Sunday, January 30, 2011

پيام خانم مريم رجوي در مورد اعدام زهرا بهرامي


intv


پیام رهبر مقاومت در خصوص شهادت مجاهدان شهید جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی

در برابر تندر مي ايستند خانه را روشن ميكنن و مي ميرند


وينان دل به دريا افكناند به پاي دارنده آتش ها
زندگاني دوشادوش مرگ
پيشاپيش مرگ

هماره زنده از آن سپس كه با مرگ
همواره بدان نام كه زيسته بودند
كه تباهي از درگاه بلند خاطراشان

شرم سار و سرافكنده ميگذرد
در برابر تندر مي ايستند خانه را روشن ميكنن و مي ميرند


سوگند با شهيدان از مرگ نمي هراسيم همچون
شمايان تن به سازش و ذلت نمدهيم و تا
بركندن ريشه ولايت فقبه از پا نمي نشينيم
اينك پرچم شما بر ذوش ماست و ما صدايتان
هستيم با فرياد مرگ بر اثل ولايت فقيه

نامه بهروز جاويد طهراني به مناسبت اعدام دو زنداني سياسي



بهروز جاويد طهراني زنداني سياسي محبوس در زندان رجايي شهر کرج در پي اجراي حکم اعدام دو زنداني سياسي در زندان اوين نامه اي را در درون زندان نگاشته است.

متن اين نامه که در اختيار خبرگزاري هرانا قرار گرفته است به شرح زير است: نامه حزن آلود من براي شهادت دو زنداني ديگر

اين نامه را از دنياي ديگر برايتان مي‌نويسم در شرايطي که ما محروم از تلفن و ارتباط با ساير زندانيان هستيم و هنوز نمي‌دانم از چه راهي بايد به بيرون از زندان برسد.

در بيرون از زندان بين نوشتن و اقدام کردن مخير بودم ولي اکنون که جا براي قدم برداشتن نيست ناگزير مي‌نويسم
خبر اعدام دو زنداني سياسي ديگر جعفر کاظمي و محمد علي حاج آقايي همه ما شصت نفر را در سالن ۱۲ زندان رجايي شهر کرج محزون و متاثر کرد.

در حيرتم که رژيم جلاد مسلک حاکم با اين اعمال توجيه ناپذير، غير منطقي وحشيانه و ديوانه وار مي‌خواهد پليدي و پلشتي نظام انديشگي و ساختار ذهني‌اش را به همگان ثابت کند يا يد طولاي خود در ددمنشي را؟

جلادان، هر جور که فکر مي‌کنيد اشتباه است، شما هم، راه هزاران ديکتاتور سرنگون شده تاريخ را طي مي‌کنيد اگر دولت ديکتاتور معابان تاريخ وفا داشت هرگز نوبت به شما نمي‌رسيد.

ايمان داشته باشيد اگر تا آخرين آزاد مرد آزاد زن در بند را هم اعدام کنيد و خاطره ايشان را در اذهان خود به کابوسي تلخ و در اذهان جهان به اسطوره بدل سازيد، تازه ايران به پا خواسته را در پيش رو داريد.

دوران زوال شما ممکن است دور باشد ولي به يقين خواهد آمد
خواهيم ديد!

بهروز جاويد طهراني

زندان رجايي شهر کرج

Friday, January 28, 2011

به یاد شهید حسین خضری ...




خانم رجوی: قطعنامه شورای اروپا داوری قاطع جهانی در مورد حقوق ساکنان اشرف است


مجمع پارلمانی شورای اروپا، طی قطعنامه‌یی که به امضای اکثریت اعضای این مجمع رسید، ضمن تأکید بر این‌که ساکنان اشرف افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و با تإکید بر این‌که سازمان ملل ‌متحد و ایالات متحده باید حفاظت اشرف را تضمین کنند، از دولتهای عضو شورا خواست تا دولت عراق را متقاعد کنند کمیته بستن اشرف را منحل کند و فوراً به شکنجه روانی ساکنان توسط مأموران اطلاعات ایران با استفاده از 180بلندگو پایان دهد و اشرف تحت نظارت پارلمان عراق قرار بگیرد.

خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، این قطعنامه را که نظر نمایندگان مردم 47کشور اروپایی با بیش از یک میلیارد جمعیت را بازتاب می‌کند، یک داوری قاطع جهانی در مورد حقوق ساکنان اشرف توصیف کرد. وی ابراز امیدواری کرد که دولتهای عضو شورای اروپا، دولت آمریکا و ملل ‌متحد اقدامهای ضروری برای محقق کردن مفاد این قطعنامه را به‌عمل بیاورند و اجازه ندهند رژیم آخوندی و نیروهای وابسته‌اش در عراق، بیش از این ساکنان اشرف را سرکوب نموده و حقوق بنیادین ساکنان اشرف را به رذیلانه‌ترین شکل پایمال کنند.


روز 25ژانویه نیز در یک کنفرانس بین‌المللی در بروکسل، شماری از برجسته‌ترین نمایندگان پارلمان اروپا و مقامهای ارشد دولتهای کلینتون، بوش و اوباما از جمله ژنرال جیمز جونز، مشاور امنیت ملی اوباما تا نوامبر2010، بیل ریچاردسون، وزیر انرژی و نماینده آمریکا در ملل ‌متحد در دوران کلینتون، مایکل موکیزی، دادستان کل در زمان بوش، جان بولتن معاون وزیر خارجه و سفیر آمریکا در سازمان ملل ‌متحد در دوران بوش و هم‌چنین خانم آیرین خان، دبیرکل سابق عفو بین‌الملل، خواستار تضمین حفاظت ساکنان اشرف و پایان‌دادن به شکنجه روانی ساکنان و انحلال کمیته سرکوب اشرف شدند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
8بهمن 1389 (28ژانویه 2011)

بیانیه مجمع پارلمانی شورای اروپا در محکومیت حمله ۷ژانویه به اشرف


حمله 7ژانویه به اشرف، با همکاری نیروهای عراقی، 176مجروح در میان ساکنان شامل 91زن به جای گذاشت. نیروهای عراقی از مداوای مجروحان خودداری کرده و آنها را از بیمارستان اخراج کردند. از فوریه 2010 حدود 180بلندگو برای شکنجه روانی ساکنان به‌کار برده می‌شوند. در 5ژانویه وزیر خارجه ایران از نخست‌وزیر عراق خواست اقدامات عملی علیه اشرف را تشدید کند. تحت نظارت کمیته برای بستن اشرف در دفتر نخست وزیری، محاصره اشرف طی بیش از 2سال گذشته، شامل محدودیتهای پزشکی، به درگذشت 2تن از ساکنان منجر شده است. حمله 28 و 29ژوییه 2009 تعداد 11کشته و 500 زخمی به جای گذاشت.


اقدامات اخیر به‌طور جدی کنوانسیون چهارم ژنو را نقض می‌کند که ساکنان اشرف مشمول آن هستند و بر طبق حکم 27دسامبر 2010 دادگاه اسپانیا و اساسنامه دادگاه بین‌المللی جنایی به‌عنوان ”جنایات جنگی“ محسوب می‌شوند.
سازمان ملل و ایالات متحده باید حفاظت اشرف را تضمین کنند.
ما از دولتهای عضو پک (مجمع پارلمانی شورای اروپا) می‌خواهیم دولت عراق را متقاعد کنند تا:
- کمیته بستن اشرف را منحل کند و پرونده اشرف تحت نظارت پارلمان عراق قرار بگیرد.
- فوراً به شکنجه روانی ساکنان توسط مأموران اطلاعات ایران با استفاده از 180بلندگو پایان دهد.

بیانیه مجمع پارلمانی شورای اروپا در محکومیت اعدام مجاهدان قهرمان جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی


مجمع پارلمانی شورای اروپا
سند 1251
26ژانویه 2011
اعدام در ایران
بیانیه مکتوب شماره 466
روز 24ژانویه 2011 رژیم ایران زندانیان سیاسی جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی، از هواداران گروه اصلی اپوزیسیون ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران بودند را به‌خاطر شرکت در تظاهرات ضدحکومتی در سال 2009 اعدام کرد.

این اعدامها علیه خانواده‌های اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که مستقرکمپ اشرف و در واکنش به حمایتهای بین‌المللی از مقاومت ایران صورت گرفت.

سازمان عفو بین‌الملل در گزارش خود اعلام کرد: جعفر کاظمی برای ماهها در زندان اوین تحت شکنجه بود، تا او را مجبور به ”اعتراف ”تلویزیونی بکنند، ولی او از این کار امتناع کرد.

سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد: ماههاست که ساکنان اشرف به‌وسیله مقامات عراقی هم‌چنان تحت فشار و سرکوبهای مستمر و محاصره هستند، تا آنها را وادار به خروج از عراق کنند. آنها در صورتی‌که به ایران برگردانده شوند با ریسک بسیار بالایی روبه‌رو خواهند بود.

در ماه دسامبر علی صارمی برجسته‌ترین زندانی سیاسی ایران که به مدت 24سال پشت میله‌های زندان بود، اعدام شد. تنها جرم او ملاقات فرزندش در اشرف و شرکت در تظاهرات مسالمت‌آمیز بنفع سازمان مجاهدین خلق ایران بوده است.

سازمان ملل ‌متحد و اتحادیه اروپا باید این اعدامهای وحشیانه را محکوم کنند و تبادلات اقتصادی و دیپلوماتیک خود را با این رژیم تا زمانیکه اعدام و شکنجه را در ایران متوقف نکند، قطع کنند.

Thursday, January 27, 2011

جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران اعدام دو مجاهد قهرمان را محکوم کردند



جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران طی بیانیه‌یی اعدام دو مجاهد قهرمان را محکوم کردند و اعلام نمودند از همه یاران دبستانی می‌خواهیم هیچ‌گونه سکوتی را جایز نشمرده و مخالفت خود را با چنین اعمالی اعلام کنند.

در قسمتی از این بیانیه آمده است: این اعمال ادامه همان داستان کشتار و اعدامهای دستجمعی است که کتاب آن از آغاز دهه 60 گشوده شد و در روزهای سال 67 به اوج رسید، اکنون باید به آقایانی که آن روزها نخست‌وزیر و رئیس مجلس بوده و مهر سکوت بر زبان و لب داشتند یادآور شد: هر بار به‌نحوی این سکوت را توجیه می‌کنید! چرا سکوت اختیار کردید؟
در ادامه این بیانیه آمده است: جوانان و مردم را باکی از این جانیان و از این ضحاک مار به دوش قرآن بر دست، نیست. این دیکتاتور نیز مانند همه دیکتاتورهای تاریخ به دست همین مردم به زیر کشیده خواهد شد، این رسم تاریخ است و ملتها بارها و بارها آن را به ثبت رسانده‌اند.

دژخیمان رژیم آخوندی پیکرهای پاک دو مجاهد قهرمان را بدون اطلاع خانوادهایشان به خاک سپرده‌اند


دژخیمان رژیم آخوندی پیکرهای پاک مجاهدین قهرمان جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی را بدون اطلاع خانواده و بستگانشان در مناطق دورافتاده به خاک سپرده‌اند.

گزارشهای دریافتی از تهران حاکی است، مأموران جنایتکار وزارت اطلاعات روز گذشته باقر عرفاتی از زندانیان سابق و دوست شهید قهرمان جعفر کاظمی را صدا کرده و او را همراه با پیکر جعفر کاظمی به دماوند برده و در امام‌زاده محمد در جاده گیلاوند دفن کرده‌اند. هم‌چنین گفته می‌شود پیکر شهید محمدعلی حاج آقایی را در یکی از روستاهای اصفهان برده و دفن کرده‌اند.

Wednesday, January 26, 2011

بالهاتو گسستند‌ اما، تو به اوجها پریدی



سخنرانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در کنفرانس بین‌المللی بروکسل




کنفرانس بین‌المللی در بروکسل با عنوان اشرف و سیاست در قبال ایران در روز سه‌شنبه۵بهمن ماه۱۳۸۹ ـ ۲۵ژانویه۲۰۱۱با حضور مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران تشکیل شد.
در این کنفرانس اعضای کمیته پارلمانی ایران آزاد در بلژیک و پارلمان اروپا و شخصیتهایی از آمریکا و سایر کشورها حضور داشتند. شخصیتهایی هم‌چون، . ژنرال جونز، فرماندار ریچاردسون، قاضی موکیزی، سفیر بولتون، سفیر دیلی و پروفسور وج وود و خانم آیرن خان
در این کنفرانس، سناتور درک کلاس از بلژیک، بیانیه اکثریت سنای بلژیک را به مریم رجوی تقدیم کرد.

اشرف و سیاست در قبال ایران

آقای رئیس!
خانم‌ها، آقایان!
کنفرانس درباره مسأله ایران را در حالی برگزار می‌کنیم که از صبح روز گذشته اعدام دو زندانی سیاسی توسط فاشیسم مذهبی جامعه ایران را در بهت و سوگ فرو برده است.
جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی زندانیان سیاسی قهرمانی بودند که هر یک سالها در زندان‌های رژیم ولایت فقیه تحت شکنجه و آزار بودند.
در همین روزها آنها را دوبار پای چوبه‌دار بردند. از آنها خواستند که میان اعدام و ابراز ندامت یکی را انتخاب کنند.
اما آنها تا آخرین لحظه حیات بر آرمان آزادی مردم ایران وفادار ماندند.
برای تجلیل از پایداری آنها و برای تسلی مردم ایران به یاد آنها یک دقیقه کف می‌زنیم.

تاریخ حقیقی ایران هیچگاه جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی را از یاد نخواهد برد. کما ا ین که علی صارمی برجسته‌ترین زندانی سیاسی ایران و حسین خضری فرزند دلیر مردم کردستان را که در یکماه گذشته اعدام شدند و بی‌شماران دیگری که سالهاست به دست حکومت آخوندی اعدام شدند از یاد نخواهد برد.
اعدام این دو زندانی در روز گذشته و قبل از آنها علی صارمی انتقام‌جویی جنایتکارانه نسبت به مجاهدین است. زیرا رژیم از نقش مجاهدین در قیامهای سال گذشته و از محبوبیت اشرف در جامعه ایران برآشفته است.

دیروز یاران این دو قهرمان از جمله اعضای خانواده‌ آنها، در اشرف مثل بسیاری نقاط دیگر در ایران و جهان، مراسم بزرگداشت برگزار کردند. متأسفانه اما مأموران پلیس عراق با مضروب کردن اشرفی‌ها و حتی با شلیک گلوله خواستند برای خوش‌آمد رژیم از این مراسم ممانعت کنند. اشرفی‌ها البته مراسم خود را برگزار کردند اما این فشارها و آزارها هم‌چنان جریان دارد.

با این توطئه‌ ها در حقیقت آخوندها درماندگی خود نسبت به مقاومت مردم ایران را ابراز می‌کنند. آنها اعدام‌شدگان را محارب توصیف می‌کنند زیرا به اشرف رفته‌اند و با شجاعت تمام از مقاومت حمایت کرده‌اند.
اما من باز هم می‌گویم که اگر کوشش و مبارزه برای آزادی و دموکراسی در ایران محاربه است، آری، ما و تمام مردم ایران محاربیم و به آن افتخار می‌کنیم. در ظاهر گویا مردم ایران در برابر این رژیم جز اشک و خون و جز دست‌های خالی چیزی ندارند. اما من به هموطنانم می‌گویم در عطش شما به آزادی و در پایداری فرزندان‌تان در مبارزه برای تغییر رژیم قد‌رتی عظیم نهفته است که سرانجام آزادی را برقرار می‌کند.

دوستان عزیز؛
امروز موج تغییر در شمال آفریقا و خاورمیانه و اشتیاق مردم سرکوب شده به آزادی، بار دیگر این حقیقت را یادآوری می‌کند که عمر حکومت آخوندها نیز چندان نخواهد پایید. دیدید که در قیامهای سال گذشته، هزاران بار مردم ایران فریاد می‌زدند؛ مرگ بر اصل ولایت فقیه. آنها بی‌شک این شعار را محقق خواهند کرد.
آخوندها نه مشروعیت دارند، نه ثبات دارند، نه پایگاهی در میان مردم.
چنان که یک بار رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت: «اگر برچسب تروریستی اروپا و آمریکا به مجاهدین در کار نبود، بدون شک، امروز اثری از رژیم ولایت فقیه در میان نبود. به همین دلیل من در این کنفرانس حامل پیام مردم و مقاومت ایران هستم. پیام ما این است: حق مردم ایران برای تغییر حکومت آخوندی را به‌رسمیت بشناسید.

دوستان عزیز
سیاست مماشات که در سه دهه گذشته، راهنمای دولتهای غرب در قبال ایران بود، در همه آزمونها شکست خورده و مبانی نظری‌اش فرو ریخته است.
به‌طوری که معلوم شد:
اولا ـ این رژیم از ثبات و آرامش در عراق یا لبنان و افغانستان زیان می‌بیند و هیچ گاه جانب آن را نمی‌گیرد.
دوماً ـ قاطعیت در برابر آن سبب بسیج مردم ایران گرداگرد آن نمی‌شود.
ثالثاًـ این رژیم منافع پراگماتیستی خود را در ادامه ستیزه‌جوییهایش یافته است.

در نتیجه:
نه بسته تشویقی می‌پذیرد نه به تعامل اعتنا می‌کند نه به مذاکره بی‌قید و شرط.
در آستانه جنگ جهانی دوم از وزیر خارجه رژیم نازی پرسیدند: منطقه مرزی لهستان یعنی دانزیک را می‌خواهید یا دالان دانزیک. وزیر خارجه هیتلر پاسخ داد؛ هیچ کدام، ما جنگ می‌خواهیم.
حالا؛ آخوندها بمب می‌خواهند، سلطه بر عراق می‌خواهند و به بند کشیدن مردم ایران را. زیرا خود را در فاز پایانی می‌بینند.

بله، دوران توهم‌پراکنی رژیم ولایت فقیه سپری شده است
ترسیم یک سیاست صحیح در قبال ایران دیگر جستجو در تاریکی نیست.
درسهای تاریخ سی سال گذشته، حقایق مهمی را اثبات کرده که امروز صاحبان گرایش‌های مختلف سیاسی درباره آن اشتراک نظر دارند.

اول: سیاست سه دهه گذشته در مورد ایران یعنی امید داشتن به تغییر رفتار دیکتاتوری حاکم شکست خورده است.
دوم: رژیم حاکم، نه فقط اصلاح‌ناپذیر است، بلکه به علت ضعف ماهوی، قادر به هیچ مصالحه‌یی نیست.
سوم: این رژیم، تهدید مبرم صلح و امنیت جهان است.
چهارم: به این رژیم بنیادگرا، به این فعال‌ترین دولت حامی تروریسم، به این فاشیسم مذهبی نباید اجازه داد به بمب اتمی دست یابد.
پنجم: دست‌اندازی این رژیم به عراق و لبنان و فلسطین و افغانستان باید پایان یابد.
ششم: سیاست سکوت و انفعال نسبت به نقض حقوق‌بشر در ایران باید خاتمه یابد. هم‌چنین بایدتحریمهای همه‌جانبه و به‌خصوص تحریمهای نفتی علیه این رژیم با قاطعیت به اجرا درآید.
هفتم: مردم ایران نشان داده‌اند که خواستار تغییر در ایران و شایسته آزادی و خوشبختی و سزاوار دمکراسی‌اند و باید به آن دست یابند. به هر قیمت تا هر کجا

ما جامعه جهانی را به اتخاذ سیاست نوینی بر اساس این مشترکات فرامی‌خوانیم. دیکتاتوری مذهبی در ایران باید خاتمه یابد. این، نه با جنگ ممکن است، نه با مماشات. راه آن، راه‌حل سوم، یعنی تغییر دمکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران است.

دوستان گرامی!
پس از نقطه‌نظرهای مشترک، حالا می‌خواهم موضوعی را بیان کنم که عقاید مختلف و حتی متضادی درباره آن وجود دارد. این مسأله، مسأله مذاکره با رژیم آخوندهاست. وقتی این موضوع را عمیقاً بررسی کنیم می‌بینیم که اختلاف نه بر سر مذاکره بلکه بر سر ارزیابی از ماهیت رژیم است. مذاکره به‌عنوان راه‌کار حل مناقشات بین‌المللی/ قابل نفی کردن نیست. اما طی ۷ سال مذاکره تروئیکای اروپا و کشورهای ۵+۱ آخوندها هیچ‌گاه به الزام‌های یک مذاکره تن ندادند.
به شکست کامل مذاکرات استانبول نگاه کنید. در آن‌جا آخوندها گستاخانه هم بمب را می‌خواستند هم سلطه بر منطقه را. این رفتار البته از سر خطا یا کوته فکری‌های آنها نیست. بلکه به این دلیل است که این، یک رژیم قرون‌وسطایی است.
به این دلیل است که حیات خود را در سرکوب و تروریسم و جنگ‌افروزی تأمین می‌کند. ستیزه‌جویی مکانیزم دفاعی آن است. بنابراین وقتی در یک مذاکره از نمایندگان رژیم می‌خواهید که از نقض‌ حقوق‌بشر یا تروریزم یا بمب اتمی دست‌بردارد، مثل این است که به آنها بگویید، تیشه به ریشه خود بزنید.
ما بر اساس تجربه ۳۰ سال مبارزه همه‌جانبه با این رژیم، همواره به کشورهای غربی گفته‌ایم، اگر با معامله و گفتگو می‌توانید با این رژیم به نتیجه برسید اگر شما بر سر برنامه اتمی یا صدور تروریسم یا نقض حقوق‌بشر می‌توانید با این رژیم مذاکره کنید و آن را کمی به عقب‌نشینی وادار سازید، خواهش می‌کنیم که حتماًًًً این مذاکره و این معامله را انجام بدهید. اما اگر از حساب مردم و مقاومت ایران به رژیم امتیاز بدهید، هم مردم ایران و هم صلح در منطقه و جهان را قربانی می‌کنید. و هم‌چنین بزرگترین شکست سیاسی را به نام خود به ثبت می‌دهید.
به همین دلیل ما شما را به راه دیگری فرا می‌خوانیم: در کنار مردم ایران قرار بگیرید و به این وسیله صلح و امنیت جهان را نیز تضمین نمایید.

حضار محترم!
سیاست سه دهه گذشته غرب نسبت به ایران، به گونه‌یی سیستماتیک، از خطایی به خطای دیگر لغزیده است. ا این حال ما نیامده‌ایم که به هر حال گذشته‌ها را نکوهش کنیم؛ بلکه آمده‌ایم که آینده را بسازیم. و راهی برای آینده پیدا کنیم. پس باید ببینیم چه چیزی موجب این خطاها شد؟ ر یک تحلیل جامع درمی‌یابیم که ۲ اشتباه اساسی، منشأ این مشکل بوده است:
اول ـ باور کردن توهم‌پراکنی ملایان، که سرکوبگری خود را نشانه قدرت و پشتوانه اجتماعی حکومت‌شان جا زده‌اند.
دوم ـ نادیده گرفتن راه‌حل واقعی ایران، که مردم و مقاومت ایران بوده و هست، شکی نیست که نادیده گرفتن مقاومت، به رواج این توهم دامن زده که تغییر رژیم ملاها عملی نیست.
ـ برای سالیان؛ دولتهای غرب، کنار آمدن با ملاها را با این استدلال توجیه نموده‌اند که گویا در ایران، گزینه‌یی جز همین رژیم وجود ندارد.
ـ برای سالیان؛ هم آمریکا و هم اروپا بی‌عملی خود را با این استدلال توجیه کرده‌اند که می‌خواهند از دخالت در امور ایران اجتناب کنند. حال آن که با برچسب تروریستی، مؤثرترین گزینه موجود در ایران را به بند کشیده‌ و کارسازترین دخالت‌ها را در مسأله ایران مرتکب شده‌اند، اما به سود رژیم حاکم. یعنی رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران.
ـ برای سالیان؛ غرب مبادرت به این نامگذاری و ادامه آن را با این دلیل توجیه کرده است که می‌خواهد ملاها را معتدل یا مهار کند.
این امتیاز بزرگ به ملاها ـ مثل غذا دادن به تمساح ـ آنها را حریص‌تر و افراطی‌تر کرد. وانگهی، از استراتژی تقویت میانه‌روها، احمدی‌نژاد بیرون آمد.

حضار محترم!
با نگاه به سرچشمه این دعوا مشاهده می‌کنیم که داعیه قدرت رژیم، یا فقدان نقش مقاومت در جامعه ایران در اصل، ساخته‌ و پرداخته همین رژیم است. اگر این جنبش، بی‌پشتوانه و فاقد اهمیت است،
ـ چرا آخوندها نگهداشتن آن در لیست‌های تروریستی را در صدر اولویتهای دیپلوماسی بین‌المللی خود گذاشته‌اند؟
ـ چرا از یکسال پیش بی‌وقفه فریاد می‌کشند که سازمان مجاهدین در قیام، نقش تعیین کننده داشته‌است؟

ـ چرا از اشرف بی‌سلاح و محصور تا این اندازه وحشت دارند و یکسر در حال توطئه‌چینی و حمله به آن هستند؟ و هر روز در آن جا توطئه‌یی می‌آفرینید که در این دوران بزرگترین نقض حقوق‌بشر دوران معاصر است و به‌دنبال همین توطئه‌ها الآن یک سال است. یک شکنجه روانی ۲۴ ساعته با ۱۸۰ بلندگو و حملات وحشیانه به آنها ادامه دارد
ـ چرا با دولت عراق برای سرکوب اشرف توافقنامه دوجانبه امضا کرده‌اند؟ و اینچنین دولت عراق را دست‌نشانده خود و هم‌چنین به‌لحاظ بین‌المللی بی‌اعتبار می‌کنند؟ و چرا هر کسی را که به اشرف رفته باشد، به‌عنوان محارب محاکمه می‌کنند و اعدام می‌کنند
در اینجا هم واکنش‌های ملایان /کور و بی‌منطق نیست. آنها در اقدام‌ها و اظهارات‌شان، اشرف را سمبل مقاومت، معرفی کرده‌اند. واقعیت نیز همین است. اشرف نماد یک استراتژی و سیاست صحیح است. و سمبل پایداری برای تغییر تمامیت رژیم. به جای سیاست و ترویج کنار آمدن با دیکتاتوری حاکم.
آخوندها از مقاومت ایران به این دلیل وحشت دارند که یک آلترناتیو سیاسی و فرهنگی با ریشه‌های عمیق در جامعه ایران ارائه کرده است. آلترناتیوی که از پشتوانه ۴۵ سال مبارزه برای آزادی برخوردار است و پرچمدار ۱۲۰ هزار تن از زنان و مردان شجاعی است که برای آزادی جان خود را فدیه آزادی مردم‌شان کرده‌اند.
آلترناتیوی که در کانون برنامه‌اش استقرار یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و کثرت‌گرایی قرار دارد و دفاع از اقلیتهای قومی و مذهبی در صدر برنامه‌هایشان قرار دارد. آلترناتیوی که به‌خاطر پای‌بندی نیروی محوری‌اش، یعنی مجاهدین خلق ایران به یک اسلام دمکراتیک و بردبار توانسته آنتی‌تز مؤثر رژیمی‌باشد که یک دیکتاتوری تروریستی را به‌نام اسلام برقرار کرده است.
مجاهدین با اعتقاد به اسلامی که با آزادی و بردباری سیاسی و دینی متمایز می‌شود، ایدئولوژی شیطانی ملایان را به چالش کشیده‌اند.

دوستان گرامی!
امروز خوشبختانه جبهه بزرگی از سیاستمداران و پارلمانترها در سراسر جهان، به حمایت از این راه‌حل برخاسته‌اند. این تمایل گسترده ورای منافع حزبی، سیاست صحیح را در حذف برچسب ناعادلانه علیه مجاهدین یافته است. هم‌چنین بسیاری در جهان، هم‌چون حکم دادگاه اسپانیا بر موقعیت قانونی ساکنان اشرف به‌عنوان افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو تأکید می‌کنند.
و با استفاده از این فرصت، می‌خواهم در این جا خطاب به وزیر خارجه آمریکا بگویم که به این میراث اشتباه خاتمه دهید.
شکی نیست که اگر قانون و عدالت ملاک باشد، این نامگذاری دوام نخواهد آورد. هم‌چنان که رهبر این مقاومت مسعود رجوی گفته است: «در جایی که هنوز یک قطره قانون و یک ذره آزادی و وجدان وجود دارد، تردید نکنید که ما پیروز می‌شویم».
بر این اساس، دولتهای غرب به ویژه آمریکا را فرا می‌خوانم که حق مردم ایران برای مقاومت علیه فاشیسم مذهبی را به‌رسمیت بشناسند. ما همان حقی را برای مردم ایران می‌خواهیم که ۲۳۵ سال پیش اعلامیه استقلال آمریکا بر آن تأکید کرده است.
«حق حیات، حق آزادی و حق کسب خوشبختی» و این‌که «اگر دولت از اهداف اصلی خود که حفظ حقوق مردم است دور شود، مردم حق دارند آن حکومت را برکنار سازند و به جای آن حکومت مورد علاقه خود را به‌وجود آورند».
ما هرگز از آمریکا یا هیچ کشور دیگری نخواسته و نمی‌خواهیم که پسران و دخترانش را برای مقابله با آخوندها به جنگ بفرستند.
اما از آنها می‌خواهیم که موانعی را که بر سر راه تغییر در ایران ایجاد کرده‌اند، برطرف کنند. من بارها اعلام کرده‌ام که مقاومت ایران نه پول می‌خواهد و نه سلاح کافی است راه‌بندها را از سر راهش بردارید. حذف برچسب تروریستی، اجرای تعهد آمریکا برای حفاظت از اشرف، اقدام فوری برای لغو محاصره ضدانسانی آن و انحلال کمیته غیرقانونی سرکوب اشرف و استقرار دائمی یک تیم ملل ‌متحد در اشرف قدمهای ضروری در همین راستاست.
زمان آن است که پرونده نقض حقوق‌بشر و قتل‌عام توسط رژیم ملایان به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده شود.
در این جا همه دولتهای جهان را فرا می‌خوانم که مقاومت مردم ایران برای تغییر رژیم را به‌رسمیت بشناسند.
و جهان را به یاری اشرف و مردم ایران فرا می‌خوانم.
از همه شما متشکرم.

کنفرانس بین‌المللی بروکسل : «کمپ اشرف و سیاست در قبال ایران»




کنفرانس بین‌المللی بروکسل با عنوان «کمپ اشرف و سیاست در قبال ایران» با حضور خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران برگزار شد.

خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران و مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا ژنرال جیمز جونز در کنفرانس بین‌المللی بروکسل درباره کمپ اشرف و سیاست ایران سخنرانی کردند. به‌نوشته وال استریت ژورنال در کنفرانس بین‌المللی بروکسل، جان بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، بیل ریچاردسون وزیر سابق انرژی آمریکا و جیمز جونز مشاور سابق امنیت ملی آمریکا از مشروعیت سازمان مجاهدین خلق ایران و حذف نام این سازمان از لیست سازمانهای تروریستی حمایت به‌عمل آوردند. واشنگتن تایمز نیز از حضور پارلمانترهای اروپایی از جمله آلخو ویدال کوادراس نایب‌رئیس پارلمان اروپا در کنفرانس بین‌المللی بروکسل خبر داد.

Tuesday, January 25, 2011

پیام رهبر مقاومت در خصوص شهادت مجاهدان شهید جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی


سلام بر حسین
و پیشتازان اشرف‌نشان قیام
مجاهدان شهید جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی
مسعود رجوی- ۵بهمن۱۳۸۹

السّلام علیک وعلی الارواح الّتی حلّت بفنائک
سلام بر حسین و بر روانهای مجاهدانی که در اربعین حسینی، بر آستان او سر سائیدند
پرچمداران اشرف‌نشان قیام، قهرمانان مجاهد خلق، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی،

پیشتازان و پیام آوران «جنگ صد برابر با عزم حداکثر» که یکسال در زیر حکم اعدام، هر روز و هر شب و هر ساعت و هر دقیقه، در آماده‌باش کامل، با مرگ پنجه درافکندند و سرانجام آن را با همان رژیم مرگ گستر و مرگ بستر، با خون سرخ و جوشان درهم پیچیدند و مغلوب کردند.
فاتحان ۱۱سال و ۷سال زندان و شکنجه، ستارگان درخشان قیام خلق… .

این است خانواده مجاهدین… .
پس ننگ و نفرت، بر مزدوران و خانواده و خاندان سیاسی رژیم پلید ولایت در محاصره اشرف باد، که به دریوزگی و ارتزاق ننگین از شمر و یزید دوران، روی آورده‌اند. لعنت بر سفلگان آل ابی سفیان وآل زیاد و آل خمینی و خامنه‌ای، قاتلان فرزندان مردم و سارقان حق حاکمیت ملت ایران.
سلام بر حسین و بر اصحاب حسین و بر مجاهدان رکابش، در اشرف و در تهران. الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام. آنان که جانهای خود را در راه پیامبر جاودان آزادی، نثار کردند.
بار خدایا این فدیه‌های عظیم را از ما و از خلق ما بپذیر، همانا که تو نسبت به احوال و روزگار ما و خلق ما، شنوا و دانایی. ربّنا تقبّل منّا إنّک أنت السّمیع العلیم

به حکومت نامشروع آخوندی و ولی‌فقیه سفّاک، «دعی بن الدعی» علی خامنه‌ای، گفته‌ایم و می گوییم: بگیر، ببند، بکش که گور خود کنی به دست خود… .
گفته‌ایم و تکرار می‌کنیم که هرگاه مقاومت کبیر میهنی و رئیس‌جمهور برگزیده‌اش، در عرصه ملی و بین‌المللی، فرازی بالا بلند در می‌نوردند، رژیم پلید ولایت و دژخیمان وزارت همراه با سفله مزدوران انجمن نجاست و وحوش جنگل شرارت، قرار از کف می‌دهند و به سبعیت و کین‌توزی مبادرت می‌کنند. به‌راستی که اکنون راه‌حل مریم و اشرف، آنان را به وحشت افکنده است. چاره‌ای جز اعدام و خونریزی در داخل میهن اشغال شده و جز انداختن گله‌های وحوش مزدوران به جان اشرفیان نمی‌یابند. بیچارگان نمی‌دانند که ناخواسته بر زاد و توشه جنگ صد برابر برای سرنگونی رژیم منفور و نامشروع، می‌افزایند.

رودخروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران ضامن پیروزی محتوم خلق ماست


سلام بر خلق- سلام بر آزادی
مسعود رجوی
۵بهمن ۱۳۸۹

دوشنبه ۴بهمن ۱۳۸۹: خروش اشرف در بزرگداشت شهیدان


پس از انتشار خبر شهادت قهرمانان مجاهد خلق جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی در روز دوشنبه چهارم بهمن، مجاهدان اشرف در بزرگداشت شهیدان برخروشیدند.

این نخستین اعدامها، در رابطه با قیام مردم ایران در سال ۱۳۸۸ بود. قیام‌آفرینان اشرف‌نشان، این چنین با خون خود اشرف و قیام را به یکدیگر گره زدند.
رژیم آخوندی یکسال تلاش کرد با شکنجه و فشار و ترتیب دادن صحنه‌های اعدام، قهرمانان خلق را از پای در بیاورد و آنها را به ندامت وادار کند. اما اشرف و پیام آورانش با قهرمانانی هم‌چون علی صارمی، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی که به ترتیب ۲۴سال، ۱۱سال و ۷سال در بند این رژیم بودند، با بهایی سنگین و خونین بر دشمن ضدبشری غلبه کردند و پیروز شدند.

خانم مریم رجوی، این اعدامهای سبعانه را، انتقامجویی دیکتاتور خونریز از خانواده‌های حقیقی مجاهدان اشرف و حمایت جهانی از راه‌حل مقاومت ایران در پی شکست مانورهای رژیم در زمینه اتمی در استانبول و در وحشت از خیزشهای مردم ایران توصیف کرد و جهان به بن‌بست و مذاکره‌ناپذیری این رژیم گواهی داد.

خروش اشرف در بعدازظهر روز دوشنبه چهارم بهمن در آستانه اربعین حسینی و در میان رگبار شلیکهای هوایی و چماقداری وحوش، برای ممانعت از بزرگداشت شهیدان آغاز شد و ساعتهایی ادامه داشت.
به‌رغم دستورات کمیته سرکوب اشرف در نخست‌وزیری عراق برای جلوگیری از مراسم بزرگداشت شهیدان به هر وسیله، هیچ چیز نتوانست بر اراده پولادین مجاهدان سوگند خورده اشرف، خللی وارد کند.











کمیته سرکوب در نخست‌وزیری عراق که تهدیدها و شلیک رگبارهای هوایی و تیغ‌کشی و چماقداری را مؤثر نیافت، سرانجام در برابر عزم جزم قهرمانان اشرف، به ملل ‌متحد شکایت کرد که در اشرف شعارهایی می‌دهند که روابط ما را با دولت همسایه به خطر می‌اندازد!
این در حالی است که همین کمیته، پس از انتقال حفاظت از نیروهای آمریکایی به دولت عراق، حاضر به باقی ماندن افراد جدیدالورود در اشرف نشد و محمدعلی حاج آقایی و سه نفر دیگر را که به اشرف پناهنده شده بودند در اردیبهشت ۱۳۸۸ وادار به ترک اشرف و بازگشت به ایران کرد.

وزارت باصطلاح حقوق‌بشر عراق، در ابتدای سال ۱۳۸۸ با یکایک مجاهدین در بیرون قرارگاه و در داخل گردان عراقی، مصاحبه‌های خصوصی و انفرادی ترتیب داد تا با تهدید و تطمیع هر تعداد را که می‌تواند به تسلیم شدن به رژیم بکشاند. صلیب‌سرخ و نیروهای آمریکایی بر این وضعیت نظارت داشتند.
اما کمیته سرکوب برای خوش‌خدمتی به رژیم، حتی درخواست محمدعلی حاج آقایی و نفرات جدیدالورود دیگر را برای شرکت در همین مصاحبه‌های فرمایشی نپذیرفت و آنها را ناگزیر از ترک اشرف و بازگشت به ایران نمود.
برگه درخواست شرکت در مصاحبه به امضای محمدعلی حاج آقایی به تاریخ ۳۱فروردین ۸۸:



همسر جعفر کاظمی: برای ملاقات به زندان رفتیم، گفتند اعدام شده است


كوچك نمايى خط خط معمولى بزرگنمايى خط
صبح دوشنبه اعلام شد که «جعفر کاظمی» و «محمدعلی حاج آقایی»، دو زندانی سیاسی در اوین اعدام شده‌اند. هر دوی این زندانیان، متهم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق بودند. آن گونه که «رودابه اکبری»، همسر جعفر کاظمی به رادیو فردا می گوید، فعالیت سیاسی آقای کاظمی، منحصر به تهیه عکس و فیلم از ناآرامیهای پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته بود. او سپس عکس‌ها و فیلمها را به آقای حاج آقایی، دیگر زندانی اعدام شده می‌داد تا برای سازمان مجاهدین ارسال کند. رودابه اکبری می گوید روز دوشنبه درحالی که برای ملاقات با همسرش به اوین رفته بود، باخبر شد که او و هم پرونده‌اش، محمدعلی حاج آقایی را به چوبه‌دار سپرده‌اند.

رودابه اکبری: من به اتفاق برادر همسرم روز دوشنبه برای ملاقات رفته بودیم. ساعت هشت صبح کارت هم نوشتیم. ولی نیم ساعت بعد به ما گفتند که در تلویزیون امروز اعلام شده که آقای جعفر کاظمی و آقایی را صبح همین روز اعدام کرده‌اند.

در مورد اجرای حکم نه به خانواده ما چیزی اعلام شده بود و نه به وکیل پرونده گفته بودند. نمی‌دانم چه ساعتی این کار را انجام داده‌اند؟ در این مورد هم اطلاعی ندارم.

یعنی از پیش هم به شما در این مورد هیچ اطلاعی نداده بودند؟
نه خیر.
وکیل پرونده آقای کاظمی تا پیش از اجرای حکم، اقدامی در مورد پرونده و یا توقف حکم اعدام انجام داده بودند؟

بله. چقدر ایشان زحمت کشیده بودند تا بتوانیم مرحله دیوان را پشت سر بگذاریم. وقتی حکم رأی را گرفتیم خیلی خوشبین شدیم و گفتیم که شاید در مرحله دیوان، قضات با همدیگر شور کنند و به تصمیم‌گیری جدیدی برسند. شاید به این نتیجه برسند که رأی صادر شده اشتباه بوده است.

ولی متاسفانه در بدترین شعبه دیوان که همان شعبه ۳۱ است، قاضی سلیمی حکم را تایید کردند. این حکم روز ششم مرداد ماه گذشته برای آخرین بار تایید شد.

شما انتظار داشتید که چنین اتفاقی بیافتد؟ یا این‌که احتمال دیگری می‌دادید؟

من از کسان دیگری که در داخل خود زندان بودند شنیدم که گفتند روز سه‌شنبه هفته گذشته همسرم را ساعت ۲ بعدازظهر به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و در آن‌جا از او می‌خواهند که مصاحبه کند.

اما بازجو می گوید که چه مصاحبه بکنی و چه نکنی، در هر صورت حکم اعدام تو اجرا خواهد شد. بعد هم او را به بخش اجرای احکام منتقل می‌کنند و داخل اجرای احکام او را تا آستانه اجرای حکم هم می‌برند. البته نمی‌دانم آیا او را بالای چوبه‌دار برده بودند یا خیر؟ فقط تا پایین چوبه‌دار برده بودند؟ نمی‌دانم.
اما این جور که معلوم بوده، قضیه جدی بوده است. اما دوباره او را به داخل بند بازمی گردانند.

یعنی یک بار ایشان را سه‌شنبه پیش تا مرحله اجرای حکم اعدام برده و برگردانده بودند؟

بله.
نگفتند که علتش چه بوده است؟
خیر. من اطلاعی ندارم. چون من که در این فاصله ایشان را ندیدم.

آخرین باری که شما آقای کاظمی را دیدید کی بود؟
شنبه هفته گذشته.
وقتی با ایشان صحبت کردید خود ایشان در مورد حکمی که برایشان صادر شده بود، چه می‌گفتند؟

می‌گفتند که این مسائل را به کسی اطلاع نمی‌دهند. ابلاغ نمی کنند. مثلاًًًًًًًًًً آقای سیادت که شب قبل از اجرای حکم او را به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند و صبح فردای آن روز حکمش را اجرا کردند.

همسرم معتقد بود که صدور این حکم، سیاسی است. او معتقد بود که با توجه به فشارهایی که در سالهای اخیر به رژیم وارد شده، و از آن جایی که دستشان به بچه‌های ساکن در کمپ اشرف نمی‌رسد، فشارشان را روی خانواده‌های زندانی و گروگان گرفته شده در ایران خالی می‌کنند، یعنی در واقع به یک شکلی دق دلی خود را سر آنها خالی می‌کنند.

این در حالی است که حتی خود دستگاه قضایی هم بر این باور بودند که کاری که آقای کاظمی کرده فقط تبلیغ علیه نظام بوده است.

شما که همسر ایشان بودید و از نزدیک شاهد فعالیتهایشان بوده‌اید ممکن است توضیح دهید که آقای کاظمی چه فعالیتهای خاصی انجام می‌دادند که مستحق اعدام شناخته شدند؟

همسر من تا روز آخر و تا زمان بازداشتشان داشتند زندگی عادی خود را می‌کردند. فقط ما یک خط تلفن داشتیم که هراز چندگاهی با آن شماره، با پسرمان حرف می‌زدیم. من فکر می‌کنم این حداقل حق من برای شنیدن صدای فرزندم بود. تنها مدرکی که از ما گرفتند همین شماره تلفن بود.

اما به فیلم و عکس و مدارکی از این قبیل هم اشاره شده است؟

خود آقای کاظمی در بازجوییهایشان گفته‌اند که مثل همه افرادی که از تجمعات مردم فیلمبرداری و عکسبرداری می‌کردند، از این مراسم عکس و فیلم گرفته‌اند. مثلاًًًًًًًًًًچند تا از عکس های مسعود رجوی را به دیوار نصب کرده و فیلمبرداری کرده‌اند و بعد هم آن را به عراق می‌فرستاده‌اند.

البته این را خودشان هم نمی‌فرستادند. طبق متن بازجوییها و اعترافهایشان، همه اینها را که آقای کاظمی تهیه می‌کرده‌اند، می‌داده‌اند به آقای حاج آقایی و ایشان ارسال می‌کرده‌اند.

یعنی همین آقای حاج آقایی که امروز همراه با آقای کاظمی اعدام شدند، عکس‌ها و فیلمهایی را آقای کاظمی تهیه می‌کرده‌اند برای مجاهدین ارسال می‌کرده‌اند؟

بله.
یعنی کلیه اقداماتی که ایشان انجام داده بودند، در همین حد بوده یا این‌که اقدامات و فعالیتهای دیگری هم در میان بوده است؟

نه. هیچ نبوده است. همسر من حتی یک سوزن ته گردهم زمان دستگیری با خودش همراه نداشته که مستحق دریافت حکم محاربه باشد. محارب طبق فقه اسلامی، به کسی اطلاق می‌شود که اسلحه سرد یا گرم همراه خود داشته باشد.

اما همسر من هیچ کدام از اینها را همراه خود نداشته است. اینها را می گویم تا به داد بقیه زندانیان در بند برسید. بقیه آنان هم تحت شدیدترین فشارهای روانی هستند. حداقل مردم به داد سایر زندانیان برسند.