیسیون ایران در کمپ اشرف در عراق چگونه است؟ اشرف که ۳۴۰۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را در خود جای می‌دهد، امروز سمبل مقاومت علیه ملاهاست. چه برای مردم ایران چه برای مردم منطقه. بسیاری از ساکنان اشرف، فارغ‌التحصیلان دانشگاههای اروپا، کانادا، آمریکا و ایران‌اند یا زندانیان سیاسی در همین رژیم و حتی بسیاری از زندانیان سیاسی زمان شاه. در میان آنها هزار زن مجاهد و مسلمان هستند که هر یک سوابق مبارزاتی درخشانی دارند. یکی از اولویتهای رژیم ایران در جریان جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ نابودی مجاهدین بود. در یک معامله سه جانبه بین آمریکا و انگلیس و رژیم ایران، که بعداً رسانه‌های آمریکایی آن را فاش کردند، آمریکا و انگلستان متعهد شدند در جریان جنگ اشرف و دیگر پایگاههای مجاهدین در عراق را بمباران کنند و متقابلاًًً رژیم ایران قول داد که در عراق مداخله نکند. البته طرف آمریکایی به قولش عمل کرد و رژیم به عکس دخالتهای خودش را تشدید کرد. در جریان این بمبارانها دهها تن از مجاهدان از جمله زنان کشته و مجروح شدند. این در حالی بود که مقاومت ایران قبل از شروع جنگ به آمریکا و انگلستان و سازمان ملل اطلاع داده بود که هیچ دخالتی در جنگ ندارد و حضورش در عراق صرفاً به‌خاطر مبارزه علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایران است. بعد از جنگ آمریکا و نیروی چندملیتی و سازمانهای بین‌المللی اذعان کردند که ساکنان اشرف شهروندانی تحت حفاظت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و بر همین اساس و بر اساس توافق دو جانبه با ساکنان اشرف، نیروهای آمریکایی حفاظت ساکنان اشرف را برعهده گرفتند. اما متاسفانه نیروهای آمریکایی در ابتدای سال ۲۰۰۹ در یک اقدام کاملاً غیرقانونی حفاظت اشرف را به نیروهای عراقی که تحت نفوذ کامل رژیم ایران هستند، تحویل دادند. از آن زمان تا‌کنون دولت و نیروهای عراقی به درخواست رژیم ایران فشار و محاصره و اقدامات سرکوبگرانه ساکنان اشرف را شروع کردند که مستمرا و تا به همین امروز ادامه یافته و تشدید شده است. قانون اساسی ملایان بر تشکیل حکومت جهانی اسلامی یعنی استیلای بنیادگرایی و خشونت بر جهان اسلام تأکید کرده است. آتش‌افروزی و عملیات تروریستی این رژیم در غزه، لبنان، مصر، یمن، عربستان و بیشتر از همه در عراق که در آن جان هزاران تن از برادران عرب ما را گرفته، پیرو همین سیاست است. المجله: پیشنهاد شما برای حل مسأله اشرف چیست؟ ما فکر می‌کنیم که آمریکا و سازمان ملل چه از نظر بین‌المللی و چه از نظر اخلاقی و سیاسی مسئولیت مشخصی در قبال حفاظت ساکنان اشرف دارند. ما خواهان استقرار تیم ناظر دائمی ملل‌متحد در اشرف و حفاظت این تیم توسط نیروهای آمریکایی هستیم. این موضوعی است که من بارها مقامات ملل‌متحد و مقامات آمریکایی را نسبت به چنین پیشنهادی مطلع کرده‌ام. علاوه بر این ما خواهان این هستیم که آمریکا و سازمان ملل و دیگران به وظیفه خود عمل نموده و از دولت عراق بخواهند که هر چه سریعتر و بلادرنگ بلندگوها را جمع کرده و به شکنجه روانی ساکنان پایان دهد و دسترسی آزادانه ساکنان به خدمات پزشکی را تامین کنند. المجله: وضعیت اقلیتهای عرب و سنی در ایران احمدی‌نژاد و خامنه‌ای چگونه است. آیا ارتباطی با این گروهها از ملت ایران وجود دارد؟ رژیم آخوندی دشمن تمام مردم ایران اعم از فارس و کرد و ترکمن و عرب است و از نظر سرکوب همه در یک وضعیت هستند. هر چند بخشهایی از هموطنان ما از ستم مضاعف قومی و ملی و مذهبی هم رنج میبرند. بسیاری از اعضا و مسئولان این مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران را اقوام غیرفارس تشکیل می‌دهند. به‌عنوان مثال بنیانگذار مجاهدین، محمد حنیف نژاد از فرزندان مردم تبریز بود که مهمترین شهر آذربایجان است. به علاوه دبیرکل مجاهدین در سالهای ۷۲ تا ۷۴ خانم فهمیه اروانی از آذربایجان ایران و در سالهای ۷۶ تا ۷۸ خانم نسرین سپهری از کردستان ایران بود. بخش گسترده‌ای از شهدای مقاومت ما را شهدای وابسته به اقلیتهای قومی و مذهبی تشکیل می‌دهند. احقاق حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بخشی از برنامه شورای ملی مقاومت است. شورا در سال ۱۹۸۳ طرح جامعی برای خودمختاری کردستان ایران تصویب کرده است که چارچوب کار ما را در این زمینه مشخص می‌کند. در این طرح از جمله آمده است: «تمامی حقوق و آزادیها مصرح در اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و منشورهای بین‌المللی مربوط به آن همانند آزادی اندیشه و بیان و آزادی مطبوعات، آزادی تشکیل احزاب و نهادهای سیاسی و اتحادیه‌ها، شوراهای کارگری و دهقانی و اصناف، و انجمنهای دمکراتیک، حق انتخاب شغل و محل سکونت، آزادی دین در منطقه خودمختار کردستان هم چون بقیه مناطق ایران تضمین می‌شود. تمام ساکنان کردستان از زن و مرد با دیگر ساکنان دیگر مناطق ایران و بدون هرگونه تبعیض جنسی، یا قومی یا نژادی و دینی در حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مساوی می‌باشند. مصوبه ۱۱ اوت ۱۹۸۲» المجله: در پایان رئیس‌جمهور ایران در تبعید، به کشورهای عربی و جهان چه می‌خواهد بگوید؟ پیام من از جانب مقاومت ایران و از جانب مردم ایران است که در ماه‌های فوریه و مارس با شعار سرنگونی رژیم ولایت فقیه در سراسر ایران قیام کردند، این است که زمان همبستگی و حمایت از ملت ایران و فاصله گرفتن از رژیم ایران فرا رسیده است. امروز مردم در سراسر ایران برای آزادی و دموکراسی بپا خواسته‌اند و خواهران و برادران شما، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در اشرف در مقابل این رژیم ضداسلامی و ضدانسانی و بنیاد گرایی صادراتی‌شان به عراق ایستاده‌اند. ملاهای ایران تحت پرده دین می‌خواهند تروریسم و بنیاد گرایی را به جهان عرب صادر کنند و با دستیابی به بمب اتمی هژمونی خود را بر منطقه تحمیل نمایند. آنها با تمام قوا تلاش می‌کنند شرایطی را که پس از قیام‌ها و موج تغییر در خاورمیانه و شمال آفریقا پیش آمده، به سود خود مصادره کنند و دست بازتری برای صدور بنیاد گرایی و تروریسم به آن‌جا صادر کنند. این رژیم ولایت فقیه است که مانع از به ثمر رسیدن نتیجه طبیعی انتخابات عراق شده و تلاش می‌کند کماکان بر حاکمیت آن کشور تسلط داشته باشد. این ملاهای ایران‌اند که سرنوشت لبنان را گروگان تروریسم و سلطه‌طلبی خود کرده‌اند. ماجرای ساقط شدن دولت ائتلافی لبنان طرحی بود که به دستور خامنه‌ای اجرا شد. و همین رژیم است که بخشی از فلسطین را تحت نفوذ خود درآورده با ممانعت از صلح عادلانه و پایدار افراطی‌گری را دامن زده است. پیام ما به خواهران و برادران‌مان در مصر و تونس، کما این‌که به قیام کنندگان در سایر کشورها، این است: از قاتلان جوانان و نوجوانان ایران بر حذر باشید. این رژیم، بدترین دشمن اسلام و مسلمانان است. گردباد سیاهی است که جز مصیبت و پریشانی برای مردم این منطقه چیزی نیاورده است. اما یقین کنید که به یاری ملت ایران آن را از اریکه قدرت به زیر خواهیم کشید. مبارزه شما به یمن خونها و رنج‌هایتان به ثمر می‌رسد. به شرط این‌که آن را از این بلیه شوم در امان نگهدارید. با استقرار دموکراسی در ایران، بساط تروریسم و بنیاد گرایی و افراطی گری از منطقه رخت بر می‌بندد و اسلام از اسارت دین فروشان رها می‌شود و برادری و اخوت بین شیعه و سنی و مسلمان و غیرمسلمان برقرار می‌شود. پایان رژیم آخوندی در ایران بشارت پایان دشمنی، خصومت، تروریسم و قشری گری در این منطقه خواهد بود، و این روزی مبارک برای مردم ایران و ملتهای عربی و اسلامی است.

جشنهاي نوروزي شهر اشرف- ترانه اي زيبا با زبان شيرين اصفهاني و شيرازي

خانم رجوی از انتصاب گزارشگر ویژه استقبال می‌کند و خواهان ارجاع پرونده به شورای امنیت است




خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، از تصویب قطعنامه شورای حقوق‌بشر درباره نقض حقوق‌بشر توسط رژیم آخوندی و انتصاب گزارشگر ویژه در این مورد استقبال نمود و آن را نشانه روشنی از بیداری جامعه جهانی در مورد نقض سیستماتیک و شدید حقوق‌بشر در ایران خواند. در سال ۲۰۰۲ در چارچوب سیاست مماشات با فاشیسم دینی حاکم بر ایران، دستورکار گزارشگر ویژه حقوق‌بشر درباره ایران که از سال ۱۹۸۴ تصویب شده بود، تمدید نشد.

خانم رجوی تأکید کرد تصویب مجدد گزارشگر ویژه، یک اذعان آشکار بین‌المللی به این حقیقت است که بربریت و سبعیت بخش تفکیک ناپذیر رژیم حاکم بر ایران است که بویی از حقوق‌بشر و اصول جهان‌شمول آن نبرده است. دوران چشم بستن به نقض حقوق‌بشر در ایران به پایان رسیده است.
وی ابراز امیدواری کرد با انتصاب گزارشگر ویژه، ابعاد واقعی نقض حقوق‌بشر در ایران به اطلاع جامعه جهانی برسد. چیزی که تاکنون رژیم ملایان با توسل به ارعاب، سرکوب، و مجازات فعالان حقوق‌بشر از آن ممانعت کرده است.

خانم رجوی تأکید کرد مقاومت ایران آماده هرگونه همکاری با گزارشگر ویژه برای دست‌یابی به وضعیت حقوق‌بشر در ایران است.
وی افزود زمان آن رسیده است که پرونده نقض حقوق‌بشر در ایران به شورای امنیت ملل‌متحد ارجاع شود و سردمداران رژیم و مسئولان اعدام و کشتار و نقض حقوق‌بشر مورد تحریم قرار گرفته و به‌خاطر جنایت علیه بشریت در دادگاه بین‌المللی محاکمه شوند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
4فروردین ۱۳۹۰ (24مارس ۲۰۱۱)

عفو بین‌الملل از تصمیم انتصاب گزارشگر ویژه برای کنترل وضعیت حقوق بشر در ایران قویا استقبال کرد



سازمان عفو بین‌الملل از تصمیم شورای حقوق‌بشر سازمان ملل در انتصاب گزارشگر ویژه برای کنترل وضعیت رو به وخامت حقوق‌بشر در ایران و گزارش آن به ملل‌متحد استقبال کرد.
سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد: تعیین گزارشگر ویژه حقوق‌بشر برای ایران همزمان با تشدید سرکوب مخالفان و افزایش مجازات اعدام در ایران و نگرانیهای موجود درباره نقض فاحش حقوق‌بشر در این کشور انجام شد.
حسیبه حاج صحراوی، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین‌الملل گفت: اگر‌چه این تصمیم دیرهنگام گرفته شده است، ولی ما خوشحال هستیم که شورای حقوق‌بشر سازمان ملل به وضعیت حقوق‌بشر در ایران واکنش نشان داد.
سازمان عفو بین‌الملل با اشاره به‌ افزایش اعدامها اعلام کرد: در میان کسانی که اعدام گردیده‌اند، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج‌آقایی قرار دارند.

۸۰سازمان حقوق‌بشری بین‌المللی از ۲۸کشور خواستار دخالت فوری دبیرکل ملل ‌متحد برای لغو محاصره ساکنان اشرف شدند



80سازمان و ارگان حقوق‌بشری بین‌المللی و قانون بین‌المللی، از 28کشور در سراسر جهان طی نامه‌یی خواستار دخالت فوری دبیرکل ملل‌متحد برای لغو محاصره پزشکی و توقف شکنجه روانی ساکنان اشرف و ممانعت از یک فاجعه انسانی شدند.

این نامه روز 22مارس ۲۰۱۱ توسط فدراسیون انجمنهای دفاع و ارتقاء حقوق‌بشر ـ اسپانیا خطاب به بان کی‌مون دبیرکل سازمان ملل نوشته شده است. سازمانهای امضاکننده‌ این نامه از کشورهای فرانسه، ایتالیا، روسیه، دانمارک، اسپانیا، ژاپن، هند، بلژیک، اتریش، استرالیا، کنیا، ازبکستان، آذربایجان، بلغارستان، ارمنستان،

مصر، اردن، عراق، یونان، قبرس، مالی، اندونزی، فلیپین، سوئیس، سوئد، مقدونیه، بنین، و انگلیس می‌باشند. در نامه 80 سازمان و ارگان حقوق‌بشری بین‌المللی به دبیرکل سازمان ملل آمده است:
وضعیت بسیار اسفبار انسانی ‌اشرف در عراق محل سکونت ۳۴۰۰مخالف ایرانی باعث نگرانی گسترده بین‌المللی گردیده است. یکی از شنیع‌ترین و شرم‌آور‌ترین اقدامات دولت عراق با همکاری کامل این دولت و رژیم ایران برای محاصره غیرانسانی همه‌جانبه، ممنوعیت دسترسی آزادانه ساکنان کمپ به خدمات پزشکی و شکنجه‌های روانی آنها می‌باشد.
… مأموران وزارت اطلاعات ایران با کمک نیروهای عراقی تحت فرمان نخست‌وزیری عراق بیش از یکسال است که با نصب 240بلندگوی قوی در اطراف کمپ به‌طور 24ساعته ساکنان آن به‌خصوص زنان را مورد تهدید قرار داده و یک جنگ روانی کثیف را علیه آنها به اجرا گذاشته‌اند. جان تعدادی از بیماران صعب‌العلاج و مبتلا به سرطان در کمپ اشرف در اثر محدودیتهای پزشکی در معرض خطر جدی قرار گرفته است. در نامه 80سازمان و ارگان حقوق‌بشری بین‌المللی خطاب به بان کی‌مون این خواستها مطرح شده است:

- با اقدامات فوری خود از دولت عراق بخواهید که به شکنجه روانی ساکنان اشرف توسط 240بلندگوی نصب شده که باعث شکنجه روانی ساکنان می‌باشد، پایان داده شود.
- دولت عراق را طبق قوانین بین‌المللی ملزم نمایید که محاصره همه‌جانبه و به‌خصوص محاصره پزشکی اعمال شده بر ساکنان کمپ اشرف را فوراً لغو کند.
- از دولت عراق بخواهید که استاتوی ساکنان کمپ اشرف به‌عنوان افراد حفاظت‌شده طبق کنوانسیون چهارم ژنو را به‌رسمیت بشناسد.
- استقرار یک تیم یونامی برای مانیتور کردن شرایط ساکنان در کمپ اشرف ضروری و فوری می‌باشد.

اسامی برخی از سازمانهای امضاکننده نامه عبارتند از:

1- انجمن وکلای دموکراتیک ایتالیا
2- انجمن بین‌المللی حقوق‌بشر اسپانیا
3- سیتی‌زن واچ - پترزبورگ روسیه
4- مرکز حقوق‌بشر - آذربایجان
5- انستیو صلح و دموکراسی ـ آذربایجان
6- معتقدان به خدا (هیأت اجتماعی–الهی و صلح جهانی) – هند
7- کمیته بین‌المللی ساخاروف - دانمارک
8- هماهنگ‌کننده سراسری برنامه علیه شکنجه و معافیت از مجازات در بازداشتها - هند

9- انجمن همبستگی بین‌المللی وکلای ژاپن
10- کمیته هلسینکی بلغارستان - بلغارستان
11- کمیته بین‌المللی سازمانهای غیردولتی در دفاع از اشرف
12- انجمن بین‌المللی حقوق‌بشر ارمنستان
13- سازمان بنگال غربی هند
14- فدراسیون انجمنهای دفاع و ارتقا حقوق‌بشر - اسپانیا
15- انجمن بین‌المللی حقوق‌بشر استرالیا
16- انجمن بین‌المللی حقوق‌بشر کنیا
17- سازمان اتحاد حقوق‌بشر وکلای فلیپین
18- مرکز ملی عدالت انگلیس
19- جنبش ملی مصالحه (صلح) کشور بنین
20- انستیتو وحید - اندونزی
21- جمعیت وکلای مصری برای دفاع از اشرف
22- مرکز تحقیقات و اطلاعات موکریان
23- کمیته بین‌المللی هلسینکی - فرانسه
24- تجمع نویسندگان آزاده عراقی
25- تجمع نویسندگان و ادبای عراقی
26- تجمع وکلای آزاده عراقی
27- کانون روزنامه‌نگاران آزاده عراقی
28- کمیته عراقی دفاع از قیام ایران
29- مرکز تبلیغاتی نداء
30- مرکز خانه انتشارات آزاد
31- انجمن روشنفکران کردستان
32- جمعیت دوستی بین خلقها
33- جمعیت نویسندگان کرد
34- وکلای عراقی در دفاع از حقوق‌بشر
35- فدارسیون جهانی اتحادیه‌های کارگری
36- سازمانی برای همه - ایتالیا
37- انجمن بنگر به آسمان - ایتالیا
38- سندیکای اروپایی اتحادیه کارگران - ایتالیا
39- مدافعان حقوق‌بشر ایتالیا
40- اتحادیه کارگری هند
41- فدراسیون اتحادیه‌های کارگری ترکیه‌ایی‌تبار قبرس
42- لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی سوئیس
43- شورای بازسازی بین‌المللی قربانیان شکنجه دانمارک
44- انجمن بین‌المللی حقوق‌بشر بدون مرز - بلژیک
45- انجمن بین‌المللی حقوق‌بشر ازبکستان
46- شبکه توسعه و ارتباطات زنان آفریقا - مالی
47- سازمان مبتکر حقوق‌بشر ترکمن - اتریش
48- جنبش ایتالیایی مویکا
49- انجمن وکلای مستقل
50- وکلای زنان عرب در دفاع از ۱۰۰۰زن اشرف
51- فدراسیون سازمانهای غیردولتی.

Wednesday, March 23, 2011

سخنرانی نوروزی خانم مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال ۱۳۹۰

سخنرانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی در کنفرانس «تغییر در خاورمیانه – نقش زنان»


سخنرانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی
در کنفرانس «تغییر در خاورمیانه – نقش زنان»

به خانه مقاومت ایران خوش آمدید.
در آستانه روز جهانی زن به خواهرانم در سراسر دنیا تبریک می‌گویم.

این روز نابرابری و ستم و خشونت علیه زنان را گوشزد می‌کند.

اما در عین حال و بیشتر از آن، یادآور مبارزات قهرمانانه زنان است. علیه نابرابری و ظلم.

به این مناسبت به پیشتازان مبارزات برابری‌طلبانه زنان در سراسر جهان و به‌خصوص به زنان دلیری که در قیامهای اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا بپا‌خاسته‌اند و پیروزیهایی بزرگی برای کشورهای منطقه و همه ما خلق کرده‌اند، درود می‌فرستیم.

شاید که ما یکدیگر را اولین بار است که می‌بینیم. اما در عین حال بسیار بسیار نزدیک و آشنا هستیم. فکر می‌کنم آن‌چه که ما را بهم نزدیک می‌کند و احساس نزدیکی بیش از حد می‌کنیم. قبل از هرچیز، دردهای مشترک ماست و هم‌چنین دشمن مشترکی که داریم، یعنی رژیم ولایت‌فقیه که در ایران و در تهران نشسته است. حاکم بر کل ایران و الآن باید گفت که حاکم بر بسیاری از کشورهای منطقه است. فکر می‌کنم کمتر کشوری در منطقه است که از ظلم و جور این حکام دین‌فروش در امان مانده باشد.

بله هم‌چنان‌که گفتم ما دردهای مشترک داریم، دشمن مشترک داریم و البته آرزوهای مشترک برای رهایی ملت‌هایمان از بنیادگرایی و استبداد و عقب‌ماندگی.

به همین دلیل همه ما در خیابان‌های تونس یا قاهره و بنغازی و بغداد و سایر پایتختها همراه قیام کنندگان سرود اذ الشعب یوما ً اراد الحیات را خواندیم و پیروزی انقلاب‌ها را به همدیگر تبریک گفتیم. چون هرکدام از آنها پیروزی بود برای همه ما.

کما این‌که مردم بپاخاسته این کشورها غرق شادی شدند وقتیکه مردم ایران در همین ایام ۲ بار با شعار مرگ بر اصل ولایت‌فقیه و این‌که خواستار سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه در تهران و چند شهر بزرگ ایران شدند، وقتی که با این شعارها مردم ایران بپاخاستند ما شادی همه مردم منطقه را در این قیامها دیدیم.

خواهران و برادران گرامی و عزیز!
انقلاب‌های خاورمیانه و شمال آفریقا به جهان می‌گوید دوران تازه‌یی در خاورمیانه آغاز شده است. این واقعیتی است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انکار کند.

پیام این بهار شکوفا این است: قرن ۲۱ قرن ماست. چه خوششان بیاید چه بدشان بیاید.

عصر زنان و عصر جوانان است عصر دموکراسی و برابری و عصر آزادی خلقهای منطقه است. این آن واقعیتی است که در میان این هیاهوها هیچ‌کس نمی‌تواند آن را انکار کند.

مشخصه‌های این دوران کدام است؟
ـ نخستین مشخصه اینست که دموکراسی و برابری در مقیاس کل خاورمیانه و شمال آفریقا به یک خواست گسترده تبدیل شده است. عطش جوامع ما به دموکراسی و برابری هیچ‌گاه در هیچ برهه‌ای از تاریخ این اندازه نبوده است.

ـ مشخصه بعدی این‌که این جنبش فراگیر است. در این جنبش فراگیر، این جوانان و زنانند که نقش فعال و پیشتاز را دارند. و این یک عنصر نو و جدید است که چشم جهانیان را خیره کرده و همه را مجبور کرده در تحلیلها و گزارشها به آن استناد کنند.

ـ سومین مشخصه، نادیده گرفتن جنبش آزادی‌خواهانه که پروژه مشترک بنیادگرایان و مماشات‌گران غرب است شکست خورده است.

به جرأت می‌شود گفت که سیاست مماشات که برای بنیادگراها یک فرصت تاریخی بود و فرصت تاریخی فراهم کرد برای تغذیه و بقای آنها در منطقه. الآن شکست خورده است. و همه به شکست این سیاست اذعان کرده‌اند.

ـ اما چهارمین ویژگی برجسته این دوران اینست که موج تغییر که در سراسر کشورهای منطقه آغاز شده فاشیسم ولایت‌فقیه را قویاً هدف قرار داده است. و برخلاف دروغهای آخوندهای حاکم بر تهران در حقیقت این جنبشی است علیه ولایت‌فقیه و الگوی ارتجاعی خمینی. که فکر می‌کرد حالا بعد از ایران می‌تواند آن را به سایر کشورهای منطقه صادر کند ولی الآن می‌بیند که هم در ایران و هم در کشورهای منطقه همه از آن تبری می‌جویند درحالی‌که فریاد آزادیخواهی و دموکراسی خواهیشون بر آسمان بلند است.

در حقیقت مقاومت و آگاهی عمومی نسبت به طینت پلید این رژیم بالا رفته و همه متوجه شده‌اند که مطامع شریرانه این رژیم برای کل منطقه چقدر خطرناک است. و اگر جلوی آن نایستند و قیمت را هرچه سریعتر ندهند. بها و هزینه بسیار گزافی از جیب خواهران و برادران ما در کل منطقه خواهد گرفت. الآن که دوران تازه‌یی از حیات ملتهای این منطقه آغاز می‌شود، تهدید این رژیم برای دوران گذار بیشتر از هر زمان است.

خواهران عزیز و گرامی من!
ـ آیا برای این چشم‌انداز پرشکوه و برای تحقق این تغییر سـرنوشت‌ساز برای دست‌یابی به دموکراسی و برابری از زنان کاری ساخته است؟ شما ممکن است از سؤال من ناراحت بشوید ولی از آن‌جا که این سوال، سوالی است که در کل منطقه مطرح است دلم می‌خواهد اول این‌جا بین خودمان، یعنی شما زنان شجاع و مبارز و نماینده از همه کشورهای منطقه طرحش کنم.

ـ آیا زنان خاورمیانه می‌توانند در این تحول بزرگ نقش جدی داشته باشند؟

واقعیت اینست که انقلاب‌ها در شمال آفریقا و خاورمیانه و حضور تحسین برانگیز

دختران جوان در صفوف این جنبشها و خیلی جاها در صف مقدم، جواب این سؤال را داده است، جواب این سوال؛ آری است می‌توانند و باید و ضروریست و بدون حضور آنها نمی‌شود و این آن حرف جدید است.

ـ قیام سال گذشته و امسال در سراسر ایران و حضور رزمنده و فعال زنان در آن باز جواب را به ما می‌دهد و آن؛ آری است.

ـ سه دهه مقاومت علیه رژیم ولایت‌فقیه با آن همه زنان شهید و اسیر بر روی تخت شکنجه‌ها دست از مقاومت برنداشتند. تاریخچه این سه دهه به ما می‌گوید؛ آری

ـ و هم‌چنین رهبری پایداری در شهر اشرف توسط زنان پیشتاز می‌گوید؛ آری

ـ باید گفت که نه تنها این زنان نقش جدی دارند بلکه نیروی تعیین‌کننده در مبارزه علیه بنیادگرایی‌اند.

ـ بعبارت بهتر؛ بدون آنها چنین مبارزه‌ای پیش نخواهد رفت. و اگر بخواهم حرفم را تکمیل کنم باید بگویم این زنان هستند که نیروی تعیین‌کننده در بنای دموکراسی به‌خصوص در کشورهای منطقه خاورمیانه هستند. چون در منطقه خاورمیانه بلای بنیادگرایی به هیچ جامعه‌ای اجازه پیشروی نخواهد داد، به همین دلیل آنتی‌تز بلا، آنتی‌تز بنیادگرایی حضور فعال و وجود زنان در این نبرد عظیم است.

واقعیت اینست که زنان رنج‌های بسیار کشید‌ه‌اند. به‌خصوص تحت حاکمیت بنیادگرایان تبعیض و تحقیر دردناکی نسبت به آنها روا شده است.

به‌صورت بی‌رحمانه سرکوب شده و قربانی ستم و بهره‌کشی بوده‌اند. و حتی حق‌شان به‌عنوان انسان انکار شده است.

الآن در ورود خواهر عزیز افغانی داشتند به من می‌گفتند از ستمهایی که آن‌جا در افغانستان بر زنان افغان، توسط این عمال دست‌نشانده آخوندهای حاکم بر تهران انجام می‌شود. بسیار دردناک است می‌بینیم و می‌شنویم اما قطعاً نه آنطور که شما از نزدیک دیدید اما می‌توانیم لمس کنیم چون مشابه آن را در جاهای دیگر در کشورهای دیگر دیده‌ایم.
فکر می‌کنم در این زمان در عصر آگاهی و ارتباطات و در عصر بیداری و برخاستن زنان دیگر این ستم‌ها فقط مایه درد و رنج و تحقیر و توهین برای زنان نیست، به عکس مایه انگیزش زنان برای کسب آزادی و برابری است. یعنی این ستمها، سرچشمه جوشان یک قدرت برای مقابله و نبرد و مبارزه علیه عاملان آنهاست.

به علاوه در آنها شکیبایی و بردباری و ایمان و یک امید‌ سرشار ایجاد می‌کند که در هیچ شرایطی دست از مبارزه برندارند، یعنی یک توانایی بی‌انتها برای گسستن زنجیر‌ها و برای تغییر‌دادن و تغییر‌کردن.

اما الگویی که رژیم ولایت‌فقیه عرضه می‌کند در نقطه مقابل این اندیشه، بر نادیده گرفتن دیگران و بر بهره‌کشی متکی است. به‌خصوص بر نادیده گرفتن زنان و بهره‌کشی از آنها.

در نقطه مقابل این فرهنگ منحط، زنان مبارزه خود را بر ازخودگذشتگی استوار می‌کنند.

برای برداشتن هر مانعی، قدم به قدم قیمت آنرا‌ می‌پردازند و تلاش می‌کنند در نقطه مقابل آن، خصائص انسانی در خودشان رشد می‌دهند و کیفیت انسانی را د‌ر افراد پیرامون خود شعله‌ور می‌کنند.

و این چنین به منبع لایزال انسانی یعنی نیروی نهفته در هر انسان، به‌خصوص زنان که به‌دلیل سرکوب و تبعیض مضاعف، دارای انرژی سرکوب شده مضاعف هستند. اینطوری می‌توانند به این منبع لایزال دسترسی پیدا کنند و هر سدی که بر سر راه پیشرفت آدمیست درهم می‌شکند.

خواهران و برادران گرامی!
دوران جدید هم‌چنین با قدرت شگرفی شناخته می‌شود که می‌تواند موانع بزرگ را از سر راه بردارد. این قدرت همبستگی میان ملتهای این منطقه و به‌ویژه همبستگی میان زنان است.
ـ همبستگی و همدلی در قبال دشمن مشترک ما که آخوندهای حاکم بر ایران‌اند.

ـ همراهی و همیاری برای دست‌یابی به آزادی.
از یاد نمی‌بریم که در همین هفته‌های اخیر مردم افغانستان برای نشان‌دادن خشم و اعتراض خود نسبت به اعدام خواهران و برادران ایرانی خود توسط رژیم ولایت‌فقیه در کابل تظاهرات کردند.

از یاد نمی‌بریم که سال گذشته مردم فلسطین چه تلاشهایی برای ارسال غذا و دارو به اشرف محاصره شده انجام دادند.

و از یاد نمی‌بریم حمایتها و دفاع فعالانه‌یی که روشنفکران، نویسندگان، مدافعان حقوق‌بشر و وکلای مصر از مجاهدان اشرف کردند.

حالا اشرف در سومین سال یک محاصره ظالمانه و ضدانسانی پایداری خود در برابر فشارها و حملات سازمان داده شده توسط رژیم ولایت‌فقیه را به اوج رسانده است.

به‌خصوص که بیش از یکسال است که آخوندها با نصب ۲۱۰ بلندگو در اطراف اشرف یک جنگ روانی کثیف ۲۴ساعته را علیه آنان به اجرا گذاشته‌اند.

بعلاوه نخست‌وزیری عراق درصدد است شمار نیروهای سرکوب در اشرف را بیشتر کند چون این قول و قرارش با خامنه‌ای در تهران بوده است.

بنابراین فکر می‌کنم در این شرایط اگر اشرف توانسته به کمک شما خواهرانش و سایر خواهران و برادرانش در سراسر دنیا و به اعتبار پایداری بی‌شکافش در مقابل هر نوع ظلم و ستم بایستد و این چنین دشمن را خسته کند، این همان الگویی است که می‌تواند در همه جا تکثیر بشود.

افشای جنایات کمیته سرکوبگر و عوامل نوری مالکی توسط یکی از اشرفیان


باسلام و با تشکر از این‌که چنین فرصتی به من دادین...

من اشرف تقوایی از جمله بیماران ”شهر اشرف“ هستم که چندین ماهه شاهد کارشکنی‌های درمانی، باصطلاح بیمارستان عراق جدید، چه در ریل درمان خودم و چه سایر خواهران و برادرانم هستم و می‌خوام تو این فرصت کوتاه ذره‌ای از اونها رو بیان کنم..

البته اونچه که امروز و طی دوسال گذشته به اشرفیان رفته، از یکسو دردی‌ست بیان نشده و از طرف دیگه حماسه‌ایست پرشکوه، لذا از این فرصت پیش اومده بسیار استقبال می‌کنم...
طبیعیه که به‌عنوان یک اشرفی، تمایلی ندارم که از خودم و وضعیتم بخوام بگم چون اونقدر وضعیت سایر خواهران و برادران بیمارم نگران‌کننده، خطیر و آزار دهنده است که به واقع درد خودم رو فراموش می‌کنم...
از جمله خواهرم الهام که از سرطان تیروئیدرنج می‌بره و از اجرای قرارش مستمراً ممانعت میشه و من از نزدیک روزانه شاهد تحلیل جسم و جانش هستم... .

یا برادرمون کاظم که هم‌چنان به‌دلیل عدم اجرای قرار دیالیز کلیه‌اش متحمل دردهای زیادیه... نمونه دیگه خواهرم خاتون که در روز ۱۷دی در حمله اوباشان و مزدوران رژیم، مورد اصابت سنگ قرار گرفت و دستش رو شکوندند ولی نزدیک به دو ماه عمل جراحی دستش رو عقب انداختن... و خیلیهای دیگه که دلم می‌خواست فرصت می‌بود و میتونستم از تک‌تک شون نام ببرم...

بنابراین من الآن بیشتر می‌خوام برای بینندگان عزیز این رو روشن کنم که وقتی می‌گیم بیمارستان عراق جدید، یک بیمارستان نیست و شکنجه‌گاهه، چطور؟ ، و چگونه و چرا این رو می‌گیم؟ و می‌خوام با نمونه‌های مشخص شیوه‌هایی که این عاملان سرکوب به‌کار می‌برند تا این‌جا رو به شکنجه‌گاه و برگ فشاری بر روی مجاهدان پایدار اشرف تبدیل کنند، براتون بگم...

یکی از این اهرمهای فشار، نفرستادن مترجم همراه بیماران برای اجرای قراره... که ما رو هر بار بدون مترجم نزد پزشک می‌فرستند و بدون هیچ نتیجه‌یی برمی‌گردیم... به‌عنوان مثال خود من رو سه بار برای اجرای قرارم، بدون مترجم نزد دکتر فرستادند، و هر سه بار بی‌هیچ نتیجه‌یی برگشتم... یعنی تردد انجام می‌شد ولی عملاً قراری اجرا نمی‌شد... و این خودش ریل درمان منو به تأخیر می‌انداخت... حتی من قبل از این‌که برای اجرای قرارم برم و گفته بودن که نمیتونی با خودت مترجم ببری، شخصاً و حضوراً به رئیس باصطلاح بیمارستان عمر خالد که از نظر من سوگند پزشکی و انسانیش رو خیلی ارزون به رژیم ایران و کمیته سرکوب فروخته به کرات گفتم که آخه من چطوری بدون مترجم نزد دکتر برم، نمی‌توانم دردم رو و مشکلم رو به دکترم بگم و متقابلاً حرفهای اون رو هم متوجه نمی‌شم ولی عمرخالد با وقاحتی که از کمیته سرکوب و آمران آن به ودیعه گرفته، نپذیرفت که همراه من مترجم بیاد

یا شیوه دیگه‌ای که اینها به‌کار می‌گیرن تا درمان رو به تأخیر بیندازن و بیمار بیشتر درد بکشه، به این شکله که درحالیکه بیماری دارای یک پروسه طولانی و صعب‌العلاجه، مستمر دکتر متخصص بیمار رو جابجا می‌کنن تا درمانش به نتیجه نرسه...
البته نباید گفت ایجاد تأخیر در ریل درمان، چون آخه ریل درمانی وجود نداره، فقط برای سفید سازی شکنجه‌گاه خودشون، تردد رو انجام میدن و بیماران رو بدون هیچ نتیجه‌یی می‌برند در بغداد می‌چرخونن و سر میدوانند و با وضعیت وخیم‌تر نسبت به قبل بیمار رو به اشرف برمیگردونن...

به‌عنوان مثال من خودم بعد از بار دوم که تحت عمل جراحی قرار گرفتم، دکترم خواسته بود که منو ویزیت کنه که ببینه مجدداً شیمی درمانی نیاز دارم یانه، ولی عمرخالد به‌دلیل این‌که باید دستورات کمیته سرکوب اشرف را مو به مو اجرا کنه، دکتر منو عوض کرد و منو نزد دکتر دیگه‌ای فرستاد طوریکه دکتر جدید حتی حاضر نشد منو ویزیت کنه و می‌گفت تو بیمار من نیستی و به‌درستی می‌گفت که تو رو باید همون دکتری که تا الآن ریل درمانت رو انجام داده ویزیت کنه... و نباید دکترت دست به دست بشه و خلاصه دوباره بدون هیچ نتیجه‌یی برگشتم... ... یعنی ملاحظه می‌کنید که دوباره تردد انجام شده، رفت و برگشت به بغداد انجام شده، ولی عملاً هیچ قرار پزشکی‌ای اجرا نشده

یکی دیگه از شیوه‌های شکنجه اینها... نحوه انتقال بیماران اشرف به بیمارستانه... یه قلم آمبولانسهای این شکنجه‌گاه از مینیمم امکانات خودروی انتقال بیمار فاقده... بی‌اغراق آمبولانسی که فقط برای یک بیمار و دو نفر همراه جا داره، ۱۰-۱۲نفر رو می‌ریزین توش.
تازه عملاً هم وقتی این ۱۰نفر به محل بیمارستان می‌رسیدیم زمان وقت اداری پزشکان تمام شده بود، آنقدر که برای اذیت و آزار، وجب به وجب در سیطره‌های مختلف، به بهانه‌های واهی نگه می‌دارند، بازرسی می‌کنند، طول می‌دهند و معطل می‌کنند تا به این شیوه زمان رو بکشند... و باز بی‌هیچ نتیجه‌یی باور کنید هر ۱۰نفر همین مسیر رو با همین مشقّات برمی‌گشتیم... دوباره تردد انجام شده ولی هیچ قراری اجرا نشده... تازه ناگفته نمونه که در همین مسیر هم، از هرگونه اذیت و آزار دادنمون کوتاهی نمی‌کنند، از این‌که نمی‌گذارند غذا بخریم، آب بخریم، حتی داروهایی که دکتر تجویز کرده بخریم و سایر فشارهای روحی مثل گشتن کیفهای فردیمون، آمدن سربازاشون با سلاح بالاسرمون در مطب دکتر، حین ویزیت، و تحقیر و بی‌احترامی‌هایی که در مسیر با ما می‌کردند و دریغ از ذره‌ای شرم و حیا...

یکی دیگه از شیوه‌هاشون، برای این‌که بیمار رو بتونن بیشتر مورد فشار قرار بدن، وعده و عید قرارهای پوشالی‌ایه که اول هفته میدن و درست روز اجرای قرار، اون رو منتفی می‌کنند و هر هفته این بازی رو با بیماران اشرف در میارن... در این رابطه با خود من چندین بار این کار رو کردند مثلاًًًًًًًًً در تاریخ ۳۰-۱۲-۲۰۱۰ قرار تخصصی در بیمارستان بغداد داشتم به‌رغم این‌که از روز قبلش یعنی ۲۹-۱۰-۲۰۱۰ مقدم لطیف قاتل، فرمانده گردان ارتشی تحت امر کمیته و عمر خالد شکنجه‌گر مدیر این باصطلاح بیمارستان تأکید کرده بود که تردد من به همراه دیگر بیماران صعب‌العلاج حتماًًًً در این روز انجام خواهد شد، ولی‌عصر همون روز دکتر شیفتشون ”حسام“ به من گفت تردد فردای تو منتفیه، بدون این‌که هیچ دلیلی رو طرح کنه...

هم‌چنین در تاریخ ۹-۲-۲۰۱۱ به‌رغم این‌که قرار بود منو به مرکز پزشکی خاصی در بغداد ببرن، ولی بعدازظهر روز قبلش دوباره تردد همه مون رو منتفی کردند...
دلیل دیگه‌ای که ما می‌گیم این بیمارستان شکنجه‌گاهه نصب ۱۰۰ بلندگو از ۲۱۰ بلندگوی اشرف به دیوار اطراف اونه و بی‌مبالغه ۲۴ساعته ازصدای عربده و فحش و فضیحتهایی که لایق خودشونه دقیقه‌ای نمی‌شه آسایش داشت

آخه کجای دنیا بیمارستان رو میذارن وسط سیرک و باغ وحش؟ میون مشتی وحوش صادراتی وزارت اطلاعات؟ همه جای دنیا نزدیک بیمارستان تابلوی بوق زدن ممنوع داره و حتی اگه رعایت نشه جریمه می‌کنن یا داخل خود بیمارستان تابلوهایی با علامت سکوت داره این‌جا واقعاً یک دقیقه نمی‌شه که سکوت حاکم باشه طوری که وقتی من خودم از عمل برگشته بودم و تحت شیمی درمانی بودم این فشارها من رو به نقطه‌ای رسوند که اصرار می‌کردم که من مداوا در این‌جا رو نمی‌خوام من نمی‌خوام این‌جا باشم ولی ناگفته نمونه که نه تنها اجازه ندادن که من از اونجا برم بلکه به عمد برای بالا بردن فشار شب تا صبح صدای تلویزیون خودشون رو که دیوار به دیوار اتاق بستری ما بود تا آخر بلند کردند دقیقاً همدست و هم خط وزارت اطلاعات و همون وحوش برای که خوش‌خدمتی نکرده‌ای در برابر کمیته سرکوب اشرف نداشته باشند.

یا نمونه دیگه مسیریه که ما طی می‌کنیم برای گرفتن یه خشاب قرص یا یه پیگیری قرار تا به این محل برسیم به عمد مسیر رو طوری کردن که از کنار این وحوش مزدور که تحت نام خانواده الدنگ آوردن رد بشیم و اونها تو این مسیر به ما هر چی میتونن فحش و فضیحت میدن اهانت می‌کنن حتی آت و آشغال و سنگ پرت می‌کنن و از هیچ دنا‌ئتی فروگذار نمی‌کنن بعد از این مرحله رد میشیم به سیطره‌ای می‌رسیم که یه مشت سرباز با سلاح جلوی آدم رو می‌گیرن بعد دوباره سیطره همین‌طور آخه از تونل وحشتی باید رد بشیم که آدم نمی‌دونه داره وارده پادگان میشه یا بیمارستان؟ خب ما این بیمارستان شما رو نمی‌خوایم برین خودتون رو توش مداوا کنین باور کنین هر بار هم که می‌رفتیم به اصرار مسئولانمونه که همیشه از سلامت و جسم و جان بچه‌ها میچینن دیگه بار آخر من خودم گفتم من حاضرم بمیرم ولی دیگه اونجا پامو نذارم.

به نظر شما همین چند نمونه که واقعاً مشتی از خرواره نمی‌شه نتیجه گرفت که عمر خالد و همدستانش شکنجه گرند؟ مگه اینها همون کارهایی نیست که الآن توی شکنجه‌گاههاشون می‌کنند. هر وقت در شکنجه‌گاههای اوین مجاهدان و مبارزان رو درمان کردند در شکنجه‌گاه بیمارستان عراق جدید هم خواهند کرد.

مگه داموک شمری از خون جوشان مجاهدان در ۶-۷مرداد گریزی داشت؟ شما هم که با این شیوه کثیفتون میدان جنگ جدیدی برای ما باز کردید، منتظر روز محاکمه خودتون باشید...
میخوام بگم که حالا که زمین زیر پای دیکتاتورها و در رأس اونها ولی‌فقیه ارتجاع داره میلرزه، به‌عنوان یک مجاهد خلق اشرفی به مردممون میگم که اینها ناچیزترین قیمیتیه که برای پایداری و حفظ و حراست برج و باروی شرافت خلقمون که ضامن آزادی اونهاست می‌پردازیم... چرا که از ابتدا، اومدیم برای این‌که همه چیزمون رو بدیم... و به هر رنج و ابتلا و آزمایشی در این راه، استقبال و افتخار می‌کنیم.. چرا که خواهر مریم نسلی از زنان و مردان رو در اشرف پرورش داده که در کوره ۲۰سال انقلاب و به‌طور خاص در ۸سال اخیر در کانون استراتژیکی نبرد، با حمد و حلاوت قیمت پایداریشون رو دادند و آهن به پولاد تبدیل شده... و گفتیم و باز هم می‌گیم...

انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم... بله در جنگیم با همه دشمنان خلق در زنجیرمون و تا رسیدن به پیروزی، سر سوزنی از عهد و پیمانهامون کوتاه نمیاییم...