Monday, February 27, 2012

نقض حقوق بشر ساکنان را محکوم می کنيم


فراخوان به رعايت حقوق ساکنان اشرف در برابر تجاوزات رژيم ايران و مزدورانش در عراق

نقض حقوق بشر ساکنان اشرف را محکوم می کنيم

ما مطلع شديم که به رغم فشارهای وارده بر ساکنان اشرف که همچنان از طرف حکومت عراق اعمال می شود نزديک به 400تن از آنها روز شنبه 18فوريه به کمپ ليبرتی منتقل شدند به رغم اين که اين کمپ جديد از ويژگيهای يک زندان برخوردار است و حداقل تضمينها و معيارهای انسانی و حقوق بشری در آن رعايت نشده است. تعجب انگير اين جاست که که نيروهای عراقی مانع انتقال اموال شخصی ساکنان اشرف به کمپ جديد شدند و هنگام تفتيش اموال شخصی آنها با بی حرمتی و خشونت رفتار کردند. ما در انجمن عراقيان آزاديخواه صاحب مشاغل آزاد ضمن اعتراض به کليه اشکال نقض حقوق بشر در حق ساکنان اشرف که مهمانان ما و مردم عراق و به طور خاص اهالی ديالی می باشند از همه طرفهای بين المللی وذيربط در رابطه با پرونده اشرف و به طور خاص سازمان ملل متحد و نماينده آن در عراق (يونامی) خواهان ايفای نقش خود در اين رابطه و اقدامات فوری برای حفاظت ساکنان اشرف و تضمين حقوق آنها در برابر تجاوزات رژيم ايران و مزدورانش در عراق هستيم و سازمان ملل متحد و ايالات متحده آمريکا را مسؤل تضمينهای امنيتی لازم و برای حفظ کرامت ساکنان اشرف در کمپ جديد می دانيم.

مسئوليت آمريکا و ملل متحد در حفاظت و تضمين حقوق ساکنان اشرف


کنفرانس در واشينگتن - مسئوليت آمريکا و ملل متحد در حفاظت و تضمين حقوق ساکنان اشرف (۲)
کنفرانس در واشينگتن
تهديد فزاينده رژيم ايران
گزينه های سياست برای ايالات متحده
مسئوليت آمريکا و ملل متحد
در حفاظت و تضمين حقوق ساکنان اشرف
25فوريه ۲۰۱۲ (6اسفند ۱۳۹۰)

ريچارد ديلي
شهردار شيکاگو به مدت 22سال
عاليترين مدير شهری ايالات متحده- ۲۰۰۵
مدير کنفرانس شهرداران آمريکا - ۱۹۹۶
سفير فيليپ لادر
سفير آمريکا در انگلستان ۱۹۹۷ ـ ۲۰۰۱
معاون رئيس دفتر رئيس جمهور بيل کلينتون
عضو هيأت مديره صليب سرخ آمريکا
رودی جولياني
شهردار نيويورک در سال ۲۰۰۱
شهردار جامعه بين المللی در نيويورک
هوارد دين
رئيس حزب دموکرات آمريکا۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۹
کانديدای رياست جمهوری
تام ريج
وزير امنيت آمريکا ۲۰۰۳ ـ ۲۰۰۵
فرماندار پنسيلوانيا ۱۹۹۵ـ ۲۰۰۱
پروفسور آلن درشويتز
معروفترين وکيل جهان در پرونده های جنايی
گلن کارل
معاون پيشين اطلاعات مرکزی آمريکا
آوی جوريش
مشاور پيشين وزارت دارايی آمريکا
و
تام تانکردو
نماينده پيشين کنگره آمريکا

آقای تانکردو:
حالا ما از شهردار يک شهر بزرگ ديگر می شنويم، شهرداری با يک حزب سياسی متفاوت. او اولين بار در سال ۱۹۸۹ به عنوان شهردار شيکاگو انتخاب شد. آقای ديلی پاييز گذشته اعلام کرد که بعد از 22سال شهردار بودن و 40سال که منتخب مردم بوده است، ديگر کانديدای برای انتخاب مجدد نيست.
در سال ۱۹۹۶ او رئيس کنفرانس شهرداران آمريکا بود. شهردار ديلی همچنين به عنوان عضو ممتاز دانشکده سياست گذاری عمومی هريس از دانشگاه شيکاگو منصوب شده است.
ريچارد ديلی

آقای ريچارد ديلي
متشکرم. بسيار مفتخرم که امروز اينجا با چنين پنل ممتازی باشم.
امروز که ما درباره اشرف و کمپ ليبرتی صحبت می کنيم در واقع داريم درباره اعضای خانواده شما و خانواده ما صحبت می کنيم. من اين را می گويم چون مهم است، نه تنها جامعه ايرانی بلکه ساير رهبران، نه تنها يک بحث به صورت ملی است، بلکه من از يک چشم انداز ديگر آمده ام.
از همه شما که از جوامع مختلف در اين جا هستيد می خواهم به جوامعتان برگرديد و درباره آنچه در اشرف و ليبرتی می گذرد صحبت کنيد. با مردم صحبت کنيد با شهردارتان صحبت کنيد اعضای شورای شهر، مقامات محلی، فرمانداران، با آنها صحبت کنيد تا بتوانيم واشينگتن را به حرکت واداريم. حرکت واشينگتن سخت است، ولی افراد می توانند واشينگتن را حرکت دهند و پيام امروز اين است.
ما در آمريکا درباره تاريخ جهان آن قدر آگاه نيستيم ولی بايد باشيم چون برای درک تاريخ آمريکا بايد تاريخ جهان را درک کرد.
متأسفانه همان طور که آلن درشويتز اشاره کرد، ما داريم اشتباهات گذشته را تکرار می کنيم و به اين دليل مهم است که شما بايد با هم جمع شويد و مستمراً داستانتان را در جوامعتان از هر گروه نژادی و قومی بگوييد، چون اگر نگوييد اين داستان فقط به جامعه ايرانی محدود می شود.
اين داستانی است که نه تنها در ايالات متحده، بلکه در سراسر جهان بايد گفته شود و به اين دليل مهم است که ما می خواهيم به کنفرانس شهرداران آمريکا که در ماه ژوئن برگزار می شود بياييم و در آنجا قطعنامه يی درباره کمپ اشرف و کمپ ليبرتی بگذرانيم و آمريکاييهای بيشتری را درباره بی عدالتی که همينجا در جهان صورت می گيرد آگاه کنيم.
به اين دليل است که من امروز اينجا هستم، از طرف يک شهری که جهان را درک می کند، درک می کند که مهاجرين چه کسانی هستند، مهمتر از همه از فرهنگ ايرانی قدردانی می کند، از تمدن آنها قدردانی می کند، به خاطر آنچه برای آمريکا کرده اند و ما می خواهيم از روانهای از دست رفته در کمپ اشرف قدردانی کنيم و همچنين از افراد کمپ ليبرتی.
متشکرم

تانکردو:
سخنران بعدی فرماندار دين، رئيس سابق حزب دموکرات است. او کانديدای رياست جمهوری و شش دوره فرماندار بود که به مدت 12سال طول کشيد، طولانی ترين مدت فرمانداری در اين ايالت بود. او همچنين رئيس انجمن فرمانداران و کنفرانس فرمانداران در نيوانگلند - فرماندار ورمانت بود.

هاوارد دين:
با تشکر، اجازه بدهيد من از نماينده کنگره به خاطر معرفی سخاوتمندانه اش تشکر کنم. امروز شمشيرهايمان به يک سمت است. و آن سمتی که شمشيرها آن را نشانه رفته اند، به سوی يک بی عدالتی بزرگ، يعنی نفس بر جای ماندن رژيم ملاهاست که مردمشان را سرکوب می کنند و به بند کشيده اند و آنها سرنگون خواهند شد و ما بايد در اين رابطه دست به کاری بزنيم. همين حالا.
ما درباره بهار اعراب صحبت کرده ايم. يک بهار ايرانی هم بود و توسط آخوندها و آيت الله ها سرکوب شد. ما بايد از عدالت در همه جا حمايت به عمل بياوريم، زيرا همان طور که می دانيد وقتی بی عدالتی در يک جا باشد، اين بی عدالتی برای همه است.
ايالات متحده مسئوليت دارد. ما می توانيم درباره مالکی و آخوندها تا می خواهيم شکايت کنيم. ولی ايالات متحده آمريکا مسئوليت نهايی را برای امنيت ساکنان اشرف و تک تک نفرات اشرف که به طور مکتوب توسط يک فرمانده ارشد نيروهای مسلح آمريکا، امضا شده بود، برعهده دارد.
واقعيت امر اين است که اين صرفاً يک مبارزه برای حفظ جان ۳۴۰۰تن افراد غيرمسلح و بی دفاع و محصور شده در يک کشور به نحو فزاينده يی غيردموکراتيک، نيست. اين يک مبارزه برای اين است که ايالات متحده چگونه کشوری باشد.
اگر کشوری در جستجوی اين است که يک نمونه برای حقوق بشر، آزادی و دموکراسی باشد، پس آن کشور بايد دارای استانداردهای بالاتری از آخوندها و مالکی باشد و ما می خواهيم چنين نمونه يی باشيم.
بنابراين، ما صرفاً بر اساس اين که کمپ ليبرتی تا چه حد کثيف است مورد قضاوت قرار نمی گيريم. بر اساس اين که آيت الله ها و مالکی چه کار کردند، مورد قضاوت قرار نمی گيريم. بلکه ما بر اساس اين معيار مورد قضاوت قرار می گيريم که اگر فقط جان يکی از افراد غيرمسلح و بی دفاع در اشرف که ما سوگند خورديم از آنها حفاظت کنيم، از دست برود، اين لکه سياهی عليه ميراث ايالات متحده آمريکا خواهد بود و ما مسئول آن خواهيم بود.
اکنون، ما 400تن از ساکنان اشرف را به ليبرتی منتقل کرده ايم که آن چيزی که گفته می شد، نبود. به ما دروغ گفته شد. بهتر است در انتخاب کلمات احتياط نکنيم. به ما صريحاً دروغ گفته شد.
من موافقم که لازم است مشخص کنيم چه کسی اين دروغ را گفت. اما، جدای از انجام هرکاری برای مشخص شدن اين که چه کسی دروغ گفته، ما بايد در لحظه و فوراً پيشرفت آنچه را که در دستور کار (برای انتقال افراد به ليبرتی) است، متوقف کنيم اکنون فشار زيادی روی دولت ايالات متحده آمريکا خواهد بود که ساکنان ليبرتی را جابجا کنيد و آنها را به جايی در غرب بفرستيد که امن باشند.
واقعيت اين است که بحثهايی صورت گرفته است که آيا ما 400نفر ديگر را بياوريم يا نه. البته، نه تنها شرايط ليبرتی انزجارآور است، بلکه واقعيت اين است که برای 400نفر ديگر جا در کمپ ليبرتی نيست و لذا دولت ايالات متحده بايد ساکنان ليبرتی را جابجا کند و آنها را به کشورهايی غربی بفرستد که پناهنده می پذيرند، قبل از آن که بخواهيم 400نفر بعدی را به ليبرتی بفرستيم، زيرا در کمپ ليبرتی امکانات برای 400نفر ديگر وجود ندارد.
شما داستان را می دانيد. در سال ۲۰۰۳ در ازای گرفتن سلاح ساکنان اشرف، ما به تک تک آنها يک تعهد مکتوب داديم که از آنها دفاع می کنيم. ما در سال ۲۰۰۹، اين تعهد را زير پا گذاشتيم. ما مسئوليت خودمان را در سال۲۰۱۱ رها کرديم؛ وقتی که 47نفر به طرز فجيعی توسط مالکی، اين کشتارگر جمعی، به قتل رسيدند.
ولی اين هم ماجرا نيست. بعد از آن که ما کنترل کمپ اشرف را به دست گرفتيم و شمار زيادی از افراد برجسته نظامی آمريکا هستند که مثل همه ما بسختی تلاش می کنند تا اين موضوع يک پايان موفقيت آميزی داشته باشد، بعد از اين که کنترل را به دست گرفتيم، اداره آگاهی فدرال (اف.بی.آی) به اشرف آمد و تک تک افراد را مورد تحقيق قرار داد. حتی يک تن از ساکنان اشرف پيدا نشد که ربطی به تروريسم داشته باشد و يا در اقدامات تروريستی شرکت کرده باشد.
هيچ توجيهی برای حفظ مجاهدين در ليست تروريستی در آمريکا وجود ندارد و دادگاه استيناف واشينگتن همين حرف را زده است. آنها يک سال و نيم پيش گفته اند که حق دادرسی عادلانه نقض شده است و اين حق دادرسی به مجاهدين بايد داده شود و وزارت خارجه بايد بازبينی کند. ولی وزارت خارجه از حکم قانونی دادگاه تبعيت نکرده است.
اين يک توهين به همه کارهايی است که برای اشاعه دموکراسی می کنيم می باشد.
من به تازگی از کشور مالديو برگشتم و اکنون يک تلاش است که ما داريم يک دولت دموکراتيک را ايجاد می کنيم و پيشرفتهايی هم بوده است.
می دانيد چقدر برای من مشکل است که به آنها توضيح بدهم که بايد به حکومت قانون گردن بگذارند، در حالی که وزارت خارجه ايالات متحده آمريکا خودش به حکومت قانون گردن نمی گذارد؟
چند هفته پيش من در مقابل جمعی در نيويورک صحبت کردم و درباره صلاحيت، اخلاقيات و اصول صحبت کردم. صلاحيت، اخلاقيات و اصول در ايالات متحده در بوته آزمايش است.
ساکنان اشرف کاری را که از آنها خواسته شده است انجام داده اند. آنها از خانه خود که 25سال در آنجا بوده اند، به جايی که در اساس زندان است و منطبق با هيچ استانداردی در هيچ نهادی، چه در ايالات متحده يا هر جای ديگر نيست، جابجا شده اند و آنها با استانداردهای ملل متحد مواجه نشده اند. وقتی به ما گفته شد که ليبرتی بر اساس استانداردهاست، به ما دروغ گفته شد.
لذا، 400نفری که در کمپ ليبرتی هستند اکنون منتظرند و ساعت در حال تيک تاک است. و اين مسئوليت ايالات متحده آمريکاست که مطمئن شود جان کسی از دست نرود.

آقای تانکردو:
سخنران بعدی کسی است که در حقيقت فکر کنم کمی بيش از يک سال پيش بود که چنين برنامه ای در همين هتل اجرا شد، با حضار کمتر و در يک سالن کوچکتر، و اولين سری سخنرانيها در ارتباط با حمايت از ساکنان کمپ اشرف شروع شد و برای اولين بار آقای وزير تام ريج در آن شرکت کرد.
تام ريج، اولين وزير امنيت ملی آمريکا در دوران جورج بوش بود، او 43مين فرماندار پنسيلوانيا از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ بود. قبل از آن او عضو کنگره آمريکا از سال ۱۹۸۳ تا سال ۱۹۹۵ بود. در حال حاضر آقای تام ريج بنيانگذار و رئيس شرکت مشاوره حقوقی «ريج گلوبال» مستقر در واشينگتن دی.سی است. او نويسنده کتاب «آزمايش دوران ما: آمريکا در محاصره» و کتاب «ما چگونه می توانيم در امنيت باشيم» می باشد.

آقای تام ريج:
تام ريج: متشکرم برای مقدمه و معرفی دوستانه تان، متشکرم برای خوش آمدگويی شما.
نمی توانستم جلو خود را بگيرم و به اين فکر نکنم، فکر می کنم همگی ما گاهی به اين مسأله فکر می کنيم که ما با حمايت شما دور هم جمع شده ايم، با فعاليت قوی شما، آيا واقعاً ما قادر نبوديم اين مقدار پيشرفت را هم که در يک سال و نيم - دو سال پيش تابه حال داشته ايم به دست بياوريم اگر پايداری، پايداری مستمر شما، حمايت بی پايان و دائم شما از دوستان و افراد خانواده تان که در آرزوی آزاد کردن اشرف و آزاد کردن سازمان مجاهدين خلق ايران هستند نبود. ما بايد برای شما دست بزنيم. ما بدون حمايت شما اين جا نمی بوديم. برای کاری که شما برای ۳۴۰۰نفر انجام داده ايد متشکرم. شما خيلی بيشتر از کاری که ما به طور عام يا خاص می توانستيم انجام دهيم انجام داده ايد. همکاری با شما برای ما بسيار مايه افتخار است. ما در لحظات بسيار حساسی هستيم و اين موضوع بسيار جدی و مهمی است.
ولی با وجود اهميت اين موضوع، من هيچ وقت نمی خواهم که شوخی طبعی را کنار بگذارم. به عنوان يک مرد جوان از اين که وکيل بودم خيلی خوشحال بودم، هنوز مطمئن نبودم که کسی مرا استخدام خواهد کرد، ولی هنوز هم فعال هستم، پروفسور درشويتز، من هنوز هم 12ساعت آموزش ساليانه را می گيرم. من به اين که موکل شما باشم افتخار می کنم. از «آلن درشويتز» کسی در جامعه شناخته شده تر و قويتر در جامعه وکالت و حقوق بشری نيست. من از اين که موکل شما هستم مفتخرم.
من به دوستم، رودی جوليانی گفتم، من برای رياست جمهوری کانديد نشده ام ولی اگر رئيس جمهور باشم، يک وزارتخانه جديد درست می کنم به نام وزارت تهاجم و او وزير آن خواهد بود. من هميشه از همراه بودن با شهردار ديلی لذت می برم، او يک دوست بسيار عالی است، کسی که من به خاطر تغييرات زيادی که ايجاد کرده است برايش احترام زيادی قائل هستم. اميدوارم که پيامش در گوش شما بماند و به دوستانتان هم منتقل کنيد.
تيپو نيل گفت: «همه سياست ها محلی هستند ولی اگر شما بخواهيد آن را به درجه دولتی برسانيد بايد از منطقه شروع کنيد. شما بايد با نماينده، سناتور، هرکسی در منطقه تان شروع کنيد». در کنار او بودن خوشوقتی بزرگی است.
دوست منهاوارد دين، چند هفته پيش ما در مورد همين موضوع با هم چند برنامه تلويزيونی داشتيم. خيلی جالب بود، ما بايد در مورد يک موضوع ديگر صحبت می کرديم، ما در دو جای مختلف بوديم، ولی در يک صفحه تلويزيون، ما بايد در مورد ايران و موضوعاتی متفاوت صحبت می کرديم، در کمتر از 30ثانيه، او اولين کسی بود که موضوع را به سازمان مجاهدين ربط داد و بقيه برنامه را در مورد سازمان مجاهدين صحبت کرديم.
من مايلم که در مورد ديگر سخنرانان هم که بعد از من صحبت خواهند کرد، تعريف کنم، ولی اين بدين معنی است که دفعه ديگر آنها مرا بايد در آخر ليست سخنرانان قرار دهند. حضور در ميان اين اشخاص واقعاً افتخار بزرگی است.
گذشته طولانی وجود دارد و وقت زيادی نياز است که ما بتوانيم به همه آنها بپردازيم که برخی توسط ديگر سخنرانان به آن پرداخته شد، ولی من فکر می کنم که همگی ما می دانيم که فهميدن آنها برايمان خيلی مهم است.
سازمان مجاهدين خلق ايران ابزار توانمندی دفاع از خودش را، در پاسخ به درخواست ما که خواسته دولت عراق از ما بود، به ما تحويل داد. آنها سلاحهايشان را در مقابل تعهد ما در قبال حفاظت و امنيتشان، به ما تحويل دادند.
موقعيت ما در عراق تغيير کرد و عراق مسئول حفاظت آنها شد. عراقيها به ما قول دادند که از ساکنان کمپ اشرف دفاع کنند و حفاظت و امنيت آنان را فراهم کنند.
در سال ۲۰۰۹ به ما هشدار داده شد که به عراقيها نمی شود اعتماد کرد. دوباره در سال ۲۰۱۱ با يک حادثه وحشتناک ديگر به ما يادآوری شد که حرف آنها قابل اتکا نيست.
پس ما در شرايطی قرار گرفتيم که يک تعهد داريم و نيروهايمان را بيرون کشيده ايم، و تلاش می کنيم با دولتی که تحت نفوذ شديد ملاهای ايران است برخورد کنيم و آنها را وادار کنيم کاری که بايد را انجام دهند.
تمام سخنرانان در اين جلسه به دلائل و انگيزه های مختلفی به اين برنامه پيوسته اند. من از طرف آنها صحبت نمی کنم، ولی به جرأت می توانم بگويم، يک حس درونی به من می گويد يک چيز باعث می شود همگی ما با هم در يک جا جمع شويم، علاوه بر صحنه های دردناک حمله مسلحانه در سالهاي۲۰۰۹ و ۲۰۱۱، و آن اين حقيقت مؤثر و فوری است که «ما حرفی زده ايم، ما قول داده ايم».
من هميشه گفته ام که آمريکا يک علامت و مارک دارد، اگر ما يک کالا بوديم چگونه برای فروش آن در دنيا تبليغ می کرديم. وقتی به نقاط مختلفی در اين جهان مراجعه کنيم و در مورد تجربه سيستم منحصربه فرد آمريکا صحبت می کنيم، البته نبايستی آن را استثنايی کرد. اين سيستم منحصربه فرد آمريکا همان دولت مختار و تقسيم و توازن قدرت است، حاکميت قانون و تعهد به بشريت و دادرسی است.
برای همين است که خيلی از ما در اين هيأت سخنرانان مفتخر هستيم که در اين بريف آميکونس توسط پروفسور درشويتز معروف نمايندگی می شويم.
زمان دادرسی فرا رسيده است و اين يک موضوع اساسی است که همه ما را با هم متحد کرده است. ما کسانی که می گوييم هستيم، ولی ما بايد به ارزشهايمان پايبند باشيم و امروز به نظر می رسد به جای اين که به ارزشهايمان بها بدهيم، از آنها فاصله می گيريم. اگر ما به ارزشهايمان بها می داديم، سازمان مجاهدين خلق ايران سالها پيش بايد از ليست خارج می شد و مهمتر از آن اصلاً هرگز نبايد در اين ليست قرار داده می شد، چون اين ليست برای يک منظور سياسی درست نشده بود.
همکارانم در مورد اين که چگونه سازمان مجاهدين توسط اتحاديه اروپا، انگلستان، اف.بی.ای و سايرين تحت بررسی قرار گرفت، من را در جريان گذاشتند. تجربيات من محدود ولی به اين موضوع مربوط است. از هشتم اکتبر سال۲۰۰۱ تا زمانيکه من از وزارت امنيت ملی خارج شدم، من از يک جدول تهديدات استفاده می کردم. من هر روز آن را می ديدم. يکی از کارهايی بود که من انجام می دادم و من همه چيز را می دانستم، نه اين که هر چيزی که من می دانستم ما در مورد آن صحبت می کرديم، گاهی موضوعات خوشحال کننده يی نبودند، ولی من خبر داشتم.
من هر روز ليست تروريستهايی را که خطری برای آمريکا داشتند، دريافت می کردم. من بايد بگويم، به ياد ندارم که هرگز چيزی ديده باشم که از مجاهدين به عنوان يک گروه تروريستی يا از يک تروريست که به اين سازمان تعلق داشته باشد و تهديدی برای آمريکا، شهروندان آمريکايی و يا منافع آمريکا باشد. هر روز که من خدمت کردم، حتی در کاخ سفيد، هرگز چيزی نديدم. آنها به اين ليست تعلق ندارند، آنها گروه تروريستی نيستند، آنها را از ليست خارج کنيد.
اگر اجازه بدهيد، دومين موضوع مهم در اين جا اعتبار است. چند موضوع و شخصيت و انجمن که من خيلی در مورد آنها نگران هستم. من اين افتخار را داشتم که در چندين برنامه در کنار خانم رجوی باشم. من در کنار والدين، فرزندان، پسران و دختران، و خانواده های افرادی که توسط ملاها و احمدی نژاد کشته شده اند و با کسانی که با کمپ اشرف ارتباط شخصی دارند بوده ام. من می دانم که چقدر برای خانم رجوی و رهبری مجاهدين دردناک و مشکل بوده است که دوستان و همکاران خود را متقاعد کنند که به کمپ ليبرتی بروند. در مورد اعتبار سازمان ملل متحد و ايالات متحده، يکی از بزرگترين نگرانيهای من اين است که خانم رجوی به آنها اعتماد کرد و آنها را باور کرد، در حالی که آنها به اعتماد او خيانت کردند.
آنها به او و رهبری اشرف يکسری عکس دادند که الآن معلوم می شود آن عکسها يکروز ديگر توسط عکاسی ديگر گرفته شده است تا شرايط کمپ ليبرتی را طور ديگری وانمود کنند.
من واقعاً اميدوارم که شما بتوانيد با کسانی که در کمپ اشرف هستند صحبت کنيد و بر روی آنها تأثير بگذاريد و کسانی که در سراسر جهان درگير موضوع سازمان مجاهدين خلق هستند، بدانند که ما حاضرين در اين جا، نسبت به اين که چگونه آنها شرايط را وانمود کردند با خبر هستيم و همه ما می دانيم که آنها چگونه ليبرتی را به خانم رجوی معرفی کردند و ما هم به آنها اعتماد کرديم. ولی تمام چيزهايی که می گفتند دروغ و فريب بود، يک فريب بی رحمانه بود.
من روزی با رهبری صحبت می کردم، آنها روزانه ۱۲۰۰۰۰ ليتر آب برای 400نفر احتياج دارند، ولی فقط يک چهارم آن را دارند. گاهی برق دارند، گاهی ندارند، آنها برای يک هفته امکان استحمام نداشته اند.
شما از اين مسأله به عنوان دومين سازمانی که اعتبارش در خطر است ياد خواهيد کرد و آن کميساريای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد است که در سال ۱۹۵۰ بنيان نهاده شد و دوبار تابه حال برای کارهايی که در جهان کرده اند برنده جايزه صلح نوبل شده اند. اين سازمان يک سازمان فوق العاده است، اما ما بايد از سفير کوبلر، دبيرکل سازمان ملل و آقای آنتونيو گوترز درخواست کنيم درباره چيزی که به غلط به ما عرضه کردند، ما نمی خواهيم زمان زيادی برای پيدا کردن متهم مصرف کنيم، ولی کسی بايد علت اين که چنين دروغهايی ساخته شده اند، را پيدا کند، آقای در شويتز درست می گويد. چرا چيزی گفتی که می دانستی اشتباه است؟ با توجه به آن، درخواست ما امروز اين است: به آن برسيد و درستش کنيد. و همين الآن اينکار را بکنيد.
شما می دانيد چه کسی دوست دارد اينکار را برای شما و برای ساکنان کمپ اشرف انجام دهد. خدای من، شما تصميم گرفتيد که کمپ اشرف را ترک کنيد، من نمی دانم چرا، ولی اگر شما می خواهيد که آنها در کمپ ليبرتی باشند، نگاه کنيد آنها در اشرف چه ساخته اند. اگر به آنها ابزار لازم را بدهيد آنها خود می توانند از عهده اين کار برآيند، فقط از سر راهشان کنار برويد، آنها کمپ ليبرتی را تعمير و درست خواهند کرد.
و در پايان، شما نمی توانيد يک روزنامه، يا راديو و يا برنامه را نگاه کنيد که در مورد رابطه آمريکا با خاورميانه و اتفاقات خاورميانه صحبت نکند.
به خاطر دارم که سالها پيش با يک رهبر سياسی خاورميانه صحبت کردم، او گفت در اين قسمت از دنيا سه مشکل اساسی وجود دارد، من پرسيدم که آنها چيست؟ او گفت: ايران، ايران و ايران و دقيقاً درست گفت.
آيا اين برای شما جالب نيست که ايران را در يک طرف و سوريه را در طرف ديگر داشته باشيد. در اين جا رابطه ای بايد باشد. آنها يکديگر را حمايت می کنند و با وجود تمام حمايت مردمی، به نظر می رسد که پايانی بر بهار عرب باشد، هيچ محکوميتی برای رژيم ايران در سال ۲۰۰۹ و در سال۲۰۱۱ وجود ندارد! جالب است و ما هنوز داريم سعی می کنيم بفهميم که چه کاری انجام خواهيم داد!
ما کمک زيادی از سازمان ملل متحد گرفتيم، چون ما نگران بوديم که در بنغازی چه پيش خواهد آمد، تا همين الآن در سوريه ۶۰۰۰تن کشته شده اند، ما هنوز داريم سعی می کنيم که بفهميم چه کاری را بايد انجام دهيم؟!
به هرحال سازمان ملل متحد چهار سری تحريم تابه حال داشته است. ما سازمان مجاهدين خلق را از سال۱۹۹۷ در ليست نگاه داشته ايم، چون فکر می کرديم که می توانيم با رژيم ايران صحبت يا مذاکره کنيم، چه شد؟ سالها پيش ما گفتيم، بياييد رژيم ايران را محاصره دريايی کنيم، نفت را خارج از دسترس رژيم ايران قرار دهيم. آنها منابع طبيعی زيادی دارند، ما قادر خواهيم بود که اقتصاد اين رژيم را فلج کنيم، چنان چه نفت را تحريم کنيم، ولی ما به خود زحمت امتحانش را هم به خودمان نداديم.
اما ما با رژيم ايران گفتگو کرده ايم، مذاکره کرده ايم، و اميد پشت اميد داشته ايم، که برخی از سخنرانان پيش از من در مورد آن صحبت کردند.
اين رژيم ايران است. به تاريخچه اش نگاه کنيد، آنها مسئول کشتن سربازان آمريکايی در افغانستان و عراق هستند.
آنها مسئول قتل نخست وزير حريری در لبنان هستند، کسی که همسرش يکبار به من گفت: «در اين قسمت از دنيای ما بهتر است که مورد احترام باشيد تا دوستتان داشته باشند». من نمی خواهم توسط رژيم ايران دوست داشته شوم، من می خواهم که مردم ايران مرا دوست داشته باشند.
يک اقدام قوی که اين دولت می تواند انجام دهد، خانم کلينتون، رئيس جمهور اوباما و همه می توانند همراهی کنند. يک اعلان و علامت بزرگ، يک پيام قوی، که ما ايالات متحده به قولمان وفادار خواهيم ماند، ما بر احکام حقوق بشری خود پافشاری خواهيم کرد، ما در کنار مردم خواهيم ايستاد، ما به آنها قول داديم و برايشان امنيت و حفاظت ايجاد خواهيم کرد:
«ملاها، احمدی نژاد، ما سازمان مجاهدين خلق ايران را از ليست خارج خواهيم کرد. بفرماييد، حالا اين مشکل شماست».
متشکرم. بسيار مفتخرم که امروز اينجا با چنين پنل ممتازی باشم.

تانکردو
سخنران بعدی، سفير فيليپ لادر است. فيليپ لادر، سفير آمريکا در انگلستان، از سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۱ بوده است.
او از 14 دانشگاه آمريکا و بريتانيا دکترای افتخاری دارد.
سفير فيليپ لادر

سفير فيليپ لادر
اين مأموريتی سخت برای من است نه تنها به خاطر اين که بايد بعد از اين شخصيتهای والا صحبت کنم بلکه به خاطر اين که من به مأموريتهای ساده عادت کرده ام.
ما البته در شرايطی دور هم جمع شده ايم که تنشها بالا گرفته است. واشينگتن و بروکسل صادرات نفت و بانک مرکزی رژيم ايران را هدف قرار داده اند. همين هفته گذشته ما با وقايعی روبه رو بوديم که حس خوشبينی را برنمی انگيزند.
با اين حال دوست دارم آنچه شهردار ديلی گفت را تکرار کنم. اگر حقيقتاً آمريکاييان، چه در جامعه بازرگانی و چه از همه طيفهای ديگر، عکس های کمپ ليبرتی را ميديدند به اين نتيجه می رسيدند که شرايط تغيير يافته است.
اين موضوعات ممکن است در تحليل نهايی انسان دوستانه باشد اما البته که تبعات گسترده ژئوپلتيکی دارند.
بنابراين می خواهم شما را تشويق کنم که اين با برگزاری چنين گردهمايی هايی در اقصی نقاط کشور، افراد بيشتری را در مورد اين که چگونه اين شرايط، واقعيتهای ايران امروز، تغيير کرده است، مطلع کنيد.
من به دقت به سخنرانان گوش دادم. و به دقت طی ماههای گذشته به مواضع سناتورها کری، لوين، گراهام و نماينده شرمن توجه کرده ام. من از حرفهای ژنرال جونز و رهبران نظامی در اين باره شگفت زده شده ام، کسانی که من با آنها کار کرده ام و به آنها احترام قائلم.
من قطعاً در رابطه با حکم قضايی دادگاه واشينگتن مطلعم و همدل با ديگران از روند فعلی را موجب خطر می دانم.
دليل اين که می گويم شرايط تغيير کرده است چيست؟ اگر کسی آنچه که در مورد کمپ ليبرتی به عنوان واقعيت ارائه شد را ببيند، به ارتباط با واقعيت ۳۴۰۰نفری که امروز در اشرف هستند، پی خواهد برد.
درحال حاضر موضوع اصلی اين است که چگونه می توانيم مطامع هسته يی رژيم ايران را مهار کنيم، اما موضوع فوری تر و اضطراری تر، آينده ۳۴۰۰ انسان است.
بايد تمايلات سخت سرانه رژيم تهران را درهم شکست.
اگر واقعاً می خواهيم به هر طريقی پيشرفت کنيم، همان طور که شهردار ديلی گفت، ضروری است که درک عميق تر و وسيعتری نسبت به واقعياتی که آن افراد با آنها روبه رو شده اند حاصل شود.
صرفنظر از تمام اختلافات سياسی لازم است تمرکزی عميق تر و وسيعتری نسبت به آينده افراد، ايجاد شود.
از شما متشکرم که به من فرصت داديد که مشوق شما باشم در اين که ديگران را به طور گسترده تر آگاه کنيد و به خاطر آنچه توانستم امروز فرا بگيرم، از شما بسيار سپاسگزارم.

خامنه اي قاتله تحريم و اعتراض به انتخابات نمايشي

پلاكاردخامنه اي نه-مريم رجوي آري برفرازاتوبان افسريه

Sunday, February 26, 2012

هراس آخوندها از فراخوان به خيزش و قيام و خراب کردن شعبده انتخابات بر سر رژيم


همزمان با تشديد بحران و شقه درونی رژيم در آستانه نمايش انتخاباتی، ارگان خبری سپاه پاسداران درباره فراخوان سازمان مجاهدين خلق ايران به خيزش و قيام و خراب کردن شعبده انتخابات آخوندی بر سررژيم، نوشت: «رسانه های مجاهدين مأمور شدند تا برنامه ها، اطلاعيه ها و فراخوان های گسترده يی را به فعاليت در جهت بروز ناامنی در انتخابات اختصاص دهند که نشان از برنامه ريزی سران مجاهدين برای به اغتشاش کشاندن انتخابات دارد».

ارگان سپاه پاسدارن در هراس از توزيع فراخوان مجاهدين توسط جوانان انقلابی در شهرهای مختلف کشور افزود: «از ديگر فعاليتهای اين گروه به منظور اغتشاش در انتخابات می توان به ارتباط گيری... با برخی جوانان فعال در انتخابات در ايران اشاره کرد... در انتخابات سال 88 نيز مجاهدين تحرکات گسترده يی در اغتشاشات پس از انتخابات داشتند که از تبليغات رسانه يی آغاز شد و به.. برخی درگيريها در تهران انجاميد».

فعاليت جوانان انقلابی، «خامنه ای نه ـ مريم رجوی آری-اتوبان افسريه اسفند90»


فعاليت جوانان انقلابی، «خامنه ای نه ـ مريم رجوی آری»
تهران ـ اتوبان افسريه اسفند90

درخواست اشرفي ها براي شركت درهمياري سيماي آزادي

سيماي آزادي طنين صداي مقاومت مردم ايران

فشاربه مجاهدان درانتقال ازاشرف به ليبرتي

Friday, February 24, 2012

نامه مجاهدان مستقر در ليبرتی به بان کی مون دبيرکل ملل متحد


اين کمپ منطبق بر استانداردهای انسان دوستانه و حقوق بشر بين المللی نيست
ما با آنهايی که در اشرف هستند توصيه کرده ايم تحت اين شرايط به اين زندان نيايند
ما نگران حضور مأموران مسلح عراقی در داخل کمپ هستيم
که يک منشأء آزار و ارعاب است
ما از شما می خواهيم اقدامات لازم را برای حفاظت و امنيت ما
و رعايت حقوقمان انجام دهيد

دبيرکل عزيز،
ما به رغم خواست خودمان و به خاطر تهديد به يک کشتار ديگر در اشرف به کمپ ليبرتی آمده ايم.
ما عملاً به اجبار از خانه هايمان بيرون شده ايم بدون هيچ توجيهی، و جابجا شده ايم بدون هيچ گونه جبرانی.
ما مورد يک بازرسی تحقير آميز در کمپ اشرف قرار گرفتيم که 11ساعت طول کشيد و طی آن به طور مستمر توسط نيروهای عراقی مورد دشنام قرار گرفتيم.
بعد از ورود به ليبرتی يکبار ديگر از ما خواسته شد مورد بازرسی قرار گيريم.
وضعيت بهداشتی در کمپ ليبرتی بسيار بد و غيرقابل تحمل است. آب نيست، برق در طی شب خاموش و بنگالها کثيف و سرد است.
ما خيلی نگران حضور مأموران مسلح در داخل کمپ هستيم که يک منشأء اذيت و آزار و ارعاب است و ما را از داشتن حيطه و حريم شخصی محروم می کند.
ما با آنهايی که هنوز در اشرف هستند توصيه کرده ايم که تحت اين شرايط به اين زندان نيايند. اين کمپ منطبق بر استانداردهای انسان دوستانه و حقوق بشر بين المللی نيست.
ما هم چنان تحت حمايت چهارمين کنوانسيون ژنو - که در ژوييه ۲۰۰۴ توسط مقامات ايالات متحده به رسميت شناخته شده- و ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی که هر دو توسط عراق تأييد شده است، باقی می مانيم.
ما انتظار داريم که شما تأييد کنيد که حقوق ما به صورت مؤثر بر اساس اين قانون رعايت گردد، و نقض نشود، به خصوص با خشونت، اهانت و رفتار ناشايست و اين که ما درمان مناسب پزشکی دريافت کنيم.
طبق کنوانسيون ژنو حتی افرادی که در بازداشت هستند نيز از حقوق برخوردار هستند، مانند دسترسی به مغازه هايی که با قيمتهای معادل قيمت بازار داخل کشور خريد کنند (ماده 87)، بهداشت و سلامتی (ماده 85)، اموال شخصی (ماده 97)، اين که افسر مسئول بايد يک کپی از کنوانسيون ژنو را در اختيار داشته باشد و مسئول اجرای آن باشد (ماده 99)، مراسلات را ارسال و دريافت کند (ماده 107)، ملاقات کنندگان را بپذيرد (ماده 116)، و اين که اقداماتی که طبق مقررات کنوانسيون ژنو مقرر شده در اختيارشان قرار گيرد.
وقتی ما کمپ اشرف را ترک کرديم، ديديم که اموال ما، مانند چاپگر، وسايل پزشکی، صندليهای پلاستيکی، صندلی و ميزهای کار، از ما گرفته شد که برخی توسط نيروهای عراقی از بين برده شد.

برخی افرادی که در اين عمليات شرکت داشتند، کسانی هستند که به جنايت عليه جامعه بين المللی عليه ساکنان اشرف بين سالهای ۲۰۰۹ و۲۰۱۱ متهم شده اند. يکی از آنها «صادق محمد کاظم» است که وقتی ما وارد کمپ ليبرتی شديم در آنجا حضور داشت و منتظر ما بود و دستورات را صادر می کرد.
محترما در انتظار تأييد شما هستيم که اين حقوق پايه يی در مورد ما به صورت مؤثر رعايت شود. ما همچنين از شما می خواهيم که اقدامات لازم را برای حفاظت و امنيت ما و همچنين برای رعايت حقوقمان انجام دهيد.

رو نوشت:
به آقای آنتونيو گوترز کميسر عالی پناهندگان ملل متحد
به سفير دانيل فيريد مشاور ويژه وزير خارجه آمريکا در موضوع اشرف
به سفير مارتين کوبلر نماينده ويژه دبيرکل ملل متحد و رئيس يونامی در عراق.

ترکيدن لوله اصلی فاضلاب ليبرتی همزمان با حضور نماينده ويژه دبيرکل و نماينده دولت عراق



غيرقابل استفاده بودن زيرساختهای ليبرتی و ضرورت تحقيق مستقل
پيرامون چگونگی تأييد ليبرتی برای استقرار ساکنان اشرف از سوی يونامي
بعد از ظهر روز پنجشنبه 4اسفند (23فوريه۲۰۱۲) لوله اصلی منبع فاضلاب ليبرتی ترکيد و بخش وسيعی از محوطه ليبرتی را فراگرفت. ساکنان با يک تلاش جمعی و با وسايل اوليه و با کيسه های شن توانستند گسترش فاضلاب را که به يک متری بنگالها رسيده بود متوقف کنند. (عکسها ضميمه است).
علت اين حادثه که همزمان با حضور مارتين کوبلر، نماينده ويژه دبيرکل در عراق؛ و جورج باکوس، نماينده دولت عراق؛ صورت گرفت، فرسودگی بيش از اندازه سيستمهای خدماتی و عدم تخليه به موقع منبع اصلی فاضلاب است.
تجربه روزهای اخير نشان می دهد زيرساختهای اين کمپ از جمله آب و برق و فاضلاب يا مستهلک است يا با مشکلات اساسی مواجه است و به هيچوجه پاسخگوی نيازهای اوليه يک گروه کوچک از افراد، چه برسد به يک جمع 400نفره نيست. گزارش تکنيکی 10بهمن و اطلاعيه 11بهمن (31ژانويه) يونامی در مورد زيرساختهای ليبرتی به طور مطلق عاری از صحت بوده است و انتقال ساکنان اشرف به ليبرتی غيرقانونی و نقض آشکار استانداردهای انسان دوستانه بوده ا ست.

آقای مارتين کوبلر در اطلاعيه 11بهمن اعلام کرد: «کميساريای عالی پناهندگان و دفتر حقوق بشر يونامی اکنون اين را که ساختار و امکانات کمپ ليبرتی طبق استانداردهای انسانی بين المللی تصريح شده در MOU است، مورد تأييد قرار داده اند».
در گزارش يک تکنسين سرپناه سازی به تاريخ 10بهمن که مبنای اطلاعيه يونامی است، تصريح شده است: «کمپ به تازگی برای جادادن ۵۵۰۰نفر شکل داده شده است» و «مخزن فاضلاب با ظرفيت کافی موجود است». گزارش تأکيد می کند: «يک ارزيابی مشترک نهايی از بخش 1 با دولت عراق و تيم کميساريا در روز 28ژانويه (8بهمن) برای جادادن فوری 800نفر انجام شده است... اين ارزيابی مشترک با سرهنگ صادق و سرهنگ حقی صورت گرفته است». سرهنگ صادق سردژخيمی است که سرکردگی قتل عام مرداد88 و فروردين90 را به عهده داشته است.
نتيجه گيری نهايی گزارش می نويسد: «بعد از چندين بازديد از کمپ ليبرتی و ارزيابی مشترک با نمايندگان دولت عراق در روزهای 17 تا 28ژانويه نکات زير قابل تأييد هستند: از نقطه نظر تکنيکی و در انطباق با استانداردهای شناخته شده پناهگاه و کمپ در چارچوب کميساريای پناهندگی.. ليبرتی می تواند مناسب برای جا دادن ساکنان (اشرف) در نظر گرفته شود».

هم اکنون از آنجا که همگان شاهد هستند ليبرتی نه تنها استانداردهای انسان دوستانه برای 400نفر را برآورده نمی کند، بلکه اين استانداردها به سادگی و در کوتاه مدت نيز قابل تأمين نيست، مقاومت ايران خواهان يک تحقيق مستقل بين المللی درباره چگونگی تهيه گزارش 10بهمن و تأييد کمپ ليبرتی برای استقرار ساکنان اشرف است. به اذعان نماينده ويژه استقرار ساکنان اشرف در اين کمپ ممکن است بيش از دو سال طول بکشد.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
5اسفند ۱۳۹۰ (24فوريه۲۰۱۲)

دوستان عزيز براي نجات جان هزاران مبارز آزادي امضاء كنيد
براي امضاء لايك كافي نيست
اسم و
Linkايميل خود راوارد كرده و بعد ساين اين كنيد
اطلاعات شما محفوظ خواهد بود
سايت پتيشن:
http://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi

Tuesday, February 21, 2012

شواهد زندان سازی -در استقرار نيروهای مسلح با تيربار و کنترلهای امنيتی و اطلاعاتی با دوربينهای جاسوسی در تمامی نقاط، بيش از پيش خود را نشان می دهد


پس از ورود ساکنان اشرف به ليبرتی، شواهد زندانسازی، به ويژه در استقرار نيروهای مسلح با تيربار و کنترلهای امنيتی و اطلاعاتی با دوربينهای جاسوسی در تمامی نقاط، بيش از پيش خود را نشان می دهد و به وضوح حاکی از تمکين دولت عراق به طرح و برنامه ديکتاتوری آخوندی برای سرکوب و زندانی کردن و کنترل مخالفان اصلی اين رژيم است. گسترش افراد مسلح در نقاط مختلف و نحوه کنترل و نصب دوربينهای آشکار و مخفی، به صورتی است که زندگی شخصی افراد به طور مستمر در معرض ديد و کنترل قرار دارد و در عمل هيچ حيطه ای برای ساکنان به رسميت شناخته نشده است.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران با صدور اطلاعيه های شماره 4و 5 درباره ليبرتی، در اين باره تأکيد کرد: همه چيز حاکی از آن است که دولت عراق به درخواست رژيم ايران اين محل را به يک زندان تبديل کرده و مارتين کوبلر، با تأييد چنين مکانی به عنوان يک کمپ پناهندگی، در خدمت اين زندان سازی به کار گرفته شده است.

اطلاعيه می افزايد: نماينده دولت عراق در ملاقات با نمايندگان ساکنان اشرف در 17بهمن يعنی ده روز قبل از انتقال ساکنان که با حضور جورجی باستين، معاون آقای کوبلر در مقر گردان عراقی در ورودی اشرف برگزار شد، تأکيد کرده بود که استقرار نيروهای مسلح در بيرون ديوارهای ليبرتی قرار دارد. همين نماينده عراقی در ملاقات 23بهمن گفته بود فقط در يک نقطه در ورودی ليبرتی خواهد بود. اما اين تصريحات و تعهدات، يک بار ديگر در عمل نقض شده و افراد مسلح عراقی در نقاط مختلف ليبرتی مستقر شده اند. مقر فرماندهی آنها درست چسبيده به بخش يک ليبرتی، که محل استقرار 400نفر اول است، قرار دارد.
يک مقر نيروهای مسلح در درب شمالی و مقر سوم در درب جنوبی قرار دارد. علاوه بر اين، در مسير سالن غذاخوری نيز يک نقطه کنترل پليسی بر قرار کرده اند. مجاهدين به همين دليل از رفتن به اين سالن تا کنترل پليسی برقرار است، خودداری می کنند.

در نقاط مختلف ليبرتی، دوربينهای قوی کار گذاشته شده تا همه رفت وآمدهای داخل کمپ را کنترل کنند. تنها در ضلع غربی بخش يک ليبرتی، 7 دوربين جاسوسی کار گذاشته شده است. بدون ترديد خروجی اين دوربينها از سوی دولت عراق در اختيار فاشيسم دينی حاکم بر ايران نيز قرار می گيرد که منشأ خطرات امنيتی زيادی برای ساکنان و خانواده های آنها محسوب می شود.
دوربينها، هيچ امکانی برای حيطه و حريم شخصی باقی نمی گذارند. اين امر به ويژه برای زنان فوق العاده آزاردهنده است و شکنجه روانی به حساب می آيد. چرا که درهای ورودی بنگالهای استراحت و سرويسهای بهداشتی و حمامها همه رو به بيرون باز می شود و در معرض اين دوربينها قرار دارد.

به رغم حضور فشرده دوربينهای فوق الذکر، روز30بهمن يک گشت مسلح عراقی اصرار داشت که وارد محوطه آسايشگاه ساکنان شود که با اعتراض شديد آنان مواجه گرديد و ناگزير به بازگشت شد.
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران در اطلاعيه های خود خاطرنشان می کند، با توجه به تعارض آشکار وضعيت ليبرتی با استانداردهای بين المللی، ترديدی نيست که اطلاعيه 31ژانويه يونامی و گزارش سرهم بندی شده تکنسين سرپناه سازی مبنی بر آمادگی کمپ، سراپا دروغ و بی پايه بوده و انتقال ساکنان به اين کمپ، نقض آشکار قانون انسان دوستانه بين المللی و قانون حقوق بشر بين المللی بوده است. اين يک بازداشت دستجمعی است و به لحاظ قوانين بين المللی از مصاديق جنايت عليه بشريت است.
برق اين محل که به هيچ شبکه برق سراسری وصل نيست، صرفاً بايد با ژنراتور تأمين شود در حالی که از آوردن ژنراتورهای اشرف به اين مکان ممانعت شده است.


زير ساختهای کمپ ليبرتي


کمبود آب، کثيفی بيش از اندازه و آلودگی مشمئز کننده بنگالها و سرويسهای بهداشتی، خرابی شبکه آبرسانی، وضعيت بهداشتی را خطرناک می کند. خروجی فاضلاب مقرهای نيروهای مسلح در محوطه داخلی کمپ قرار دارد و محيط را به شدت آلوده و متعفن کرده است به نحوی که نه تنها آسايش، بلکه سلامتی آنها به طور جدی تهديد می شود.
در مورد تخليه فاضلاب محوطه داخلی نيز که بايد برای جلوگيری از آلودگی روزانه چند بار تخليه شود، نيروهای عراقی می گويند سيستم تخليه اين سبتيکها آمريکايی بوده و موجود نيست.

اکنون روشن شده است که عکسهايی که توسط «تسهيل کننده» سازمان ملل، قبل از انتقال ساکنان اشرف به همه جا عرضه شده بود سراپا غيرواقعی، صرفاً تبليغاتی و بازسازی شده به ضرب «صنعت روتوش و فتوشاپ» بوده است.

يک مقام سازمان ملل در ژنو در پاسخ به سؤال خانواده های متحصن راجع به تناقض عکسها با واقعيت گفته است که اين تصاوير دستکاری و روتوش شده تا و ضعيت را مناسب قلمداد کند.

پس از مواجه شدن ساکنان منتقل شده از اشرف با وضعيت غيرقابل قبول ليبرتی، مقاومت ايران از مسئولان ذيربط خواسته است تا توضيح دهند چرا گزارشها و عکسهای ارائه شده قبلی از سوی يونامی با واقعيت امر اين اندازه اختلاف دارد و مسئول آن چه کسی است و اين گزارشهای غلط چه هدفی را دنبال می کرده است؟

Saturday, February 18, 2012

واشنگتن به تلاش برای يافتن يک راه حل مسالمت آميز برای قرارگاه اشرف ادامه می دهد


خبرگزاری کويت:
خبرگزاری کويت (16فوريه ۲۰۱۲) : واشنگتن اعلام کرد به تلاش برای يافتن يک راه حل مسالمت آميز و انسانی برای قرارگاه اشرف ادامه می دهد. ايالات متحده آمريکا اعلام کرد که به تلاش برای ادامه يافتن يک راه حل مسالمت آميز و انسانی برای موضوع قرارگاه اشرف ادامه می دهد.

ويکتوريا نولند سخنگوی وزارت خارجه آمريکا در بيانيه يی اعلام کرد گام تعيين کننده، انتقال داوطلبانه اولين گروه از ساکنان قرارگاه اشرف شامل 400نفر به يک تأسيسات موقت در “قرارگاه ليبرتی ”در نزديکی فرودگاه بغداد است.
نولند گفت: «ايالات متحده آمريکا از دعوت سازمان ملل متحد از دولت عراق و ساکنان قرارگاه اشرف برای ادامه همکاری و شروع انتقال به شيوه مسالمت آميز و بدون فوت وقت حمايت می کند»...

بيانيه کاترين اشتون، عراق بايد سلامت گروه تبعيدی ايران را تضمين کند


بروکسل- خبرگزاری فرانسه 17فوريه ۲۰۱۲
اتحاديه اروپا مقامات عراقی را در روز جمعه به تضمين امنيت گروه اپوزيسيون ايران در انتقال به يک کمپ جديد در نزديکی بغداد فراخواند.
شورای ملی مقاومت ايران توافق کرده است که انتقال از اشرف پايگاه ديرين خود در مرکز عراق را به کمپ پناهجويان ليبرتی يک پايگاه نظامی سابق آمريکا آغاز خواهند کرد.

سخنگوی کاترين اشتون رئيس ديپلوماسی اتحاديه اروپا در يک بيانيه گفت ما مؤکدانه خواستار شروع انتقال مطابق برنامه، در 17فوريه هستيم و از دولت عراق می خواهيم تا به مسئوليتهايش در ارتباط با سلامت و امنيت ساکنان اين کمپ عمل کند.
ما همچنين از ساکنان کمپ می خواهيم با مقامات عراق و ملل متحد همکاری کنند.
کمپ اشرف بيش از ۳۴۰۰نفر از ايرانيان مخالف رژيم تهران را در خود جای داده است.

شورای ملی مقاومت ايران که شامل مجاهدين خلق ايران می شود خواستار خروج پليس عراق از ليبرتی قبل از اين که گروههای ديگری از اشرف خارج شوند، می باشد.

نخستين گروه از مجاهدان اشرف به عنوان گروه آزمايشی، به سوی کمپ ليبرتی حرکت کردند


به درخواست رئيس جمهور برگزيده مقاومت، دبيرکل ملل متحد، وزير خارجه ايالات متحده آمريکا، نماينده عالی اتحاديه اروپا، امشب 400تن از مجاهدان اشرف به عنوان نخستين گروه آزمايشی به کمپ ليبرتی درجنب فرودگاه بغداد حرکت می کنند.

مجاهدان اشرف صبح جمعه قبل از اقدام برای رفتن به ليبرتی، به زيارت مزار شهيدان در قطعه مرواريد شتافتند، بر مزار جاودانه فروغ ها نماز گزاردند و با ياران خاموش اما پر جوش خود که دنيايی را دگرگون کرده اند، تجديدعهد کردند. از اين پيشتر شماری از سنگهای مزار شهيدان توسط وحوش و مزدوران اطلاعات آخوندها، شکسته شده بود

قبل از ظهر جمعه نماينده ارشد سفارت آمريکا در محل حاضر شد و طبق بيانيه ديروز وزارت خارجه آمريکا تأکيد کرد که ناظران آمريکايی 5روز هفته در ليبرتی بازديد خواهند داشت تا از امنيت و سلامت ساکنان اطمينان حاصل کنند. نماينده ارشد سفارت آمريکا خاطرنشان کرد: خانم کلينتون پيگير موضوع اشرف است. نماينده ارشد افزود که او بايد در بازگشت از اشرف، گزارش تحولات و جابه جايی امروز را برای اطلاع وزير خارجه ايالات متحده ارسال کند.

علاوه براين، نماينده کميساريای عالی پناهندگان نيز اطمينان داد که يک واحد گشت ويژه کميساريای عالی پناهندگان در ليبرتی در دسترس خواهد بود

از بامداد جمعه شماری از ناظران و نيروهای کلاه آبی ملل متحد برای همراهی و نظارت بر جريان انتقال در اشرف مستقر شدند. مسير اشرف تا ليبرتی، پيشاپيش، از سوی نيروهای گوناگون عراقی تحت کنترل و حفاظت شديد قرار گرفته و هليکوپترها بر فراز مسير در حرکت هستند. ناظران ملل متحد، بر انتقال مجاهدين نظارت می کنند.

نيروهای عراقی درجريان بازرسی اموال و خودروها و اعضای مجاهدين حداکثر اشکالتراشی و تأخير و ممانعت را به عمل آوردند. در همين رابطه مارتين کوبلر نماينده ويژه دبيرکل ظهر امروز، برای حل وفصل مشکلات و اطمينان خاطر از آمادگی 400تن از مجاهدين برای حرکت، با پاريس تماس گرفت و با محمد محدثين نماينده ساکنان اشرف در خارج از عراق گفتگو کرد. نماينده ويژه دبيرکل در پايان اين تماس قدردانی خود را ابراز کرد.

بنا بر گزارشها، برای آماده سازی و تضمينهای ضروری در تمام روز ارتباطات بين پاريس، واشنگتن، نيويورک، بروکسل، اشرف و نماينده ويژه دبيرکل برقرار بوده است تا خانواده ها و هموطنانمان اطمينان حاصل کنند.

بيانيه دبيرکل و وزارت خارجه آمريکا در اين رابطه شب پنجشنبه منتشر گرديد. در بيانيه ويکتوريا نولاند سخنگوی وزارت خارجه درباره کمپ اشرف تأکيد شده است:
ايالات متحده آمريکا کماکان به دنبال يک راه حل مسالمت آميز، انسانی برای وضعيت غيرقابل تحمل در کمپ اشرف می باشد. قدم مهم نقل وانتقال داوطلبانه اولين گروه 400نفره ساکنان اشرف به تأسيسات ترانزيت جديد در کمپ آزادی است. ايالات متحده آمريکا از فراخوان سازمان ملل برای دولت عراق و ساکنان کمپ اشرف برای ادامه همکاری و شروع به اين نقل وانتقال مسالمت آميز و بدون تأخير حمايت می کند... ..

ايالات متحده ساکنان کمپ آزادی را رها نخواهد کرد. ما از آنها مرتباً و مکرراً بازديد خواهيم کرد و به کار با سازمان ملل در حمايت از جابه جايی موقت و نهايتاً استقرار امن و مسالمت آميز ساکنان اشرف در خارج از عراق، با مراعات حاکميت عراق و همچنين بر اساس مسئوليتهای دولت عراق برای رفتار انسان دوستانه ادامه خواهيم داد.

درهای کمپ ليبرتی بايد به روی وکيلان و خبرنگاران باز باشد تا آنها بتوانند با ساکنان ديدار و گفتگو کنند


اخبار - اشرف اطلاعيه شوراي ملي مقاومت
درهای کمپ ليبرتی بايد به روی وکيلان و خبرنگاران باز باشد تا آنها بتوانند با ساکنان ديدار و گفتگو کنند
هر کس استانداردهای انسان دوستانه و حقوق بشر و استانداردهای بين المللی حفاظت پناهندگان به ويژه آزادی رفت وآمد در يک «جابجايی داوطلبانه» را تأييد کرده است، بهتر است در برابر خبرنگاران و ساکنان ظاهر شود و پاسخگو باشد

بعدازظهر روز جمعه 28بهمن، به درخواست مريم رجوی، رئيس جمهور برگزيده شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال حاکميت به مردم ايران، 400تن از اعضای سازمان مجاهدين خلق ايران در اشرف به کمپ ليبرتی می روند.
اما برخلاف پروپاگاند و اظهارات تبليغاتی، حداقل اطمينانها تأمين نشده و هيچ کس استانداردهای انسانی و بشردوستانه را در اين کمپ تأييد نکرده است. در اظهارات مزورانه تبليغاتی تلاش می شود زير ساختهای فنی از قبيل تعداد شيرهای آب (بدون آب آشاميدنی)، که يک تکنسين سرپناه سازی آنها را گزارش کرده است، با تأمين استانداردهای انسانی يکسان جلوه داده شود.

کميساريای عالی پناهندگان ملل متحد بر ضرورت آزادی رفت وآمد و برخورداری ساکنان به عنوان پناهجويان و «افراد مورد نگرانی» از حفاظتهای پايه يی امنيت و رفاه آنها تأکيد کرده است.
دعوت از خبرنگاران نبايد فقط به منظور بهره برداری سياسی و تبليغاتی و مانند گذشته بدون دسترسی به ساکنان و بدون ديدار و گفتگو با آنها باشد.
هر کس استانداردهای انسان دوستانه و حقوق بشر و استانداردهای بين المللی حفاظت پناهندگان در يک «جابه جايی داوطلبانه» را تأييد کرده است، بهتر است در برابر خبرنگاران و ساکنان ظاهر شود و پاسخگو باشد. بدون آزادی تردد، دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی، ديدار با وکيلان و خارج شدن مأموران مسلح عراقی از محوطه داخل کمپ چيزی جز زندان تحت نام «ليبرتی» در کار نيست.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
28بهمن۱۳۹۰ (17فوريه۲۰۱۲)

هيچ نيروی پليس عراق در داخل ليبرتی نبايد باشد


سی.ان.ان نيوز:
بغداد - رهبر يک گروه اپوزيسيون تبعيدی ايرانی روز پنجشنبه گفت اعضای اين گروه که در يک کمپ ديرپا در عراق مستقر بودند، آماده اند انتقال به کمپ جديد را شروع کنند.

مريم رجوی رهبر مستقر در پاريس اين گروه گفت 400نفر موافقت کردند از کمپ اشرف واقع در مرکز عراق به پايگاه نظامی سابق آمريکا منتقل شوند.
درکمپ جديد، کميسر عالی ملل متحد در امور پناهندگان تلاشها برای استقرار گروه را در خارج از عراق شروع می کند.
کمپ اشرف مدت بيش از 25سال موطن اعضای سازمان مجاهدين خلق ايران بوده است، بيش از ۳۰۰۰نفر از تبعيديان که شخصيتهای مقاومت ايران و حاميان آنها توصيف می شوند در کمپ اشرف مستقربودند.

مريم رجوی گفت اولين گروه از ساکنان آماده اند تا به کمپ موقت جديد در نزديک فرودگاه بين المللی بغداد منتقل شوند اما گفت تضمينهای بيشتری از طرف ملل متحد و دولت عراق قبل از جابه جايی ضروری می باشند. وی افزود اين تضمينها شامل اين تعهد است که هيچ نيروی پليس عراق در داخل مکان جديد باقی نمانند تا ساکنان در امنيت و آرامش باشند. زيرا به گفته اين گروه، نيروهای عراقی تحت فرمان نوری مالکی، قبلاً حملاتی خونينی را عليه ساکنان اشرف به عمل آورده اند.

در بيانيه يی که از طرف بان کی مون دبيرکل ملل متحد روز چهارشنبه صادر شد وی از تمامی طرفها خواست تا پروسه جابه جايی را ”فوراً ”شروع کنند. بان کی مون از مقامات عراقی و ساکنان کمپ اشرف مؤکدانه خواسته است به نحوی صلح آميز با اين پروسه و برای تکميل آن همکاری کنند...
کميساريای عالی پناهندگان ملل متحد، ساکنان اشرف را به عنوان ”پناهجويان رسمی ”در برابر تعقيب و آزار رژيم ايران به رسميت شناخته است.

با انتقال تمامی خودروها و اموال منقول به کمپ ليبرتی موافقت نشده است


يونايتدپرس بين المللی (16فوريه) : رهبر يک گروه ناراضی ايرانی از 400تن از ساکنان محل تحت محاصره ای در استان ديالی عراق خواستار جابه جايی به تاسيساتی در بغداد شد.

مريم رجوی گفت از 400تن از اعضای مجاهدين خلق ايران خواسته است که از اشرف به پايگاه نظامی سابق آمريکا در بغداد معروف به کمپ ليبرتی بروند. اشرف در محاصره است.

شورای ملی مقاومت ايران يک ائتلاف فراگير در بيانيه يی گفت، ”اين امر به رغم اين است که با انتقال تمامی خودروها و اموال منقول به کمپ ليبرتی موافقت نشده است ”.

مريم رجوی گفت انتقال شمار بيشتری از ساکنان تنها بعد از آن که او تضمينهای امنيتی دريافت کند، صورت خواهد گرفت.

انتقال اولین گروه از مجاهدان اشرف به لیبرتی


خبرگزاری کونا -کويت
اتحاديه اروپا از اولين گروه انتقالی از کمپ اشرف استقبال کرد
خبرگزاری کونا، 18فوريه، ۲۰۱۲ - بروکسل - کاترين اشتون نماينده عالی اتحاديه اروپا روز شنبه خبر رسيده از عراق در مورد اين که اولين گروه از ساکنان کمپ اشرف به طور داوطلبانه، منظم و مسالمت آميز به کمپ حريه منتقل شدند بسيار زياد استقبال کرده است...
... اشتون گفت به گفتگو با وزيران اتحاديه اروپا ادامه می دهد که چطور به بهترين شيوه، اتحاديه اروپا به حمايت از يک راه حل صلح آميز و بادوام راجع به اين مسأله انسان دوستانه ادامه بدهد. بيش از 3هزار ايرانی متعلق به گروه ناراضی سازمان مجاهدين خلق (ام.کا.او) در کمپ نزديک بغداد مستقر هستند.

توجه گسترده رسانه ها به انتقال ۴۰۰تن از مجاهدان اشرف


انتقال 400تن از ساکنان اشرف به ليبرتی مورد توجه گسترده رسانه ها در کشورهای عربی قرار گرفت.

تلويزيون الجزيره: خبرگزاری فرانسه خبر داد نزديک به 400نفر از سازمان مجاهدين خلق ايران صبح امروز وارد قرارگاه جديد آزادی در نزديکی پايتخت عراق، بغداد، شدند. اين گروه، سری اول طرح دولت عراق در همکاری با نمايندگی سازمان ملل در عراق و کميساريای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان برای تخليه اين قرارگاه محسوب می شوند که قرارگاه اشرف را ترک می کنند.

تلويزيون العربيه: صبح امروز حدود400نفر از اعضای جنبش اپوزيسيون مجاهدين خلق ايران وارد قرارگاه جديدشان در نزديکی بغداد شدند آنها از قرارگاه اشرف در استان ديالی می آمدند، مشاور قانونی اين جنبش گفت اتوبوسها قبل از ورود به قرارگاه به صورت دقيقی بازرسی شده اند.

تلويزيون البابليه: عمليات جابه جايی نزديک به چهارصد تن از افراد مقاومت ايران، مجاهدين خلق به قرارگاه ليبرتی در اجرای توافقنامه ای که دولت عراق و سازمان ملل منعقد کرده بود شروع شد. يک منبع در نيروهای ويژه حفاظت از قرارگاه گفت که روز جمعه شاهد عمليات سری اول از ساکنان قرارگاه اشرف به ـ کمپ آزادی ـ در نزديکی فرودگاه بين المللی بغداد خواهد بود».

تلويزيون الرافدين: عمليات انتقال سری اول از اعضای سازمان مجاهدين خلق ايران از قرارگاه اشرف در استان ديالی به کمپ ليبرتی در نزديکی پايتخت شروع شد. دبيرکل سازمان ملل بان کی مون بر ضرورت شروع جابه جايی ساکنان قرارگاه اشرف تأکيد کرده بود و از دولت مالکی و ساکنان قرارگاه خواسته بود که همکاريشان را ادامه بدهند و اين عمليات را به صورت مسالمت آميز به اتمام برسانند. وی تأکيد کرد که دولت مسئوليت امنيت و سلامتی ساکنان کمپ را بر عهده دارد.

تلويزيون التغيير: دولت عراق، اولين گروه از ساکنان اشرف را به کمپ آزادی در نزديکی فرودگاه بين المللی بغداد به عنوان گام اول برای آماده کردن آنها برای خروج نهايی از عراق منتقل کرد. يک سخنگوی اپوزيسيون مجاهدين خلق از پاريس گفت که سازمان با شروع تخليه قرارگاه اشرف و انتقال به يک قرارگاه ديگر در نزديکی بغداد موافقت کرده بشرط اين که پليس از اين قرارگاه قبل از شروع جابه جايی بيرون برود تا از تنش و خشونت و بروز مشکلات با ساکنان کمپ جلوگيری شود.

خبرگزاری نينای عراق: انتقال سری اول ساکنان قرارگاه اشرف محل استقرار اعضاء سازمان اپوزيسيون مجاهدين خلق ايران به موجب توافق بين دولت عراق و سازمان ملل متحد آغاز شد. يک منبع امنيتی گفت سری اول متشکل از 400نفر است که از قرارگاه اشرف واقع در ناحيه العظيم در شمال بعقوبه به قرارگاه ليبرتی در نزديکی فرودگاه بين المللی بغداد منتقل می شوند.

روزنامه الدستور: روز جمعه اولين گام پروسه حل تضاد عناصر سازمان اپوزسيون مجاهدين خلق ايران در عراق با خروج اولين گروه ساکنان از قرارگاه اشرف به سمت ليبرتی شروع شد… اين جابه جايی با نظارت کميته دولتی مسئول امور قرارگاه وابسته به دفتر مالکی و نمايندگان دفتر يونامی انجام شد. اين جابه جايی با حفاظت امنيتی شديدی انجام شد. ... .

Friday, February 10, 2012

پاسخ كوبنده به آيت الله بي بي سي -بخوانيد

تكذيب دروغپردازيها عليه مجاهدين
يك سخنگوي مجاهدين حرف احمقانه يك مقام ناشناس آمريكايي مبني بر ترور نفر هسته اي رژيم را كه آيت الله بي بي سي و شركا به بازنشخوار آن مبادرت كرده اند نمونه ديگري از همان ”امدادات غيبي” استمالت گران نظام كثيف آخوندي توصيف كرد و افزود: مقام ناشناس، و كساني كه از درهم ريختن بساط اتمي آخوندها توسط مجاهدين زيان ديده اند، اكنون با لودگيهاي باب طبع آيت الله بي بي سي، درصدد جبران مافات و توجيه تراشي براي ادامه ليست‌گذاري ننگيني هستند كه به آخوندها جواز قتل و سركوب مي‌دهد.
سخنگوي مجاهدين خاطرنشان كرد: تمام مردم ايران ميدانند كه شبكه جعل و خبرسازي آيت الله بي بي سي و هم ريشان، همچنانكه در اسناد ويكيليكس در مورد وادار شدن دولت انگليس به خارج كردن نام مجاهدين از ليست تروريستي فاش شده است، يك معاملة رسوا با رژيم منفور آخوندي براي طعن و لعن مقاومت ايران از سوي شبكه ارتجاعي– استعماري بي بي سي به زبان فارسي است.
چسباندن رمزي يوسف و بمبگذاري در حرم امام رضا به مجاهدين نيز فقط بازنشخوار اراجيف اطلاعات آخوندها توسط آيت الله بي بي سي و همگنان است.
شايان يادآوري است كه خبر مجعول نسبت داده شده به يك مقام ناشناس آمريكايي، كه حتي حاضر به بيان اسم او هم نشده اند، بلادرنگ توسط شبكه و سايتهاي سپاه و اطلاعات آخوندي و «سبز بي هزينه»، مورد استقبال قرار گرفت و سركرده پيشين سپاه پاسداران نوشت: «اين خبر در زماني كه اتحاديه اروپا تلاش دارد اين سازمان را از ليست گروههاي تروريستي خارج كند، تاثير مهمي بر آگاهي هرچه بيشتر افكار عمومي جهاني از پشت پرده سناريوهاي شكل گرفته عليه جمهوري اسلامي ايران خواهد داشت».

Wednesday, February 8, 2012

پيام جوانان هم پيمان با اشرف و مردم ايران تا پيروزي


دوستان عزيز براي نجات جان هزاران مبارز آزادي امضاء كنيد
براي امضاء لايك كافي نيست
اسم و ايميل خود راوارد كرده و بعد ساين اين كنيد
اطلاعات شما محفوظ خواهد بود
سايت پتيشن:
http://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi

فيلتر شكن
www.sotehdelan.co.cc

زندگينامه‌ محمد حنيف بذرافشان نخستين صدق و فدا

محمد حنيف‌نژاد در سال1318 در خانواده‌يي زحمتكش و محروم در تبريز متولد شد و از كودكي با دردها و رنجهاي محرومان آشنا گرديد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در دبستان همام و دبيرستانهاي منصور و فردوس اين شهر گذراند. فعاليتهاي اجتماعي همواره جزئي از زندگي حنيف‌نژاد بود. از دورهٌ دبيرستان در هيأتهاي مذهبي به‌فعاليت پرداخت، و در كوران نهضت ملي شدن نفت با مسائل سياسي آشنا گرديد. پس از گرفتن ديپلم، به دانشكدهٌ كشاورزي كرج راه يافت. با ورود به دانشگاه، فعاليتهايش گسترش پيدا كرد. او نمايندهٌ دانشجويان دانشكدهٌ خود در جبههٌ ملي و عضو فعال نهضت آزادي و مسئول انجمن اسلامي دانشجويان دانشكدهٌ مزبور بود. در سال‌1342 در رشتهٌ مهندسي ماشين‌آلات كشاورزي فارغ‌التحصيل شد. محمد در هر جمعيتي كه وارد مي‌شد، تحرك و فعاليت بيشتري بدان مي‌بخشيد. فعاليتهاي گستردهٌ او باعث شد كه دو‌روز پيش‌از رفراندوم قلابي شاه در بهمن سال1341 از‌طرف ساواك دستگير شود. او هفت‌ماه را در زندانهاي قزل‌قلعه و قصر گذراند. در زندان قزل‌قلعه بود كه با پدر طالقاني آشنا شد. در همان زمان در زندان تحليلهاي سياسي و برداشتهاي ايدئولوژيك جديدش را مي‌نوشت و براي دوستانش به‌بيرون مي‌فرستاد. محمد حنيف‌نژاد پس‌از فراغت از تحصيل، در سال1342، به خدمت سربازي رفت. 9ماه در سلطنت‌آباد تهران و بقيهٌ سربازيش را در مركز توپخانهٌ اصفهان و پادگان مرند سپري كرد. اين دوران نيز براي او آموزنده بود. ماهيت ارتش شاه را بيشتر شناخت و در زمينهٌ نظامي، تجربه‌ها و درسها فراگرفت. پس از بازگشت از نظام‌وظيفه، با سعيد محسن به مطالعات عميقتري روي آورد. در آن دوران وقايع 15خرداد‌1342 اتفاق افتاده بود. در سال39 كه در اثر فشار آمريكا بر روي رژيم شاه براي پذيرش رفرمهاي مورد نظر در جهت تغيير بافت التقاطي نظام حاكم از بورژوا‌‌ـ ملاك به سرمايه‌داري وابسته و تن‌دادن به سلطهٌ آمريكا به‌عنوان قدرت مسلط به‌جاي انگليس، ديكتاتوري شاه تضعيف شده و در نتيجه مقداري فضاي باز سياسي ايجاد شد، مجدداً انبوه جريانها و افراد سر‌برداشتند. اما پس از سركوب خونين قيام 15خرداد42 همهٌ آنها دوباره ذوب شدند و از‌ صحنهٌ مبارزه خارج شدند. در‌اين ميان محمد حنيف‌نژاد و سعيد محسن به‌ويژه با مطالعه دربارهٌ جنبشها و مبارزات مردم ايران و به‌ويژه مطالعه دربارهٌ روش احزاب سياسي ايران و علل شكست آنها، بدين نتيجه رسيدند كه علت اصلي شكست مبارزات گذشته فقدان يك رهبري ذيصلاح انقلابي مجهز به علم مبارزه و داراي تئوري انقلابي و آماده براي مبارزه و عمل انقلابي بوده است. در مورد شرايط مشخص پس از سركوب قيام 15خرداد هم كه اشكال رفرميستي مبارزه به بن‌بست رسيده بود، به اين نتيجه رسيدند كه دوران كارهاي رفرميستي سپري شده است و براي مقابله با رژيم ديكتاتوري و وابستهٌ شاه راهي جز راه مبارزهٌ مسلحانه وجود ندارد. اين كشف انقلابي، نطفهٌ اوليهٌ تشكيل سازماني بود كه بعدها «مجاهدين» ناميده شد. محمد حنيف، سعيد محسن و اصغر بديع‌زادگان در نيمهٌ شهريورماه‌1344 هستهٌ اوليهٌ سازمان مجاهدين خلق ايران را بنيانگذاري كردند. مجاهد شهيد محمد حنيف‌نژاد با دركي نوين و خلاق به‌دور از برداشتهاي ارتجاعي و استثماري، از ايدئولوژي توحيد و اسلام، قرآن و نهج‌البلاغه را به‌عنوان اصيل‌ترين منابع اين ايدئولوژي و راهنماي عمل مطالعه مي‌كرد و به‌تبيين مفاهيم آن مي‌پرد‌اخت. او با همان جديت، مكاتب فلسفي، اجتماعي و انقلابي ديگر را نيز مطالعه مي‌كرد. براي او حل مسائل انسان و به‌خصوص انسان معاصر و مردم دردمند استثمارشدهٌ جامعهٌ ايران مهم بود. محمد معتقد بود هرنظري كه انسان را در راه تكامل هدايت كند، و هرمكتبي كه انسانهاي به‌زنجير كشيده را آزاد سازد، تكامل‌دهنده است و بايد از دستاوردهاي انقلابي ديگران استفاده نمود. حنيف‌نژاد معتقد بود وظيفه و رسالت انسان صرفاً شناخت جامعه نيست، بلكه بايد آن را در جهت تكامل تغيير داد. احساس مسئوليت نسبت به سرنوشت انسانهاي مظلوم و تحت استثمار جامعه، او را به‌عمل فرامي‌خواند. او مي‌گفت اگر در حدي كه درك كرده‌ايم، دست به‌عمل نزنيم، به‌دور خواهيم افتاد. زيرا تأثير عمل است كه مي‌تواند دانسته‌ها و شناساييهاي ما را عميقتر كند و ما را از تكرار نوساني راهها و حرفهاي قبل بازدارد. در همين راستا بود كه او در كنار كار مخفي، قسمتي از وقت خود را براي جامعه‌گردي صرف مي‌كرد. به جنوب تهران يا به‌روستا مي‌رفت و با توده‌هاي مردم مي‌نشست، از آنها نيرو مي‌گرفت و از آنها مي‌آموخت. او مي‌گفت كه اگر با توده‌هاي مردم و در كنار آنها نباشيم، و اگر سالها در محيطي دربسته به مطالعهٌ كتاب و تفكر و انديشه بپردازيم، محال است كه بتوانيم كوچكترين تغييري در وضع جامعه به‌وجود آوريم. محمد در يك‌جا نوشت: «براي درك قانونمندي هربخش از طبيعت بايد بر آن قسمت از طبيعت عمل كنيم. مثلاً براي درك قوانين حاكم بر جانوران بايد بيولوژي حيواني را مطالعه كرد. براي درك قوانين اجتماع بايد در آن زيست و آن را مطالعه كرد. براي درك قوانين مبارزه بايد در جريان آن شركت كرد. براي رهبري مبارزه، نمي‌شود از حاشيه دستور داد. صلاحيت يعني چه؟ از كجا ناشي مي‌شود؟ صلاحيت چيزي نيست كه انسان از شكم مادر با خودش سوغات آورده باشد. صلاحيت از شركت در عمل توأم با جمعبندي نتيجهٌ تجربيات به‌دست مي‌آيد». و در جاي ديگري به ياران خود توصيه مي‌كرد: «در بازديد از روستاها تنها به‌شناخت روابط توليدي روستا اكتفا نشود، بلكه برادران توجه داشته باشند كه درك روابط اجتماعي روستا از نظر شناخت روستاييان كه از نظر كار آيندهٌ ما در روستا ضروري است، نيز لازم مي‌باشد». به‌راستي كه او لحظه‌يي غافل و فارغ از زمينه‌هاي عملي مبارزه نبود. اين هوشياري در جديت او در برخورد با مسائل مختلف و بيزاري او از مسامحه و اهمال خود را نشان مي‌داد. جدي بودن محمد همواره با نظم همراه بود و همين نظم در كارها به‌وي اجازه مي‌داد كه از وقتش بيشترين استفاده را بنمايد. كارها برايش درجه‌بندي داشت، براي هركدام به‌نسبت درجهٌ اهميتشان وقت و انرژي مي‌گذاشت. اگر عملي را مي‌پذيرفت به‌بهترين نحو انجام مي‌داد. همين امر سبب مي‌شد با اين كه بيماري سينوزيت آزارش مي‌داد و به‌شدت ضعيفش ساخته بود، معذالك به‌همهٌ كارهايش به‌خوبي برسد. در كنار كارهاي تئوريك و تدوين ايدئولوژي سازمان او از كارهاي عملي و ورزشي غافل نبود. در پايگاههاي مخفي خود در كارهاي طبخ و نظافت هميشه پيشتاز بود و كوهنوردي برايش آن‌چنان جدي بود كه ديگر كارها. او با تمام گرفتاريهاي سازماني، هفته‌يي يكبار به‌كوه مي‌رفت و مي‌گفت: «آغوش كوهستان هميشه براي آنان كه عليه كاخ‌نشينان قيام مي‌كنند، باز است». ضربهٌ اول شهريور1350 كه طي آن بيش از 95درصد اعضا و كادرهاي سازمان دستگير شدند فرازي بود كه يقين استوار او به‌مبارزه و پيروزي را نشان داد. برخورد حنيف در برابر اين ضربه كه مي‌توانست تمامي هستي و موجوديت سازمان را از‌بين ببرد به‌راستي آموزنده بود. اين ضربه براي سازمان جواني كه در آغاز كار خود بود و خود را براي دست زدن به‌عمليات بزرگ در آيندهٌ خيلي نزديك آماده مي‌كرد، به‌شدت ناگوار بود. كساني كه خود در چنين شرايطي قرار گرفته‌اند مي‌توانند حالتي را كه به‌افراد آن سازمان دست مي‌دهد احساس كنند. در آن‌زمان كه آن‌همه مأموران ساواك دربه‌در به‌دنبال حنيف‌نژاد و ديگر افراد سازمان مي‌گشتند و شكنجه‌هاي وحشيانه روي مجاهدين ادامه داشت، حنيف‌نژاد براي رفقايش چنين نوشت: «اگر از شكستي كه پيش آمده درست درس بگيريم مي‌توانيم آن را تبديل به‌پيروزي كنيم. آن‌چه كه به‌ما ضربه مي‌زند اشتباه ماست، نه هوشياري و قدرت دشمن. حوادثي كه پيش آمد بر ما ثابت كرد كه دشمن نه‌تنها از نظر استراتژي، بلكه در تاكتيك هم ضعيف است». انسان دربرابر چنين موضعگيري در مقابل ضربات وارده به‌ياد اين جملهٌ چه‌گوارا مي‌افتد كه «انقلابي كسي است كه وقتي پيروزي هم‌چون چراغي كم‌نور در نقطه‌يي دوردست كورسو مي‌زند، آن را مانند خورشيد پيش چشم خود روشن ببيند». محمد حنيف‌نژاد در تهيه و تدوين مباحث ايدئولوژيك سازمان خود نقش اساسي داشت. او از قدرت جمعبندي عميقي برخوردار بود و از جريانات قانونهاي عام مبارزه را بيرون مي‌كشيد. قبل از حنيف‌نژاد، آنها كه نيروهاي در صحنه بودند، با رنگ اسلامي يا ملي، قبل از هرچيز تابع تعادل قواي بين‌المللي يا تعادل جناحهاي دروني حاكميت بودند. اما در همين شرايط كانون و هستهٌ مركزي مجاهدين در سال‌44 با زدن مهر بطلان ايدئولوژيكي، سياسي و تشكيلاتي به اسلام استثماري و زدن مهر بطلان به مبارزهٌ غيرانقلابي، تشكيل شد و با همهٌ آنها مرزبندي كرد؛ از لحاظ ايدئولوژيك، با مرزبندي صوري بي‌خدا و باخدا، از لحاظ سياسي با مبارزهٌ رفرميستي و قانوني و از لحاظ تشكيلاتي با مبارزهٌ تفنني، و بدين ترتيب مبارزهٌ انقلابي حرفه‌يي و مخفي را با اتكا به ايدئولوژي ضداستثماري توحيدي پيشه كرد. رژيم شاه كه به‌خوبي به‌اهميت كار سترگ محمد حنيف‌نژاد آگاه بود، بعد از اسارتش، پس از شكنجه‌هاي وحشيانه از او مي‌خواست كه براي نجات از اعدام يكي از سه‌شرط زير را بپذيرد: يا در جهت تفرقه‌اندازيهاي مطلوب ارتجاعي و استعماري، بر تضاد اسلام و ماركسيسم تأكيد كند يا با مبارزهٌ مسلحانه اعلام مخالفت كند يا بگويد مجاهدين به‌عراق وابسته‌اند. دژخيمان شاه به‌محمد حنيف مي‌گفتند كه اگر يكي از اين سه‌شرط را قبول كند از اعدام او صرفنظر خواهند كرد. ولي بنيانگذار مجاهدين هيچ‌كدام از سه‌شرط رژيم شاه را نپذيرفت و با اقتدا به سرور آزادگان سيدالشهدا، شهادت را برگزيد. محمد حنيف‌نژاد و 4تن از يارانش در سحرگاه 4خرداد1351 تيرباران شدند. برادر مجاهد مهدي ابريشمچي دربارهٌ تيرباران بنيانگذاران سازمان مي‌گويد: «شايد چند‌هفته از شهادت بنيانگذاران سازمان گذشته بود كه ما را با اتوبوس از زندان جابه‌جا مي‌كردند. در كنار هر‌زنداني يك‌سرباز گذاشته بودند كه مراقبت كند. سربازي كه مراقب من بود به‌حرف آمد و گفت: مي‌خواهم از سربازي فرار كنم، چون مي‌ترسم مرا در جوخهٌ آتش بگذارند. دوستي دارم كه فرار كرده و گفته است كه شاهد صحنهٌ اعدام چند‌زنداني سياسي بوده و چيزهايي برايم تعريف كرده كه مرا تكان داده است. اين سرباز جزئياتي را كه دوستش نقل كرده بود، بازگو كرد و ترديدي برايم باقي نگذاشت كه آن ماجرا صحنهٌ اعدام محمد حنيف‌نژاد بوده است. از‌جمله اين كه گفت: مرد چارشانه‌يي بوده است كه صحنهٌ خيلي عجيبي ايجاد كرده بود، وقتي مي‌خواستند اعدامشان كنند، با صداي بلند دعا مي‌خوانده و حرفهاي عجيبي زده بود كه صحنهٌ اعدام را به‌هم ريخته بود. البته آن مقداري كه اين سرباز مي‌فهميده و به‌عنوان دعا ياد مي‌كرد، همان شعارهاي الله‌اكبر و آيات قرآن بوده كه محمد‌آقا در صحنهٌ اعدام سر‌داده بود». او در شام تيرهٌ آن روزگار «مشعل»ها را برافروخت و «غبار از رخ دين زدود» و از «توحيد و از نوك پيكان رزم»، «ره انقلابي نوين را گشود» و شجرهٌ طيبهٌ مجاهدين را با آرمان سترگ جامعهٌ بي‌طبقهٌ توحيدي بنيان گذاشت و با خون خود بذر آن‌را آبياري نمود. حنيف‌نژاد به‌راستي يك‌انقلابي بزرگ و خلاق بود. زندگي او نمونه‌يي است از زندگي انقلابيون بزرگي كه به‌اسارت و بندگي تن درنمي‌دهند و به‌رغم فشارها و شكنجه‌ها، با قدمهاي استوار براي تحقق بخشيدن به يك‌زندگي انساني به‌پيش مي‌روند. او در زمرهٌ كساني بود كه به‌گفتهٌ قرآن، هرگز كساني كه در راه خدا كشته مي‌شوند، مرده مپندار، آنان زنده‌اند و از نعمتهاي پروردگارشان بهره‌مند هستند. به‌خاطر حفظ نواميس و ارزش غايي كلمات... بخشي از آخرين پيام محمد حنيف انتظار دارم قبل از آن‌كه به بيان تنها عامل پيروزي خود كه تنها ضامن پيروزي آرمانهاي ملي است، بپردازم، از همهٌ‌رفقا و برادراني كه در جنبش مسلحانهٌ ما سهيمند، تقاضا كنم كه به‌خاطر حفظ نواميس و ارزش غايي كلمات و از آن‌جا كه پيوسته در معرض تمايلات و جملات نغزي بوده‌اند كه سطور حاضر در قياس با آنها چيزي شمرده نمي‌شود، به تشريح اين نكته بپردازم كه سوابق درخشان انقلابي گروه مجاهدين خلق، دستاوردهاي انقلابي فراواني را فراهم آورده كه با برخورداري از آنها و درك روح مفاهيم در پس كلمات مي‌توان به‌خوبي در مسير آرمانهاي انقلابي گام برداشت و آنها را با پروسهٌ خلاق و دائمي تئوري و عمل، روز‌به‌روز غني‌تر و غني‌تر ساخت. به‌هرحال، رمز پيروزي ما در حفظ وحدت دائمي سياسي و تشكيلاتي گروه است،‌كه در مساعي زير متجلي مي‌گردد: 1ـ وحدت تشكيلاتي 2ـ وحدت استراتژيك 3ـ وحدت ايدئولوژيك به اين ترتيب تنها ضامن پيروزي حفظ دقيق اصول، راجع است به وحدت كه تنها و تنها از طريق اصول: 1ـ انتقاد و انتقاد از خود. 2ـ اصل ادامهٌ‌بقاي پيشـتاز حفظ مي‌شود. م ـ ح وصيتنامهٌ محمد حنيف‌نژاد متن وصيتنامه بسم الله الرحمن الرحيم خط الموت علي ولد آدم مخط القلادة علي جيد الفتاة و ما اولهني الي اسلافي اشتياق يعقوب الي يوسف… از حسين بن‌علي عليه‌السلام مرگ بر اولاد آدم لازم گشته هم‌چنان كه گردن‌بند براي نوعروس و من براي ملاقات اجداد پاكم چنان مشتاقم كه يعقوب براي ديدار يوسف. من وصيت‌نامهٌ زير را در حال سلامتي و هشياري كافي مي‌نويسم. پدر بزرگوارم، من در زندگي تا آن‌جا كه امكان داشت احترام تو را به جا آوردم و در مواردي كه احياناً كوتاهي به‌عمل آمده است، اميدوارم مرا ببخشي. اين كار آگاهانه نبوده است، فكر مي‌كنم كه كارهايم به‌طور عام و كلي كارهايم در راه خدا بوده است،‌ما هشت نفر را كه فعلاً سعيد محسن، اصغر بديع‌زادگان، محمود عسگري‌زاده، رسول مشكين‌فام و مرا براي اعدام مي‌برند، از خدا طلب عفو مي‌كنيم، اميدواريم شما هم اگر تقصيري از ما ديده بوديد، ببخشيد. موقع دستگيري من مقداري وسايل توسط ساواك ضبط شده است، كه آن‌چه يادم هست عبارتند از: قالي يك تخت و قاليچه دو تخت (كه اين دو قاليچه را از خانهٌ‌عطاءالله حاجي‌محموديان آورده‌اند) ساعت و وسايل فرديم را كه مي‌توانيد تحويل بگيريد، سعي كنيد بعد از من ناراحت نشويد و هر وقت ناراحت شديد قرآن ترجمه‌دار، به‌خصوص سورهٌ احزاب، سورهٌ‌محمد، سورهٌ‌توبه و بعضي سوره‌هاي ديگر از اين‌قبيل را، زياد بخوانيد. فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا محمد حنيف‌نژاد 51/3/4 «هر چه داريد در كفهٌ جنگ توده‌يي مسلحانه بگذاريد… دل قوي داريد كه باز هم خدا با ماست. همان نيروي عظيمي كه ما را به اين حد رسانده، قادر است ما را حفظ كند و در كنف حمايت خود گيرد، از هيچ فيضي ما را محروم ندارد و به اذن خودش باز هم بالاتر از اينها برساند…» از پيام مشترك محمد حنيف و سعيد محسن در آخرين روزهاي زندگي مطمئن هستم كه… فاتح اصلي ما هستيم

فرق اسلام دموكراتيك با اسلام ارتجاعي كنوني

ما معتقديم كه اسلام ارتجاعي كنوني ، هيچ بارقه اي از اسلام ناب توحيدي در خود ندارد و هر چه هست بر پايه ستم و سركوب و استثمار و بهره كشي بنا شده و به مانند اسلام يزيد و معاويه است و براي افيون توده ها بكار ميرود.

در حالي كه بنيادگرايي, به تهديدي جهاني تبديل شده, پاسخ استراتژيك به اين تهديد چيست؟ مسلم است كه در مقابل چنين تهديدي، بايد در جستجوي يك پاسخ كارساز آرماني و سياسي بود. اگر درجستجوي چنين پاسخي باشيم, به روشني خواهيم ديد كه پاسخ در يك كلام «اسلام دموكراتيك» است. چرا كه هيچ كس نمي‌تواند بيش از750ميليون زن مسلمان يا يك ونيم ميليارد زن و مرد مسلمان را با يك الگوي غيراسلامي از بنيادگرايي برحذر بدارد. اما در اين پاسخ, عنصرمركزي خود اسلام است. اما اسلام واقعي، اسلام دموكراتيك, كه آنتي‌تز بنيادگرايي است وتنها راه براي نابود سازي اسلام متحجرين عمامه دار است.

در نتيجه و بلافاصله, اين سوال مطرح مي‌شود كه واقعاً حقيقت اسلام چيست؟آيا اسلام آن است كه متحجرين و بنيادگرايان حاكم بر ايران مي‌گويند؟ يا اسلام واقعي اسلام دموكراتيك است كه بنيادگرايي و ارتجاع تحت نام اسلام را بدترين دشمن اسلام مي‌داند؟آيا جنايتهايي كه نظام ملاها در ايران تحت نام اسلام انجام مي‌دهد, به راستي منبعث از اسلام است؟

واقعيت اين است كه آخوندها هيچ ربطي به اسلام ندارند و اين بزرگترين هديه به آخوندهاست كه اعمال آنها را به حساب اسلام بگذاريم. بگذاريد كه در اين جا به عنوان زني مسلمان تأكيد كنم كه به نظرمن بزرگترين خيانت زمانه اين است كه شيادان عقب مانده اي چون ولي فقيه, خودشان را به عنوان شاخص اسلام معرفي كرده‌اند. در حاليكه بنظر ما اسلام دين اميد, رحمت، رهايي, آزادي, عشق, دوستي و صلح, توسعه, پيشرفت, بردباري, سهولت, سادگي, شفقت, گذشت و فداي خود براي آسايش و آزادي بقيه, و دين همه زيباييهاي روي زمين و زيباييهاي واقعي انسانها يعني ارزشهاي انساني است. اسلام بزرگترين احترام و مرتبت را براي انسان و بخصوص زنان قائل است و خواهان برابري و آزادي زنان است. در حالي‌كه آن چه آخوندها و واپسگرايان حاكم بر ميهن از اسلام معرفي مي‌كنند, دين سختي, شكنجه, انتقام, جنگ, بدبختي, نااميدي,كينه، زورگويي، اجبار و همه سياهيها و بديهاي روي زمين و در يك كلام دين زنده‌بگوركردن انسانها با شاخص خداي شكنجه‌گر است .

بايد از آخوندهاي دين فروش پرسيد: راستي در كجاي اسلام جنايتهايي كه شما مي‌كنيد, مورد تأييد قرارگرفته است؟ كشتار و قتل‌عام زندانيان سياسي و بخصوص هزاران زن از دختران 13ساله تا مادران 70ساله و زنان باردار در كجاي اسلام و قرآن تأييد شده است؟ دركجاي اسلام گفته شده كه شما مجازيد به زنان تهمت بزنيد؟ آنها را دركوچه و خيابان تحقيركنيد, آنها را سنگساركنيد و در شكنجه‌گاهها توسط دژخيمان و پاسداران وحشي مورد آزار و تجاوز قرار دهيد؟ دركجاي اسلام حجاب اجباري است؟ مگر آيه صريح قرآن اين نيست كه:

لااكراه في‌الدين؟

ملاهاي حاكم با اصل گرفتن مسايلي مثل حجاب براساس مرزبندي جنسي, تصويركاملاً واژگونه‌يي از اسلام ارائه مي‌دهند،گويا كه اسلام فقط همين است. يك بررسي اجمالي از قرآن نشان مي‌دهد كه از ميان بيش از 6234آيه تنها در 3- 4 آيه به مساله حجاب اشاره شده است. شيادي آخوندها را ببينيد كه چه تصويري از اسلام درست كرده‌اند, تصويري از اسلام ساخته‌اند كه گويي تمام اسلام يعني حجاب!!!!

بيش از 90درصد آيات قرآن به موضوعاتي اختصاص دارد كه در آنها اصولا هيج بحثي از جنسيت و زن ومرد مطرح نيست, بلكه بحثهاي تبيين هستي و تاريخ و مسئوليت انسان, فارغ از جنسيت او مطرح است .

در خطابهاي قرآن عبارت «يا ايها الذين آمنو» (اي كساني كه ايمان آورده‌ايد) و يا «يا ايها الناس» و كلمه «ناس» و«بني آدم» يعني مردم, اساسا به كار رفته است كه اين هم يك نشانه از اين است كه در اين كتاب آسماني, مرزبندي و اختلاف جنسي جايي ندارد و امري كاملا فرعي است. بسياري از آيات قرآن با صراحت و بدون ابهام بر برابري زن و مرد در خلقت, مسئوليت و ارزشگذاري دلالت دارد. در سراسر قرآن با قاطعيتي بي نظير بر برابري زن و مرد و مسئوليت مشترك آنها تاكيد شده و در صدها مورد آنها را مشتركاً مورد خطاب قرار مي‌دهد. قرآن تصريح مي‌كند «اي مردم ما شما را از زن و مرد آفريديم و شما را شاخه‌ها و تيره‌هاي مختلف قرار داديم تا شناسايي شويد. اما گراميترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست ».

اسلام دموكراتيك بر اين پايه‌هاي فلسفي و چنين برداشتي از اسلام بنا شده و مباني نظري آن, رو درروي برداشتهاي ارتجاعي و فئودالي امثال خميني از اسلام مي‌باشد و مستند به قرآن و متون اصيل اسلامي است.

در صحنة عمل و در تمام 27سالي كه از رويارويي اسلام دموكراتيك با بنيادگرايي خميني مي‌گذرد, دعوا بر سر آزادي بوده است. در حالي كه خميني به محض اين‌كه به قدرت رسيد, تمام حرفهايش درمورد آزاديها را زير پاگذاشت, جوانان انقلابي و مقاوم كه اسلام واپسگرايان را نفي ميكردند، در همان هفته‌هاي اول تاكيد كردند كه موضوع اصلي انقلاب ايران «آزاديهاي سياسي» است. هنوز يك ماه نگذشته بود كه عوامل خميني، زنان را در خيابانها مورد حمله قرار دادند تا حجاب اجباري را تحميل كنند.

دعواي اصلي بر سر آزادي است . كه بين ما و متحجران حاكم بر ميهن تا نابودي كامل واپسگرايان ادامه خواهد يافت. اين دعوا به طور قانونمند به تفاوت عميق و اساسي برسر نگرش به زن و حقوق و آزاديهاي زن راه مي‌برد. كما اين كه امروز مسأله دموكراسي در هر جامعه و نظام اجتماعي يا آرماني و فكري با مسأله برابري عجين است .

بنابراين باز هم ياد آوري ميكنيم كه نظام واپسگراي كنوني دين را وسيله اي قرار داده براي استثمار و سركوب ملت ايران، و چيزي كه آنها به نام اسلام به خورد توده هاي مردم ميدهند چيزي نيست كه پيامبر اسلام گفته باشد. و همانطور كه در نهج البلاغه آمده است : دين فروشان (يعني آخوندهاي حاكم كه دين را وسيله زورگويي خود قرار داده اند) به مانند بوزينه گاني هستند كه منابر بالا ميروند ! منظور امام علي آخوندهاي آن زمان يعني امثال معاويه و دارو دسته او بود كه خود را ولي فقيه مسلمين مي انگاشتند ، درست به مانند خميني و خامنه اي كه خود را ولي فقيه مسلمين جهان ميدانند !

از سخنراني هاي خانم مريم رجوي



Tuesday, February 7, 2012

براي حفاظت از ساكنان اشرف، وزارت خارجه بايد با سازمان ملل و عراق براي تدوين يك پروتكل كتبي همكاري كند



سلام دوست عزيز
براي نجات هزاران مبارز آزادي ايران اين پتيشن را امضا كنيد و به دوستاتون هم بگوييد حتما اين پتيشن را امضا كنند و با امضا خودتون جان آنها را نجات دهيد

چون سايت پتيشن فيلتر است درخواست داشتم با فيلتر شكن وارد شويد كه در زير فيلتر شكن هم گذاشته شده است
http://www.4mihan.com

يك رپ بسيارجالب براي سرنگوني: اگه الان نه پس كي ؟

بهمن سرنگوني:خامنه اي مرگ برتو,ميكشم آنكه برادرم كشت

ترانه عجب داستاني داريم, پاسخ به ياوه ها-جديد روزبه

Sunday, February 5, 2012

من سخت نگران شرايط ساكنان هستم


دوستان براي درهم شكستن توطئه هاي كثيف دشمن كه هر روز در پي آن هستندو عليه اشرفيان روا مي دارند و براي حمايت از هزاران مبارز آزادي ،اين پتيشن را امضاء كنيد
براي امضاء لايك كافي نيست
اسم و ايميل خود راوارد كرده و بعد ساين اين كنيد
اطلاعات شما محفوظ خواهد بود
سايت پتيشن:
http://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi

طنز:عنتري عنتري تو از منم خرتري، ريشم ز دستت آتيش گرفته


صحنه هايي از آواز خواني عظما براي عنتر:
عنتري عنتري توازمنم خرتري
ريشم زدستت آتيش گرفته
.... چاه ولايت بدجور گرفته

Saturday, February 4, 2012

وضعيت اضطراري است


دوستان براي درهم شكستن توطئه هاي كثيف دشمن كه هر روز در پي آن هستندو عليه اشرفيان روا مي دارند و براي حمايت از هزاران مبارز آزادي ،اين پتيشن را امضاء كنيد
براي امضاء لايك كافي نيست
اسم و ايميل خود راوارد كرده و بعد ساين اين كنيد
اطلاعات شما محفوظ خواهد بود
سايت پتيشن
http://www.petitionbuzz.com/petitions/delistpmoi

آقاي بانكي مون وضعيت اشرف درعراق اضطراري است